|  صفحه اول  |  بایگانی ترجمه ها  |  بایگانی مطالب وارده |      

 

 

 

  مصاحبه   

19 بهمن ماه 1384 - 2005  08   Feb

 

 

دستيابي به سوخت اتمي حق ملي و قانوني است،

 

 شك و ترديد به خود راه ندهيد

 

لطف‌الله ميثمي

 

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران

سرويس: انرژي هسته‌يي


 -  16:53:08 - 2006-07-02 -  1384/11/18
8411-11030: کد خبر

 نشانی در تارنما:  http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-663707&Lang=P 

لطف‌الله ميثمي از فعالان سياسي دغدغه و نگراني خود را پيش از اين به منظور يافتن جايگزيني براي سوخت‌هاي فسيلي عنوان و دلايل زيادي از جمله پايان‌پذيري مخازن نفت، نقش سوخت‌هاي فسيلي در آلودگي هوا و ضرورت دستيابي به محيط زيست خوب، دستيابي به تئوري قيمت ذاتي نفت، را براي اين عمل ارائه داده است.

به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) وي طي گفت‌وگويي درباره دستيابي دانشمندان ايران به انرژي و دانش هسته‌يي اظهار داشت: به راستي چه پيش و چه پس از انقلاب، يكي از دغدغه‌هاي ثابت و پايدار من كه هر روز مرا نگران مي‌كند همين موضوعات است. من وقتي كه كارمند شركت نفت بودم و به امريكا سفر كردم، ملاحظه نمودم كه دولت فدرال روي تمام چاه‌هاي نفت امريكا، نظارت بسيار نزديك دارد. دولت فدرال است كه ميزان بهره‌برداري هر چاه را مشخص مي‌كند تا به مخزن ضربه‌اي وارد نشود. مخازن نفت امريكا در سال1970 (1349 شمسي) نيمه‌دوم عمر خود را شروع كرد و از آن به بعد، بهره‌برداري از چاه‌ها هر روز كاهش مي‌يافت به‌طوري‌كه دولت فدرال مجبور بود به واردات نفت متوسل شود و امروزه بيشتر نفت مصرفي در امريكا، نفت وارداتي است. ميزان وابستگي امريكا به نفت خاورميانه هر روز افزايش مي‌يابد. از گزارش آقاي چني، معاون بوش، چنين برمي‌آيد كه هم‌اكنون وابستگي امريكا به نفت خاورميانه 65%، در سال 2020 80% و در سال 2030 95% خواهد شد.

وي ادامه داد: آقاي بوش چند روز پيش در نطق ساليانه خود در كنگره گفت؛ "ما به نفت خاورميانه معتاد شده‌ايم" (Addicted) و در پي آن بر آن است كه نيروگاه اتمي خود را گسترش دهد. ملاحظه مي‌كنيد كه امريكا براي حفاظت از مخازن نفت خود، دست به واردات زد و حالا دنبال جايگزين اتمي است. اما برگرديم به ايران خودمان، اين روزها منابع آماري بين‌المللي به طور قطع و مسلم گزارش مي‌كنند كه مخازن نفت دنيا نيز نيمه دوم عمر خود را طي مي‌كنند ولي برخلاف امريكا كه بهره‌برداري را صيانتي كرده‌اند، در خاورميانه از اين امر مهم خبري نيست. حتي در عربستان‌سعودي، بزرگترين منبع نفتي آن همراه نفت 50% آب توليد مي‌كند. با اين وجود بهره‌برداري از آن ادامه دارد. در كشور خودمان روزي مسجدسليمان مركز نفتي جنوب بود. اما همه مي‌دانيم كه نفت مخازن آن تمام شد، بنابراين وقتي مسجدسليمان بدون نفت مي‌شود مي‌توان تصور كرد كه روزي ايران نيز بدون نفت خواهد شد. پايان‌پذيري مخازن نفت اين روزها يك امر مسلم شده است. آقاي جورج سورس در كتاب روياي برتري امريكايي و آقاي برژينسكي و بسياري از فرهيختگان امريكايي بر اين باورند كه علت اصلي حمله امريكا به عراق دستيابي به مخازن نفت بوده است. دليل اول من براي دستيابي به سوخت اتمي در ايران اين است كه منابع نفتي ما پايان‌پذيرند و هر روز شاهد افت فشار و افت توليد نفت هستيم. ما ساليانه 350هزار بشكه در روز افت توليد ناشي از افت فشار داريم و ميزان سرمايه‌گذاري براي ثابت نگه‌داشتن توليد سرسام‌آور و اگر بخواهيم افزايش توليد هم داشته باشيم اين ميزان سرسام‌آورتر خواهد شد.

وي افزود: آقاي دكترفشاركي، هزينه هر بشكه نفت خام در فضاي كنوني ايران را 30 دلار محاسبه كرده است. امريكا از يك‌سو به سوخت اتمي روي آورده و مخازن نفت خود را حفاظت مي‌كند، ولي همزمان مانع دستيابي ايران به سوخت اتمي است. بسياري از صاحبنظران معتقدند كه خط‌مشي امريكا و كمپاني‌هاي غربي اين است كه نفت خاورميانه با توليد بي‌رويه پايان يابد و خاورميانه به يك منطقه سوخته تبديل شود آنگاه مردم خاورميانه دست گدايي به سوي اربابان تكنولوژي دراز نمايند. شاهد مدعاي من اين است كه در سال 1974 (1353 شمسي) موسسه امريكايي استانفورد گزارشي به شاه ايران ارائه داد كه مخازن نفتي ايران طي 2 تا 3 دهه آينده پايان مي‌پذيرد و به‌دنبال اين گزارش‌ها بود كه ايران به فكر نيروگاه اتمي افتاد. اين روزها، منحني تقاضا براي نفت بسيار فزاينده و منحني عرضه نفت بسيار كاهش‌يابنده است و ديري نخواهد پاييد كه مخازن نفت ايران تكافوي مصرف داخل را نمي‌دهند و اين يك امر كارشناسي شده است.

ميثمي خاطرنشان كرد: دومين دليل من براي دستيابي به انرژي جايگزين در ايران، آلودگي هوا ناشي از مصرف سوخت‌هاي فسيلي است كه در ماه آذر فاجعه آن را در تهران و اطراف آن ديدم كه بسياري از هموطنان ما را به دام مرگ خاموش انداخت، عوارض ديگر نظير سرطان‌زايي و خفقان و... كه قابل ذكر نيست و امروزه دنيا براي محيط‌زيست بهتر تلاش مي‌كند. در كشور آلمان رويكرد به انرژي خورشيدي بسيار زياد است هرچند هزينه آن در شرايط كنوني 30 برابر هزينه سوخت فسيلي است.

وي ادامه داد: سومين دليل من دستيابي به ارزش ذاتي نفت است. هم‌اكنون قيمت يك بشكه آب تصفيه شده در اروپا دوبرابر قيمت يك بشكه بنزين مي‌باشد، درحالي‌كه

اولا؛ آب به‌وفور يافت مي‌شود

 ثانيا؛ پايان پذير نيست

 ثالثا؛ تصفيه آن ارزان است

 و در مقايسه ملاحظه مي‌كنيم كه:

 اولا؛ مخازن نفت محدود است و

 ثانيا؛ پايان‌پذير مي‌باشد و

 ثالثا؛ تصفيه آن گرانتر از آب تمام مي‌شود.

 ملاحظه مي‌كنيم كه ما در يك سراب قيمت هستيم و تا زماني‌كه به انرژي جايگزين دست نيابيم به ارزش ذاتي نفت پي نخواهيم برد. توصيه هميشگي من اين بوده كه ايران به‌سوي انرژي جايگزين برود. توصيه من به مسوولان نفتي ايران نيز اين بوده كه ما بايد رفتار مخازن نفت (Reservoir Performance) خود را در اولويت قرار داده و توليد صيانتي را مدنظر داشته باشيم و اين كار كه نتيجه‌اش كاهش توليد و حفظ مخازن ماست، دنيا را سر عقل مي‌آورد كه هر چه زودتر به فكر انرژي جايگزين باشد.

اين فعال سياسي در بيان اين كه امريكا به چه دلايلي مخالف دستيابي ايران به د انش و تكنولوژي هسته‌يي است، ادامه داد: تا جايي كه من مي‌دانم امريكا تاكنون چند فرض را ارائه كرده است كه نمي‌توان آن‌ها را دليل دانست.

فرض اول امريكا اين است كه چرا ايران با داشتن مخازن نفت و گاز به‌دنبال سوخت اتمي مي‌رود و اقتصادي بودن آن را زير سوال مي‌برد. در اينجا بايد گفت اولا؛ چرا خود امريكا با وجود مخازن و گاز عديده خود دست به چنين كاري زد و چرا عليرغم توصيه موسسه مطالعاتي استانفورد مبني بر پايان‌يافتن مخازن ايران، امريكا به اين گزارش توجهي ندارد. ديگر اين‌كه اغلب كشورها براي رهايي از آلودگي و داشتن محيط زيست خوب به سمت سوخت‌هاي جايگزين مي‌روند و اين عاقلانه نيست كه ما را از اين كار برحذر بدارند.

 فرض دوم امريكا اين است كه ايران در پي ساختن سلاح اتمي است. اولا؛ كشورهايي مثل پاكستان، هند، اسراييل و ابرقدرت‌ها سلاح اتمي دارند و كوچكترين برخوردي با آن‌ها نمي‌شود و اين تبعيضي بسيار آشكار و به قولي يك بام و دو هواست. ثانيا؛ به فرض ايران اگر به يك سلاح اتمي دست يابد يك سلاح بازدارنده خواهد بود آن هم با وجود خط‌مشي‌هاي برانداز ايران و اين‌قدر عقلانيت وجود دارد كه اگر اين سلاح اعمال شود، در واكنش صدبرابر آن ايران را با خاك يكسان خواهد كرد و اين منطقي است كه آقاي رابرت گيتز و برژينسكي در گزارش شوراي روابط خارجي مطرح نموده‌اند كه ترجمه آن در چشم‌انداز شماره 32 آورده شده است.

مدير مسوول نشريه چشم‌انداز معتقد است: ايران به خوبي مي‌داند كه با دستيابي به سلاح اتمي به هيچ‌وجه قادر نيست كه با كشور اسراييل يا امريكا كه هزاران بار قوي‌ترند مقابله كند. امريكا مطرح كرده كه ممكن است سلاح اتمي عليه اسراييل به كار برده شود، توضيح اين‌كه مگر شوروي با اين همه سلاح اتمي فروپاشي نشد و مگر اسراييل در ذات خود، در بستر فروپاشي قرار ندارد. وقتي امريكا و اسراييل متحدا مي‌گويند اگر هر يك از قطعنامه‌هاي شوراي امنيت به اجرا گذاشته شود، معادل است با فروپاشي اسراييل و ثبات اسراييل تا اين حد در معرض تهديد داخلي است چه نيازي به بمب اتم دارد. هم‌اكنون اگر اسراييل به قطعنامه 242 يا 238 يا 295 يا قرارداد غزه ـ اريحا تن دهد، خود اسراييل معتقد است كه به فروپاشي مي‌انجامد. حتي فلسطيني‌ها به اسراييلي‌ها پيشنهاد كردند كه دو ملت در كنار هم باشند (مانند آفريقاي جنوبي) ولي اسراييل به‌دليل زاد و ولد مسلمانان اين را هم معادل فروپاشي خود مي‌داند. مقامات دانشگاهي اسراييل اعتراف كردند كه دو خطر اسراييل را تهديد مي‌كند:

1ـ خطر انتفاضه

 2ـ خطري كه از دومي مهم‌تر است و آن وجود يك ميليون و دويست‌هزار نفر شهروند بومي اسراييل است كه خط انتفاضه را قبول دارند.

 بنابراين اصلي‌ترين خطري كه اسراييل را تهديد مي‌كند در خود اسراييل وجود دارد. در پايان بايد گفت فتواي داشتن بمب اتمي نيز هرگز توسط رهبران مذهبي ايران صادر نشده است.

وي افزود: فرض سوم امريكا و تا حدي آژانس بين‌المللي انرژي مبني بر مخالفت با سوخت اتمي ما اين است كه چرا ايران پنهان‌كاري كرده، در توضيح بايد گفت هر قدمي كه ايران به‌طور شفاف براي تهيه قطعات مورد نياز نيروگاه بوشهر برداشت با فشار امريكا و مخالفت متعاقب ساير كشورها روبه‌رو شد. حتي شركت‌هايي كه ايران سهامدار آن‌ها بود حاضر نشدند فن‌آوري مورد نياز ايران را تامين كنند. براي نمونه مي‌توان به همكاري چيني‌ها در پروژه اصفهان اشاره كرد كه سرانجام زيرفشار امريكايي‌ها عقيم ماند. در چنين شرايطي راهي براي ايران به‌جز تهيه قطعات و فن‌آوري مورد نياز خود از بازار سياه نماند.

ميثمي درباره اين كه در شرايط كنوني براي دستيابي به سوخت اتمي با وجود موانع و مخالفت امريكا چه بايد كرد، گفت:

 اولا؛ ملت ما بايد بدانند اين حق ملي و قانوني است و در اين خصوص شك و ترديد به خود راه ندهند و

 ثانيا،؛ با متانت و تدبير و يك برنامه‌ريزي درست بدون مرحله‌سوزي و چپ‌روي در راستاي يك سياست دفاعي مي‌توانيم به خواسته‌هايمان برسيم.

 در اين‌باره در چشم انداز ایران شماره 34 مقاله‌اي باعنوان "انرژي اتمي، سياست دفاعي يا تهاجمي" نوشته‌ام كه هموطنان را به خواندن آن توصيه مي‌نمایم.

    |  صفحه اول  |  بایگانی ترجمه ها  |  بایگانی مطالب وارده