گزیده

▪ ▪ ▪ ▪ ▪ ▪

    |  صفحه اول  |  بایگانی ترجمه ها  |  بایگانی مطالب وارده |      

 

 

   مطلب وارده  

12 اسفند ماه 1385 - 2006 Feb 30

 

 

 

 ايران از غرق شدن آمريكا در عراق خوشحال نيست

 

محمد جواد ظريف

 در گفت‌وگو با برنامه تلويزيوني تحليلي -خبري "چارلي رز" شبكه:PBS--

 

ترجمه از: چشم‌انداز ایران

 

 به نقل از روزنامه همبستگی پنج شنبه 3 اسفند 1385

http://www.hambastegidaily.com/internationalresult.asp?code=3147


محمد جواد ظريف سفير و نماينده ايران در سازمان ملل متحد است كه قرار است به زودي فرد جديدي جايگزينش شود. وي كه پنج سال است كرسي نمايندگي ايران را در مهم‌ترين و فراگيرترين سازمان جهاني برعهده دارد حوادث و تحولات زيادي را تجربه كرده است. اين ديپلمات كهنه‌كار اكنون بر اين اعتقاد است كه آمريكا در جهت مذاكره با ايران گام برنمي‌دارد و با متهم كردن ديگران در عراق به دنبال ماجراجويي است. ظريف كه معتقد است اين ماجراجويي منجر به فاجعه جديدي خواهد شد كه وي از‌آن ابراز تاسف مي‌كند، دولت بوش را به درك واقعيت‌ها فرا مي‌خواند از نگاه ظريف ايران و آمريكا بازيگران مهمي هستند كه به مذاكره با يكديگر نيازمندند و اين مذاكره زماني كه معطوف به اهداف باشد مفيد خواهد بود. آن چه در پي مي‌آيد متن كامل مصاحبه ظريف با برنامه تلويزيوني تحليلي - خبري چارلي رز شبكه‌pbs‌ است كه از نظر مي‌گذرد.‌ (مجري) جواد ظريف سفير ايران در سازمان ملل از سال 2002 تاكنون در اينجا حضور دارد. وي در تمام مدت درگير روابط پيچيده بين تهران-واشنگتن بوده است. اكنون اعلام شده كه وي قرار است شغل سفارت ايران در سازمان ملل را ترك كند جايي كه او دوستان زيادي در بين خبرنگاران و اعضاي جامعه ديپلماتيك و مردم دارد و به تهران برگردد تا به چه كاري مشغول شود؟‌ من كارمن دولت هستم ودولت تصميم مي‌گيرد كه من چكار خواهم كرد. اما من بسيار علاقمندم تدريس نمايم. سياست خارجي؟ زيرا شما قبل از اين در وزارت خارجه بوده‌ايد. بله، من همزمان با معاونت وزارت امور خارجه در دانشگاه تهران حقوق بين‌الملل را تدريس مي‌كردم. چه زماني اتفاق خواهد افتاد؟ احتمالا در بهار. آيا اين به معناي مخالفت شما و يا عدم هماهنگي شما با سياست‌هاي دولت كنوني نيست؟ نه الزاما، در خدمت ديپلماتيك پست‌ها مي‌چرخند و معمولا بين 3 تا 4 سال هستند. من اكنون نزديك پنج سال است در اين پست هستم و حتي بيش از حد معمول اينجا بوده‌ام.‌ وقتي كه آنها در سخنراني رييس جمهور بوش درباره "محور شرارت" سخن گفتند، اين موضوع چه تاثيري داشت؟ مايكل هرش در مقاله‌اش در مجله نيوزويك به تاريخ مانورهاي ديپلماتيك بين ايران و آمريكا اشاره مي‌كند و مي‌گويد برخي اقدامات و تحركات در حال انجام بود و ناگهان آن سخنراني انجام شد و همه چيز را تخريب كرد. ايران نقش بسيار فعالي در ثبات افغانستان و كمك به مردم افغانستان براي تشكيل يك دولت جديد و كمك به بازسازي افغانستان بازي كرد و پس از آن كه ايران بيش از 500 ميليون دلار، براي بازسازي افغانستان اختصاص داد. پرزيدنت بوش سخنراني معروف خود را انجام داد و در آن به شكلي كاملا غيرقابل قبول به كشورهاي متفاوت برچسب زد و آنها را به هم چسباند. عراق، ايران و كره شمالي كه كاملا بي معني بود و نشان داد آمريكا علاقه اي به همكاري و شناسايي امكانات ندارد و به نظر من به راحتي تحت تاثير گروه‌هاي فشار داخلي قرار گرفته بود. آيا قبل از اين اتفاق، آمريكا نزديكتر آمده بود، منظورم اين است كه مي‌شد احساس كرد تحولي در حال انجام است؟ ايران مطمئنا در افغانستان كمك كرد. بحثي در اين باره نيست. و آمريكا به آن با قرار دادن ايران در محور شرارت پاسخ داد. لذا تا جايي كه مربوط به رفتار آمريكايي باشد من فكر نمي‌كنم كه هرگز نزديك شده باشيم.‌ شما فردي هستيد كه وقتي موافقتنامه تشكيل دولت افغانستان را ديديد، به كساني كه سند را مي‌نوشتند گفتيد كه در آن اشاره‌اي به لفظ دموكراسي نشده است.‌ و گفتم اشاره‌اي هم به لفظ تروريسم نشده است.‌ و به لفظ تروريسم هم اشاره نشده بود. ايالات متحده مي‌گويد مشكل در اين است كه دولت شما از حزب الله، حماس و جهاد اسلامي و انواع سازمان هايي حمايت مي‌كند كه بيش از آن كه علاقمند به مشاركت در صلح باشند به تروريسم علاقمند هستند و عاملان و مزدوران جاه طلبي هاي شما هستند. نخست اين كه هيچكس در جامعه بين الملل عامل و مزدور جاه طلبي‌هاي كشور ديگر نيست. اگر به سابقه امر و تاريخ نگاه كنيد قساوت هايي كه عليه مردم فلسطين و لبنان انجام گرفت، در بين آنها عزم كافي جهت مبارزه براي آرمانشان ايجاد مي‌كند كه نيازي به اين نداشته باشند عامل و اجير كس ديگري شوند. از آنها حمايت مي‌كنيد اما مشكل در آمريكا اين است كه خودش را برابر با جامعه‌بين الملل مي‌داند. براي آمريكا مفيد و مطمئنا آموزنده خواهد بود كه به جامعه بين‌الملل نگاه كند و ببيند كه آيا اكثريت و يا حتي اقليت قابل توجه، سازمان‌هايي را كه آمريكا با فراغ بال تروريستي مي‌داند، سازمان تروريستي مي‌دانند؟ البته مي‌بايستي سوال كرد آمريكا چگونه با سازماني تعامل مي‌كند كه خودش آن را تروريستي مي‌داند. اكثريت عمده كشورهاي جهان گروههايي را كه براي آزادي ملي خود و عليه اشغال خارجي مي‌جنگند، تروريست خطاب نمي‌كنند. اعمال برخي استانداردها از سوي يك يا دو كشور عليه دشمنانشان، بر چسب زدن بر دشمنانشان به عنوان تروريست، هيچ نتيجه‌اي نخواهد داشت. بايستي موضوعاتي كه در قلب مساله‌ فلسطين و لبنان هستند مورد توجه قرار گيرند، اين واقعيت كه لبنان بيش از دو دهه در اشغال نيروهاي اسرائيل بود، اين واقعيت كه مقاومت با هدف ايستادن در مقابل اشغال ايجاد گرديد،اين واقعيت كه جنگ سي و سه روزه بر مردم لبنان تحميل شد، گروه عظيمي از مردم عادي در لبنان كشته شدند و آمريكا حتي اجازه صدور يك قطعنامه آتش بس در شوراي امنيت را نداد. اينها واقعيت‌هاي خاورميانه هستند. اگر ما به يك گروه برچسب تروريستي بزنيم و يا يك كشور را به حمايت از تروريسم متهم نماييم، مشكل را حل نخواهيم كرد. كاملا منصفانه است. موافقم. اما دو نكته است كه بايستي گفته شود. اول اين كه اين سازمان‌ها، براساس تعريف اكثر مردم جهان و نه فقط اسرائيل و آمريكا، درگير در فعاليت‌هاي تروريستي بوده‌اند. اين بدين معنا نيست كه آنها اهداف ديگري نداشته باشند و قصد نداشته باشند بخشي از دولت دموكراتيك در لبنان و يا فلسطين باشند. اجازه دهيد يك سوال از شما بپرسم. البته كار شما سوال كردن است. در جنگ تابستان گذشته در لبنان، بيش از هزار نفر از مردم لبنان عامدانه هدف قرار گرفتند، اين همان تعريف تروريسم است؛ قتل افراد بيگناه. براساس اعلام منابع اسرائيلي، فقط 140 نفر يا حتي كمتر از اين عده رزمندگان مقاومت بودند. در طرف اسرائيلي، كمي بيش از 100 نفر كشته شدند، اكثريت آنها، قريب صد نفر از آنها سرباز بودند. حالا تعريف تروريسم را مبنا قرار دهيد و ببينيد چه كسي مرتكب تروريسم عليه مردم عادي شده است، چرا شما -برخي افراد -اينگونه برخورد مي‌كنند، به رژيمي كه سرزمين ديگران را اشغال كرده است اجازه مي‌دهند هر كس كه با او مخالف است تروريسم بنامد، با تعيين او به عنوان تروريست، هر چه دوست دارد، انجام دهد، اجازه دهيد معيار يكساني را براي همگان قرار دهيم، اجازه دهيد قتل شهروندان بيگناه را محكوم كنيم.‌ ايران قصد دارد چه نقشي در منطقه و جهان ايفا كند؟ ايران كشوري است كه علاقمن به ثبات در منطقه نزديك خود مي‌باشد، اينجا منافع امنيت ملي ايران نهفته است. ما خواهان ثبات در اين منطقه هستيم و به همين د ليل بوده كه بارها خواستار ايجاد يك چارچوب براي همكاري و امنيت در خليج فارس شده‌ايم، منطقه‌اي كه در طول سه دهه گذشته، شاهد سه جنگ بود كه يكي از آنها بر ايران تحميل شد و ايران هشت سال از آن رنج برد، ما خواستار ثبات هستيم. ما يك نقش سازنده در جامعه بين الملل ايفا كرده‌ايم و معتقد هستيم كه همه بايد رويكرد و نگاه خود را بر پايه واقعيات سياسي و حقوق بين‌الملل تنظيم كنند و نه بر پايه ديدگاه‌هاي مربوط به قرون گذشته. آيا ايران به هيچ ترتيبي پول، سلاح و يا افراد را در عراق به كار مي‌گيرد كه جانب يك طرف را در اين جنگ قومي بگيرند،‌به ويژه در اختيار ارتش مهدي. ما از ابتدا گفته‌ايم كه درگيري قومي ابتدا توسط افرادي نظير ابومصعب زرقاوي، فرمانده القاعده درعراق طراحي شد. ما در آن زمان با اين موضوع مخالف بوديم، اكنون هم مخالفيم. شما بايستي نگاهي به اظهاراتي كه در تهران مطرح مي‌شود بياندازيد آيا ما حتي يك بار كلمه‌اي در تعريف يا تشويق قوم گرايي زده‌ايم؟حتي نه خشونت قومي، بلكه صرفا قوم گرايي ، اما شما سخناني را از سايرين شنيده‌ايد كه آن را تشويق كرده‌اند، تعريف كرده‌اند و تحريك كرده‌اند. شما واژه "هلال شيعي" را شنيده‌ايد. واژه‌هاي ديگر را هم شنيده‌ايد.‌ واژه هلال شيعي توسط يكي از رهبران مسلمان مطرح شد. متاسفانه طرح اين واژه با هدف پيشبرد يك برنامه سياسي بود اما منجر به تاكتيك هراس شد. اين يك تاكتيك براي ايجاد هراس است، هلال شيعي وجود ندارد. اجازه دهيد قاطعنانه بگويم ايران هيچ نفعي در جنگ قومي در عراق ندارد. منافع ايران به شدت از قوم گرايي ضربه خورده است. پس چرا كاري براي آوردن ثبات بيشتر به منطقه نمي‌كنيد؟ ما پيشنهاد كمك وحمايت از دولت عراق براي ايجاد ثبات را كرده‌ايم. رييس جمهور عراق دو هفته قبل اعلام كرد كه ايران پيشنهاداتي را براي كمك به ثبات وامنيت عراق مطرح كرده است ما هيچ نفعي در تضعيف دولت عراق نداريم. دولت عراق يك دولت دوست است و ما احتمالا از كشورهاي بسيار معدودي هستيم كه مي‌توانيم ادعا كنيم همه اعضاي دولت كنوني عراق دوست ما هستند. دولت كنوني عراق عمدتا شيعه است و سني‌ها از اين كه نقش متناسبي ندارند ناراضي هستند. نه اين طور نيست. دولت كنوني عراق بر پايه قانون اساسي آن كشور ايجاد شده است. من نمي‌خواهم وارد اين موضوع شوم زيرا نماينده عراق نيستم و نماينده ايرانم.اما نكته اين است كه اگر ما به خشونت‌ها كمك كنيم فقط دولت كنوني را تضعيف كرده‌ايم كه مورد حمايت ماست.اين دولت از يك رييس جمهور كرد، نخست وزير شيعه، كابينه‌اي مركب از شيعيان، اهل سنت، اكراد و ساير اقليت‌هاست و رييس مجلس هم سني است و ما با تك تك آنها روابط خوبي داريم و براي ما هيچ نفعي در تضعيف دولت عراق وجود ندارد.‌ آيا هيچ نفعي در جنگ داخلي داريد؟ خير. جنگ داخلي عراق براي امنيت ملي ايران زيانبار است، اجازه دهيد به سوالي كه احتمالا شما مي‌خواهيد بپرسيد پاسخ دهم. آيا ما هيچ نفعي در گرفتار كردن آمريكا در عراق داريم؟ به شما مي‌گويم كه آمريكا آن چنان خودش را درعراق گرفتار كرده است كه نيازي به كمك هيچكس ندارد. لذا ما هيچ اقدامي نخواهيم كرد كه مالا منجر به تضعيف دولت عراق شود. بي معني است. شواهدي كه مطرح شده و در واقع جعل شده، نامعقول است. منظورم اين است كه اگر به شواهد نگاه كنيد تاريخي كه بر روي آنها وجود دارد براساس روشي است كه در آمريكا مورد استفاده قرار مي‌گيرد و ابتدا ماه و سپس روز نوشته مي‌شود، در حالي كه در همه جاي ديگر جهان براي درج تاريخ، اول روز و بعد از آن ماه را مي‌نويسند و افرادي كه اين سند را جعل كرده‌اند بايستي گوش كنند و ياد بگيرند.‌ اين نكته چه چيزي را براي شما روشن مي‌كند؟ مي‌گويد كه اين مدرك جعل شده است. همان طور كه قبل از جنگ عراق مدرك جعل شده بود تا يك جنگ آغاز گردد. شواهد جعل شده‌اند و اين به يك سياست بسيار خطرناك اشاره دارد كه توسط اين دولت پيگيري مي‌گردد.‌ اين سياست خطرناك چيست؟ ايجاد يك بحران براي فرار به جلو. متهم كردن ديگران با هدف ماجراجويي، چيزي كه همه مي‌دانند منجر به فاجعه خواهد شد. ما متاسفيم كه چنين فاجعه‌اي در حال وقوع است. خوشحال نيستيم كه آمريكا خود را در باتلاق گرفتار كرده است و هر روز بيشتر در اين باتلاق فرو مي‌رود زيرا تمام منطقه را با خود به خطر انداخته است. لذا هيچ دليلي ندارد كه درباره وضعيت آمريكا خوشحال باشيم.‌ اين استدلال وجود دارد كه‌ايران هم اكنون احساس مي‌كند در منطقه تفوق دارد و لذا‌ ‌علاقه اندكي براي كمك به آمريكا و يا ايجاد ثبات از طريق نوعي گفت و گو با آمريكا‌ ‌دارد. آيا ايران امروز خواهان نوعي گفت و گو با آمريكاست كه براساس آن هر دو كشور نقشي‌ ‌سازنده در ايجاد ثبات در عراق داشته باشند؟ همراه با ترك آمريكا؟‌ ‌ هر زمان كه‌ايران براي گفت و گو اعلام‌ ‌آمادگي كرده است، آمريكا اين آمادگي را به عنوان علامتي از قصد ايران براي منحرف‌‌ ‌كردن يك موضوع ديگر تلقي كرده و يا حتي وزير خارجه رايس از آن تعبير به فشار براي‌ ‌اخذ رشوه كرده است. گفت و گو براي افرادي است كه خواهان پيدا كردن راه حل باشند؛ اگر‌ ‌يك طرف خواهان بحران باشد هيچ نفعي در پيدا كردن راه حل ندارد و علائم زيادي وجود‌ ‌دارد كه آنها به دنبال بحران هستند. در واقع آنها مدارك توليد و شاهد جعل مي‌كنند. ما در منطقه هستيم هيچ گزينه‌اي نداريم و نمي‌توانيم منطقه را ترك كنيم. فقدان‌ ‌امنيت در عراق به معناي فقدان امنيت در ايران است.‌ ايالات متحده طي يك ماه از عراق خارج شود و تمام نيروهايش را خارج كند به نظرشما چه اتفاقي خواهد افتاد؟ فكر نمي‌كنم نياز باشد به سوالات فرضي پاسخ دهيم آن چه نياز است آمريكا انجام دهد اين است كه قبل از هر چيز يك گام حداقلي بردارد و متعهد شود كه قصد ندارد به طور دايم در عراق بماند. اين دولت حتي آماده انجام چنين تعهدي در چند ماه گذشته نبوده است و در واقع گام‌هايي در جهت كاملا خلاف آن برداشته است. همين طور مهم است كه به عراقي‌ها چشم‌اندازي داده شود كه در‌آن كشورشان توسط خود عراقي‌ها اداره خواهد شد. مشكل اشغال است و اشغال يك نيروي محركه در خودش ايجاد مي‌كند. بله، پرزيدنت بوش هم گفته كه اشغال چيز خوبي نيست. اين كه بگوييد اشغال چيز بدي است يك نكته است ولي اين كه بعدا به كنگره برويد و در خواست پول براي ايجاد پايگاه‌هاي دايمي در عراق كنيد، نكته ديگري است. مطمئن نيستم كه آنها خواستار پايگاه‌هاي دايمي باشند بلكه درخواست پول براي برقراري ثبات در عراق را دارند. نه اين طور نيست . سال گذشته آنها درخواست پول براي ايجاد پايگاه‌هاي دايمي در عراق كردند ولي كنگره تاييد نكرد. نكته اين است كه آيا اين دولت آماده است يك بيانيه ساده را اعلام كند مبني بر اين كه قصد ندارد به طور دايمي با نيروهايش در عراق بماند آيا خروج از عراق و واگذاري امنيت عراق به نيروهاي عراقي را مي‌پذيرد. من فكر مي‌كنم اين امر ريشه تروريسم كه مبارزه جويان از آن استفاده مي‌كنند را خشك خواهد كرد. منظورتان اين است كه اگر گفته شود ما پايگاه دايمي در عراق نمي‌خواهيم معجزه مي‌شود. آسمان باز مي‌شود و ايران همه كاري براي ايجاد ثبات در عراق انجام مي‌دهد؟ هيچ ربطي به ايران ندارد . بلكه مربوط به عراقي‌ها است آن چه من مي‌گويم اين است كه دولت آمريكا نه تنها آماده خروج از عراق نيست بلكه حتي آماده اعلام اين نكته هم نيست كه قصد ندارد به طور دايمي درقالب نظامي در عراق بماند. اين دولت گفته است اگر دولت عراق از آنها خواست كه عراق را ترك كنند، اين كار را خواهند كرد . شخص پرزيدنت بوش اين را گفته است. نه ،‌پرزيدنت بوش شرايط لازم براي عراقي‌ها جهت به دست گرفتن مسايل امنيتي خودشان را ايجاد نكرده است. آن چه من به آن اشاره دارم منطق اشغال و نتيجه اشغالگري است و آن چه كه نياز است آمريكا انجام دهد آن چه كه اكنون مشاهده مي‌شود تنها افزايش نيروها است، نه كاهش و يا خروج نيروهاي آمريكا از منطقه و اين نه تنها مخالف توصيه بقيه جهان حتي مخالف توصيه‌هاي گروه دو حزبي مطالعه عراق است. به مطلب قبلي برگرديم ، آيا هيچ پول ايراني، هيچ سلاح ايراني و هيچ حمايت ايراني از هيچ كس در عراق صورت نمي‌گيرد و هيچ سلاح ساخت ايران در عراق استفاده نمي‌شود؟ آيا اين دقيقا چيزي است كه شما مي‌گوييد؟ آنچه من دقيقا مي‌گويم اين است كه ايران هيچ نفعي در حمايت از مبارزه جويان يا خشونت‌هاي قومي در عراق ندارد. ايران به عراق سلاح نمي‌فرستد. از هيچ نوعي؟ از هيچ نوعي ، ايران روابط خوبي با دولت عراق دارد و من فكر نمي‌كنم آمريكايي ها با توليد و يا جعل مدرك در اتاق‌هاي بسته كمكي به حل مشكل كنند. نكته ديگري كه مطرح كرديد اين است كه دولت ايران....‌ من گفتم ايران. بسيار خب .ايران ، نمي‌توان با گفتن اين كه بين دولت ايران و ساير نيروهايي كه اين بمب‌ها را مي‌سازد و منتقل مي‌كنند تفاوت وجود دارد نتيجه‌اي گرفت. خير، ايران چنين سياستي ندارد. اين سياست ايران نيست. و همه افراد را از انجام چنين كاري در ايران منع مي‌كند؟ تضعيف دولت عراق به نفع ما نيست، بارها مقامات عراقي چنين اتهاماتي را رد كرده‌اند اما آمريكا داخل عراق اقدام به دستگيري ديپلمات‌هاي ايراني مي‌كند و تلاش مي‌كند از آن ها اعتراف بگيرد. اين مسيري نيست كه از طريق آن به راه حل برسيد. فكر مي‌كنيد كه اين كارها را مي‌كنند تا بهانه‌اي براي رفتن به سمت جنگ با ايران به دست آورند؟ فكر نمي‌كنم كه آمريكا يك دست و يك صدا باشد. همانطور كه وضعيت ايران اين گونه نيست. ديدگاه هاي مختلفي در واشنگتن وجود دارد و مطمئنا افرادي هستند كه خواستار ماجراجويي هاي بزرگتر هستند و مي‌خواهند از عراق فراتر بروند و معتقدند كه در عراق موفق بوده‌اند متاسفانه ما بياناتي از مقامات بسيار عاليرتبه آمريكا شنيده‌ايم مبني بر اين كه عراق يك موفقيت بوده است. ‌ شما نسبت به آمريكا از بسياري ديگر در ايران اطلاعات بيشتري داريد . اينجا بوده‌ايد و مردم را مي‌شناسيد . گفت و گوهاي زيادي با خبرنگاران و با مقامات داشته‌ايد. مي‌دانيد كه جنگ عراق در آمريكا محبوبيت ندارد. مي‌دانيد كه ما همين اخير انتخابات داشتيم و نامزدهاي دموكرات براي رياست جمهوري همگي به اتفاق در اين باره صحبت مي‌كنند جنگ بد بوده است و اگر بار ديگر امكان راي دادن به آن وجود داشته باشد به شكل قبلي به آن راي نخواهند داد. بله ولي ما معمولا به زندگي باز نمي‌گرديم متاسفانه وقتي كه جنگ شروع شد به دليل روند شريرانگاري و روند توليد شواهد دروغين ، مانند امروز منفور نبود اكنون مردم نتيجه آنچه را كه ما پيش بيني مي‌كرديم مشاهده مي‌كنند. ما اين نتيجه را حتي قبل از شروع جنگ هم پيش بيني مي‌كرديم . سوال اين است كه آيا شما نگرانيد كه آمريكا احتمالا نوعي حادثه براي ايجاد بهانه جهت حمله به ايران خلق كند؟ افراد مشخصي در واشنگتن هستند كه در اين باره فكر مي‌كنند. ما اميدواريم كه در نهايت ،عقلانيت در واشنگتن غلبه كند و اين گونه رفتار متوقف گردد . ما معتقديم كه منطق بايد تغييركند زور نتيجه نخواهد داد در عراق نتيجه نداده و در ساير نقاط نيز نتيجه نمي‌دهد و متاسفانه فقط آمريكا را بيشتر و بيشر در باتلاقي كه خودش ايجاد كرده فرو مي‌برد. آيا در اين لحظه به نوعي درگيري بيشتر نزديك شده‌ايم و يا به عبارت ديگر همه چيز در جهت خلاف دستيابي به نوعي ديالوگ بين ايران و آمريكا كه به نفع هر دو كشور و نيز خاورميانه است پيش مي‌رود. من اعتقاد دارم در حال حاضر در واشنگتن هيچ علاقه‌اي براي پيدا كردن راه حل وجود ندارد. معتقدم اگر در واشنگتن علاقه‌اي براي پيدا كردن راه حل وجود داشت و اگر به دنبال راه حل باشيد امكان پيدا كردن آن وجود دارد ولي اگر به دنبال بحران باشيد، به بحران مي‌رسيد آن چه من در واشنگتن مي‌بينم علاقه و يا تلاشي براي جستجوي راه حل نيست. آنها مي‌گويند كه در تهران علاقه‌اي براي جست و جوي راه حل نمي‌بينند. اگر آن ها اين ادعا را دارند بايد آن را اثبات كنند. اين خلاف رفتاري است كه ايران داشته است . در موضوع هسته‌اي در عراق و يا ساير موضوعات، ايران هواره نشان داده كه آماده پيدا كردن راه حل است، متاسفانه آمريكا صرفا به دنبال بهانه است. شما مي‌دانيد كه كره شمالي چه اقدامي در باره قدرت هسته‌اي خود انجام داد آيا مي‌توانيد شرايطي را تصور كنيد كه چيز مشابهي از ايراني‌ها شنيده شود؟ ايران داراي برنامه هسته‌اي نظامي نيست . ايران پيشنهادات متعددي را مطرح نموده كه هرگونه امكان انحراف برنامه هسته‌اي ايران به سمت اهداف غير صلح جويانه را از بين مي‌برد. متاسفانه آمريكا به دنبال راه حل نيست و واقعا به اين امكانات توجهي ندارد و تنها برتقاضايي اصرار مي‌كند كه مي‌داند ايران نمي‌تواند آن را انجام دهد و بنابراين همه چيز را به سمت بحران سوق مي‌‌دهد و من اميدوارم كه بتوان از آن بحران از طريق نوعي عقلانيت اجتناب كرد. عقلانيتي كه بگويد بايد اتكاي كامل به قدرت نظامي را رها كرد زيرا تاكنون هيچ نتيجه اي براي آمريكا نداشته است و از طريق گفت و گو و همكاري به دنبال حل موضوعات باشيم و اين نتيجه بهتري خواهد داشت.‌ ‌ تاييد مي‌كنيد كه طي چند سال گذشته همگان و نه فقط آمريكا بلكه گروه كشورهايي اروپايي (كوارتت)!!! سازمان ملل و گروه‌هاي مختلف زيادي از واكنش دولت شما در باره برنامه هسته‌اي ناراضي بوده‌اند. آيا اين جمله درستي است؟ فكر نمي‌كنم زيرا در جريان مذاكرات، ايران پيشنهاداتي را مطرح كرد كه متاسفانه حتي مورد بحث قرار نگرفت و آمريكا خيلي ساده آنها را رد كرد. اين اشتباه آمريكا بود كه به رغم تمام واقعيت‌ها به كشورهاي اروپايي( كوارتت)!!! اجازه داد كه مذاكرات را انجام دهند و رها كنند!! اما آمريكا فيلي در اتاق بود در آنجا حضور داشت و هيچ كس نمي‌توانست حضور آن را تكذيب كند اگر به سابقه مذاكرات نگاه كنيد مشاهده مي‌كنيد كه پيشنهاداتي مطرح گرديده است اگر قصد شما پيدا كردن راه حل باشد خواهيد گفت كه بسيار خوب اين بخش پيشنهاد خوب است و اين بخش خوب نيست و يا نياز به اصلاح دارد زيرا آمريكا برپيش شرط هاي مشخصي تاكيد مي‌كرد حتي امروز نيز اگر از وزير خارجه رايس سوال كنيد بر پيش شرطي اصرار مي‌كند كه همه مي‌دانند قابل دستيابي نيست و به همين خاطر است كه وي مي‌گويد اگر اين شرط اجرا شود من آماده انجام چه كارهايي هستم زيرا وي مي‌داند اين پيش شرط عملي نيست و دعا مي كند هيچ وقت عملي نشود. آيا موافقيد كه روابط بين امريكا و ايران در بسياري از موضوعات منطقه‌اي اهميت فوق‌العاده اي دارد؟ و بايد با هم گفت و گو كنند؟ بايد متوجه شوند كه اگر گفت و گو نكنند مي‌توانند اوضاع به سمت فاجعه پيش برود؟ من اعتقاد دارم كه آمريكا و ايران دو بازيگر مهم هستند ما بايد متوجه شويم كه نياز به جست و جو براي راه حل داريم و نه رفتن به دنبال بحران . اگر به دنبال راه حل باشيم چگونگي انجام آن پيدا خواهد شد. چگونگي و روش دستيابي مهم نيست. مذاكره مستقيم مذاكره در قالب سازمان ملل متحد گفت و گو در چارچوبي كه اروپايي‌ها پيشنهاد كرده‌اند. روش و مكانيزه مهم نيست اهميت بايد به اهداف داده شودو اين كه آيا ما به دنبال راه حل هستيم اگر هدف رسيدن به راه حل باشد مي‌توانم به شما اطمينان دهم كه موضوع هسته‌اي مي‌تواند در يك دوره نسبتا كوتاه حل و فصل گردد.‌ ‌ اجازه دهيد اين سوال را بپرسم فقط براي سابقه گفته شود كه اكنون بسياري از مردم ايران اعتقاد دارند كه اظهارات رييس جمهور احمدي نژاد درباره هولوكاست به ضرر ايران و دولت وي بوده است.‌ ‌ همانطور كه شما در باره واشنگتن گفتيد، در تهران نيز نظرات يكپارچه نيست؛ تنوع زيادي در ديدگاه ها در ايران وجود دارد. افراد نظرات خود را مي‌دهند؛ اما من فكر مي‌كنم كه سوالي كه توسط رييس جمهور پرسيده شد، يك سوال درست است كه فلسطيني‌ها چه ربطي به جناياتي دارند كه انجام شده است؟ فلسطيني‌ها جنايتي مرتكب نشده‌اند. ‌ يك نسل كشي اتفاق افتاده است.‌ نسل كشي اتفاق افتاده ، بايد محكوم گردد و هرگز تكرار نشود چه در باره يهوديان و يا فلسطينيان نسل كشي بد است بدون توجه به اين كه چه كسي قرباني است و ما بايد اين موضوع را اعلام كنيم و آن را روشن كنيم و نسل كشي را بدون توجه به قرباني آن رد كنيم. چرا رييس جمهور اين موضوع را نمي‌گويد؟ فكر مي‌كنم گفته‌اند. فكر نمي‌كنم.‌ ‌غ‌

 

    |  صفحه اول  |  بایگانی ترجمه ها  بایگانی مطالب وارده