گزیده

▪ ▪ ▪ ▪ ▪ ▪

 

 

    |  صفحه اول  |  بایگانی ترجمه ها  |  بایگانی مطالب وارده |      

 

 

 

  مطلب وارده  

23 فروردین ماه 1385 - 2006 April 12 

 

 

  

 

 

 آینده عراق

 

 

 

رزن(Nir Rosen)

برگردان: چشم انداز ایران

 

 

هنگامیکه رییس جمهور بوش با طعنه از مدافعان سیاست " بزن و در رو" (cutting and running) در عراق یاد می کرد احتمالا روی سخنش با افرادی همچون نیر رزن(Nir Rosen) بود.

رزن عضو بنیاد آمریکای جدید New America Foundation است که مقالاتش تا کنون در نیویورک تایمز(New York Times)، نیویورکر(New Yorker)، هارپرز(Harper's) و نیورپابلیک(New Republic) به چاپ رسیده است. کتاب وی تحت عنوان: " در شکم پرنده سبز: پیروزی شهیدان در عراق"

(In the Belly of the Green Bird: The Triumph of the Martyrs in Iraq) در ماه می 2006، توسط فیری پرس (Free Press) به چاپ خواهد رسید که به اوضاع پس از جنگ در عراق مربوط است.

وی در مصاحبه حاضر با دو ماهنامه فارین پالیسی(Foreign Policy) دلایل خود را در خصوص اینکه

1.چرا خروج از عراق بهترین راه حل است و

2. چرا مقتدی صدر تنها فردی است که می تواند یکپارچگی عراق را حفظ کند و

3. چرا ایران و آمریکا متحدان طبیعی یکدیگرند بیان می کند.

 

 

فارین پالیسی: به بن رسیدن اوضاع در عراق را چگونه ارزیابی می کنید. آیا به نظر شما حساسیت ها و تنش های موجود را می توان با تساهل و مذاکره رفع کرد؟

 

        ·  به نظر من بار دیگر مشخص شد که آنچه در داخل " منطقه سبز" ]بغداد(The Green Zone)[ اتفاق می افتد ارتباط چندانی به آنچه در بیرون و در خیابان ها رخ می دهد ندارد.در داخل، رهبران بر سر چگونگی تشکیل دولت با یکدیگر در جدالند در حالیکه در خارج محدوده هیچکدام از این رهبران حتی دقیقه ای هم دوام نخواهد آورد و کشته خواهند شد. وقایع در داخل منطقه سبز همچون نمایشی عظیم به نظر می رسند که گویا در آن طرفین حتی در سطح روابط سیاسی نیز قادر به مشارکت با یکدیگر نیستند. در اصل شبه نظامیان هوادار آنان کماکان با یکدیگر در حال جنگند، بسته به اینکه کرد باشند سنی یا شیعه. گویا امید دستیابی به هیچ تفاهم سیاسی نیست زیرا در حقیقت این رهبران گروهای شبه نظامی اند که مسئولیت همه چیز را بر عهده دارند. در عراق هر همسایه کوچکی ارتش خودش را دارد، حتی در هر مسجدی ارتش مستقلی وجود دارد. در اینجا قدرت در نزد مردانیست که با اسلحه در خیابانها با هم مبارزه می کنند.

 

فارین پالیسی: آیا وقوع جنگ قومی در عراق حتمی است و راهی برای جلوگیری از آن وجود ندارد؟

 

            این سئوالی است که اخیراً بسیار از من پرسیده می شود. از سال 2004 میلادی جنگ فرقه ای و قومی در عراق آغاز شده  اما در ابعاد کوچک و چون شب ها و دور از چشم خبرنگاران اتفاق می افتد چندان توجهی به آن نمی شود. فعلاٌ آمار مجروحین بسیار اندک است اما با سرعت قابل توجه ای رو به افزایش است. در شمال عراق بلافاصله پس از جنگ، کردها مناطق غیر کردنشین را تخلیه کردند و عربها نیز برخی مناطق کردنشین را "پاکسازی نژادی" کردند. در جنوب نیز، کمی پس از آغاز جنگ، شیعیان مساجد اهل تسنن را اشغال کردند و در بغداد از سال 2004 میلادی، شیعه و سنی به مساجد و روحانیون یکدیگر حمله می کنند. همسایگان سنی مذهب عراق نیز به کشتار و آزار و اذیت شیعیان می پردازند. عراق به صورت بوسنی جدیدی در آمده است. شبه نظامیان روز به روز قدرتمندتر می شوند. نفرت در بین شیعه و سنی ریشه می دواند. از دید اهل تسنن تمام  شیعیان ایرانی هستند و شیعیان نیز سنی ها را بعثی و وهابی می دانند. در حال حاضر نه تنها عراق در جنگ قومی و مذهبی گرفتار آمده  بلکه می توان گفت کل منطقه وارد جنگ شده است چرا که ایران از مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق به شدت حمایت می کند در حالیکه اردن، عربستان سعودی و کشورهای دیگر عربی، به جز سوریه، از عراق شیعه شده واهمه دارند و از همین رو از سنی های عراق پشتیبانی می کنند. در چنین اوضاعی که جنگ قومی در عراق سرعت می یابد، تصور به وجود آمدن اتحاد ملی بی معنی است. اگر به اهل تسنن در عراق آسیبی برسد هم کیشیان آنها در اردن، عربستان سعودی و سوریه و... به دفاع از آنان وارد جنگ می شوند و به این صورت تمام منطقه درگیر خواهد شد.

 

فارین پالیسی: آیا درگیری های قومی و مذهبی می تواند بر حس ملی گرایی عراقی ها فائق آید؟

 

       ·   شاید در گذشته اینگونه نبود اما از نظر من آمریکا موجبات درگیری ها قومی- مذهبی را فراهم آورد.مسلماً کینه هایی از گذشته وجود داشت کما اینکه شیعیان خود را قربانیان اصلی رژیم صدام می دانند. اما تا سال 2003 و قبل از شروع جنگ، کسی از واژه " سنی" و "شیعه" استفاده نمی کرد. در آن زمان حس ملی گرایی عظیمی وجود داشت، اهل تسنن و شیعیان به اتفاق نماز می گذاردند و درگیری های مذهبی به ندرت صورت می گرفت. البته جنبش ابو مصعب الزرقاوی نیز در ایجاد درگیریهای مذهبی نقش بسزایی داشت چرا که از نظر زرقاوی، شیعیان از هر چیز دیگر منفورترند حتی از مسیحیان و یهودیان. در چنین شرایطی سیاست آمریکا از ابتدا بر این استوار بود که اهل تسنن را در قدرت شریک نسازد و همین امر موجبات دشمنی ها را فراهم آورد. در حقیقت ما از این طریق و با دسته بندی کرسی های مجلس عراق به سه دسته ی کرد، سنی و شیعه به اختلافات قومی – مذهبی وجهه ای مقدس و رسمی دادیم و شیعیان را در دسته خوب ها و اهل تسنن را در گروه بدان جا دادیم. اینگونه است که موجبات دشمنی ها را فراهم آوردیم. اوضاع از این هم وخیم تر خواهد شد. از نظر من به زودی به وضعی همچون موگادیشو در سال1991 و بیروت در سال 1982 دچار خواهیم گشت. به زودی کشتار روزانه 50 نفر به روزانه هزاران نفر بدل خواهد شد. دوستانم در عامریه (America)، منطقه ای سنی نشین، می گویند که هر صبح جسد حداقل 3 نفر را می توان در خیابان های اصلی دید.

 

فارن پالیسی: در آخرین مقاله تان، مقتدی صدر را مناسب ترین فرد جهت جلوگیری از فروپاشی عراق معرفی کردید. چگونه چنین امری ممکن است؟

 

            به گمان من ما شاهد شروع دهه ها جنگ و خونریزی بین غرب و خاورمیانه خواهیم بود. جنگجویانی که در جنگ عراق به خوبی آموزش دیده اند و مجرب شده اند به اروپا و دیگر نقاط خاورمیانه می روند. کمااینکه به تازگی حملات گوناگونی در اردن اتفاق افتاده و تنها در هفته گذشته دوعراقی و یک لبنانی به جرم بمب گذاری در مناطق شهری دستگیر شدند. در عربستان سعودی و سوریه نیز شاهد افزایش موج اختلافات مذهبی هستیم. گمان می کنم دوران برادری مسلمانان در سوریه به پایان رسیده است و حتی در لبنان، کشوری که قبل از این سنی و شیعه چندان معنی نداشت، اختلافات مذهبی در حال اوج گیری است و اهل تسنن این کشور به سمت زرقاوی گرایش یافته اند در حالیکه شیعیان از حزب الله حمایت می کنند. بنابراین مشاهده می کنیم که در تمام منطقه جنگ مذهبی بزرگی در شرف وقوع است.

 

شاید من اولین نفری نیستم که به این امر اشاره می کنم اما، ایران پیروز بزرگ این میدان بوده. در حال حاضر آمریکا هیچ اهرمی ضد ایران در اختیار ندارد و چنانچه بخواهد به ایران حمله کند، جمهوری اسلامی به راحتی می تواند با حمایت از شیعیان روزگار را برای ارتش ایالات متحده و انگلیس در عراق سیاه کند. در مقابل چنین فشاری، حملات اهل تسنن همچون یک بازی کودکانه رنگ می بازد!

 

جنگ، اسلام را در عراق قدرتمند ساخت ، حماس در فلسطین به پیروزی رسید و اخوان المسلمین در مصر قدرت یافت. از نظر سیاسی در کل منطقه، بنیادگرایی اسلامی که تا چند سال قبل به حساب نمی آمد اکنون به تنها قدرت موجود بدل شده. این امر فاجعه ای است که یک بار در دهه 80 میلادی رخ داد، زمانیکه جهادگران عرب در جنگ با روسیه در افغانستان آبدیده شدند و هم اکنون دوباره شاهد تکرار آن در عراق هستیم. جهادگران جوان که با مهارتی که در عراق کسب می کنند تا 20 سال آتی هدایت اغتشاش ها و جنگ ها را بر عهده خواهند گرفت. چندی پیش در یکی از شهرهای پاکستان و در نزدیکی مرز آن با افغانستان مجله ای را دیدم که از قهرمانان فلوجه یاد کرده بود. تابستان امسال را نیز در موگادیشو شاهد مردمی بودم که در کوچه و خیابان تی شرت هایی با یادمانهای فلوجه بر تن کرده و از قهرمانان آن ستایش می کردند. در دنیای اسلام این اندیشه قوت گرفته که امریکا دشمن اسلام است، گر چه این تفکر اشتباه است اما آنها زندان ابوغریب را خوب به خاطر دارند. ما حتی اصلاح طلبی و دموکراسی را نیز بدنام کرده ایم به گونه ای که در قیاس با آنچه در عراق رخ داد، دیکتاتوری دیگر چندان چهره بدی نخواهد داشت. مردم از این پس نسبت به هر گونه تغییر و تحول به دیده تردید خواهند نگریست.

 

فارن پالیسی: کریستوفر هیچن Christopher Hitchens))آنچه در ایران اتفاق می افتد را به " نیکسون به چین " می رود تشبیه کرده. شما در این مورد چه نظری دارید؟

 

        ·   فکر می کنم در طول 5 سال گذشته این تنها حرف حسابی بوده که آقای هیچنز بیان کرده. شاید اگر زودتر از این اقدام می کردیم، شاهد پیروزی احمدی نژاد در انتخابات 2005 نبودیم. ایرانیان در طی چندین سال از گفتگوی تمدن ها سخن می گفتند در حالیکه واشنگتن تنها با دشمنی و تهدید برخورد می کرد. از دید من گسترش روابط تجاری باعث استحکام روابط ایران – آمریکا خواهد شد. دشمنی ایران و امریکا به جز در بحث بر سر موجودیت اسراییل کاملاً بی مورد است، حتی از دید من جمهوری اسلامی و ایالات متحده همپیمانان طبیعی  یکدیگر هستند. فکر می کنم زمان آن رسیده که واشنگتن و تهران به یکدیگر نزدیک شوند. یقیناً ما نمی خواهیم که بازار مهمی چون ایران را به اروپاییان ببخشیم. بازاری که ایالات متحده به شدت به آن نیازمند است.

 

 ]دو ماهنامه فارین پالیسی که یک نشریه راهبردی است،معمولاًمقالاتی را درج می کند که شش الی یکسال بعد جنبه اجرایی می یابند. مترجم [

                                          

 

    صفحه اول  |  بایگانی ترجمه ها  |  بایگانی مطالب وارده