|
|||||
گزیده ▪ ▪ ▪ ▪ ▪ ▪ |
|||||
مطلب وارده 30 دی ماه 1385 - 2006 Jan 28
ايران، همسايگان ايران و بحرانهاي خاورميانه رابرت لوو و كلرانسپر ترجمه: لطفا... ميثمي به نقل از روزنا زمان مخابره خبر :3/11/1385 16:25:0 http://www.roozna.com/Negaresh_site/FullStory/?Id=29978
اين باورهاي مذهبي با ديگر جريانهاي مليگرا و ضد استعماري ديگري كه به نوبه خود در فضاي سياسي ايران غلبه دارند كاملا ناهماهنگ است. درواقع چنين به نظر ميرسد باوجود باورهاي ديني متعصبانه احمدينژاد، او تلاش كرده تا خود را بهعنوان مدافع منافع ملي ايران جلوه دهد و در اين زمينه از بحران هستهاي بهخوبي بهرهبرداري كرده است. اينكه موضع وي در اين رابطه تا چه حد در سطح افكارعمومي ايرانيان پذيرفته شده محل بحث است، اما بهرهبرداري از عواطف مليگرايانه و اين باور كه ايرانيها از تاريخي گسترده (و غيرقابل تغيير) برخوردار هستند و بالاخره گرايش ايران به ايفاي نقش سلطهگرانه در منطقه، بدون ترديد با استقبال عمومي روبهرو شده است.اين ديدگاه دو نتيجه در پي دارد؛ از يكسو باعث ميشود آن دسته از افراد عضو دستگاه سياست خارجي ايران كه ديدگاه استراتژيك قويتري دارند وارد ارتباطات سازنده با بازيگران منطقهاي شوند و از اين طريق عرصه را براي فعاليتهاي سياسي آينده هموارتر سازند.از سوي ديگر، وجود اين نگرش موجب نوعي اعتماد به نفس و غرور در مقابل غرب گرديده است. هر دوي اين ويژگي را ميتوان بهخوبي در سياستهاي ايران در برابر عراق مشاهده كرد.
پيچيدگيهاي رهبري ايران با وجود برجستگي نقش احمدينژاد، نظام سياسي ايران كنترل كامل امور سياسي را در اختيار رئيسجمهور قرار نميدهد. رهبر انقلاب، آيتا... خامنهاي كه پاي در راه آيتا... خميني(ره) گذاشته، از جايگاهي بارز در اوج ساختار داخلي قدرت برخوردار است، ولي سازوكار واقعي اعمال اين قدرت چندان روشن نيست. رژيم ايران از بسياري جهات عرصه رقابت دائم براي كسب نفوذ ميان اشخاص، نهادها و گروههاي مختلف است. اگرچه بيشتر مواضع اصلي سياسي - نظير مخالفت با مداخله بيگانه در امور داخلي يا سياست خارجي ايران - ميان اين گروههاي مختلف، مشترك و ثابت است. تنظيم و شكلگيري جزييات سياستها اغلب زمينهاي براي رقابت شديد را فراهم ميسازد.با اين حال، درخصوص ديناميك واقعي قدرت در ايران، بويژه در رابطه با مسأله هستهاي، دو نظريه اصلي وجود دارد: براساس نظريه اول، تصميمگيري نهايي با آيتا... خامنهاي است و علي لاريجاني كه در اواخر سال 2005 جاي حسن روحاني را بهعنوان رئيس شوراي امنيت ملي گرفت، در عمل نقش وزير امورخارجه را ايفا ميكند. نقش احمدينژاد عبارت است از مديريت سياست داخلي و حفظ حمايت عمومي از مواضع هستهاي ايران از طريق گرفتن ژستهاي سياسي و ايراد سخنرانيهاي عمومي. لاريجاني بهعنوان مذاكرهكننده اصلي ايران در محافل بينالمللي، جزييات مواضع ايران را اعلام مينمايد، ولي واكنشهاي كلي و ابتكار عمل در اين زمينه حاصل يك تلاش گروهي تحت نظر آيتا... خامنهاي است. اما به موجب نظريه دوم، ورود عوامل ديگر به ساختار تصميمگيري باعث پيچيدهترشدن تصوير آن شده است. يكي از اين عوامل تازه وارد مهم عبارت است از شوراي راهبردي روابط خارجي كه در 25 ژوئن 2006، توسط آيتا... خامنهاي تأسيس شد. بارزترين چهره در اين ميان، كمال خرازي، وزير پيشين امورخارجه است كه به رياست شورا منصوب شد، درحاليكه يكي ديگر از اعضاي منتخب، فردي است كه خرازي جاي وي را گرفته بود، يعني علياكبر ولايتي.خرازي در عين حال ميتواند پنج عضو ديگر را نيز به شورا وارد كند كه اين امر احتمال غلبه گرايشهاي اصلاحطلبانه شوراي نامبرده را افزايش ميدهد.وظيفهاي كه برعهده شوراي يادشده گذاشته شده عبارت است از تدوين استراتژي و تفكر كلان درباره سياست خارجي، در سطحي گستردهتر از فعاليتهاي روزمره وزارتخارجه. وزير مورد حمايت احمدينژاد، يعني منوچهر متكي نيز با اين تنگنا روبهرو است كه دو سلف پيشين وي در عمل بر فعاليتهاي او نظارت ميكنند. اگرچه اين شورا هنوز بايد تواناييهاي خود را به اثبات برساند، صرف اين حركت نشان ميدهد كه آيتا... خامنهاي در تلاش است سياست خارجي در مسير معقولتري هدايت كند.
ايران و منطقه عراق نمونهاي آزمايشگاهي براي تجسم سياستهاي ايران دربرابر مناطق اطراف خود بهشمار ميآيد. البته ميزان نفوذ ايران در عراق شديدتر از هر جاي ديگري است، ولي اين وضعيت خود حاصل دخالتهاي اخير غرب در آن كشور بوده است. عراق ظرف سهسال گذشته وضعيتي بسيار آشفته داشته و با اضافهشدن تعداد درگيريهاي منطقهاي در لبنان، غزه و ساحل غربي، دورنماي درگيريهاي موجود حاكي از شدتيافتن اين آشفتگي است. سياست ايران در برابر عراق از بعد تاريخي و خارج از تجربه جنگ ميان دو كشور قابل درك نيست. در محور استراتژيهاي ايران، اين باور وجود دارد كه نبايد اجازه داد هيچگونه تهديد نظامي، به صورتي كه در دهه 1980 رخ داد، ازسوي عراق متوجه ايران شود و هيچ دولتي در ايران قادر به گذشت از اين باور نيست. با اين حال، بسياري از وقايع ديگر كه در عراق اتفاق افتاده از نظر ايران قابل مذاكره است، هر چند كه رهبري ايران حضور يك دولت دوست در عراق و حمايتنكردن و عدمحضور نظامي ايالاتمتحده از آن كشور را بهگونهاي كه دولت يادشده تنها نظارت بر يك ساختار فدرال غيرمنسجم و مملو از راههاي نفوذ اقتصادي و سياسي ايران را برعهده داشته باشد ترجيح ميدهد
|
|||||
|