مطلب وارده
12 اسفند
ماه 1385 - 2006 Feb
30
شاهدي
براي ارسال تسليحات وجود ندارد
نويسنده : گارث پورتر
: منبع روياهاي
مشترك
16 Jun 2007 (common dreams)
برگردان
: چشم انداز ايران - شنبه
6
اسفند 1385
http://www.hambastegidaily.com/noteresult.asp?code=453
گارث
پورتر، مورخ و تحليلگر سياسي امنيت ملي است. آخرين كتاب او به نام مخاطرات
ابرقدرت، عدم توازن قدرت در جنگ ويتنام در ژوئن 2005 منتشر شد. در طول 18
ماه گذشته، مقامات رسمي دولت بوش، همواره ايران را متهم به ارسال سلاح
براي چريكهاي ضد نيروهاي ائتلاف در عراق، كردهاند. پيش از اين مقامات
ارشد دولت واشنگتن، همواره گفته بودند كه هيچ شاهد موثقي براي اين ادعاي
خود در دست ندارند. ولي اكنون، به نظر ميرسد، اين گفتههاي خود را فراموش
كردهاند. كاندوليزا رايس وزير خارجه ايالات متحده، در سفر اخير خود به
خاورميانه (اواخر دي 1385) به خبرنگاران گفت: شواهد بسياري وجود دارد كه
نشان ميدهد، مقامات ايراني با شبكه هاي تروريستي كه جان سربازان ما را در
عراق، به خطر انداختهاند، همكاري دارند. اين افراد به تروريستها، در
ساخت سلاحهاي انفجاري قوي(ied)
كمك ميكنند و وظيفه ما اين است كه با
آنها برخورد كنيم. با اين وجود رايس نتوانست، شواهدي مبني بر دخالت رسمي
ايران در عراق ارايه كند. آن چه پيش تر توسط مقامات بريتانيايي يا
آمريكايي گفته ميشد، اين بود كه دخالت دولت ايران در تامين سلاحهاي نفوذ
كننده به وسايل نقليه نظامي آمريكايي، تنها نتيجه منطقي است كه ميتوان با
استفاده از واقعيتهاي موجود به آن رسيد. اما هنگامي كه از اين مقامات،
شاهدي براي ادعايشان خواسته ميشد، تاييد ميكردند كه چنين شاهدي را در
دست ندارند. به نظر ميرسد، ايراد اتهام دخالت نظامي ايران در عراق دو هدف
داشته باشد، يكي اين كه اتهام تاييدي براي فشار و رفتار تهاجمي عليه ايران
است و ديگر اين كه ايران را به عنوان عامل اصلي خشونتهاي فرقهاي در
بغداد و آسيبهاي جدي به سربازان آمريكايي، معرفي ميكند. بررسي
سرچشمههاي طرح ايراد اتهام دخالت نظامي ايران در عراق، نشان ميدهد كه
اين اتهام، تبليغي براي كاهش شرمساري دولت بوش از ناتواني در توقف تلفات
روزافزون نظاميان آمريكايي است. اين تلفات، عمدتا در نتيجه استفاده از
سلاحهاي مخربي بوده كه توسط ستيزهجويان سني عليه وسايل نقليه نظامي
آمريكا به كار رفتهاند. فرماندهان نظامي ايالات متحده، تاييد ميكنند كه
در آغاز عمليات تروريستي عليه نظاميان آمريكايي، سنيها خود، اين سلاحها
را توليد ميكردند. ژنرال جان واينز در 21 ژانويه 2005 (2بهمن 1383) و
پساز او فرمانده ارشد ايالات متحده در عراق، به خبرنگاران گفتند كه
احتمالا ستيزه جويان سني از يكي از متخصصين اسلحهسازي در ارتش سابق در
زمان صدام حسين براي توليد اين سلاحها استفاده ميكنند. يك مامور پنتاگون
كه در امور مبارزه با سلاحهاي انفجاري جديد، فعاليتدارد، به نيويورك
تايمز گفت كه بررسيهاي انجام شده توسط متخصصين نظامي آمريكا نشان ميدهد
كه توليد اين بمبها، نياز به تخصص بالايي دارد، و اين كه احتمالا متخصصين
بلند مرتبه دولت پيشين عراق در توليد اين سلاحها، دست دارند. اين مامور
پنتاگون افزود كه تكنولوژي ساخت چاشنيهاي مادون قرمز استفاده شده در اين
سلاحها، احتمالا توسط افراد ارشدي در دولت سابق، به آنها داده شده است.
اما تنها شش هفته پس از اين گفتهها بود كه دولت بوش تصميم گرفت تا معضل
جديد خود در عراق را به گردن دولت تهران بيندازد. مقامات پنتاگون و
اطلاعاتي در 4 آگوست 2005 (13مرداد1384) گزارشهايي را به شبكههاي
تلويزيوني
CBS
وNBC
ارسال كردند، به اين شرح كه نظاميان آمريكايي
موفق به كشف شبكهاي شدهاند كه سلاحهاي تخريبي را در هفته گذشته به شمال
شرقي عراق قاچاق كردهاند. گزارش شبكه تلويزيونيNBC
اين بود كه مقامات
اطلاعاتي معتقدند كه اين سلاحها توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامي يا
حزبالله لبنان به عراق منتقل شدهاند. اما به هر صورت مطمئن هستند كه اين
نقل و انتقالات با آگاهي كامل دولت ايران انجام شده است. انتشار اين
گزارشها همزمان بود با هنگامي كه دونالد رامسفلد وزير دفاع آمريكا و
زلماي خليلزاد، سفير ايالات متحده در عراق، ايران را متهم به دخالت در
امور داخلي عراق ميكردند. درست چند روز پس از انتشار گزارشهاي مزبور بود
كه رامسفلد گفت كه اين سلاحها مشخصا و بدون ترديد از ايران تامين شدهاند
و دولت تهران را به باز گذاشتن مرزهاي خود به روي تروريستها متهم نمود.
اما دولت بوش با مشكل تاييد اعتبار اين گزارشها مواجه بود، هيچ توجيهي
وجود ندارد كه ايران بخواهد به دشمنان احزاب شيعه چريكي هم پيمان خود در
دولت عراق، كمك كند. نظاميان بريتانيايي در جنوب عراق، توسط چنين
سلاحهايي، اين بار از سوي چريكهاي شيعه، هدف قرار گرفته بودند. يك مقام
بلندپايه بريتانيايي در 5 اكتبر 2005 (13مهر1384)، در مصاحبهاي باBBC
گفت كه سلاحهاي تخريبي كه نظاميان بريتانيايي را در جنوب عراق به قتل
رساندهاند، از سوي حزب لبنان و از طريق ايران به جنوب عراق منتقل
شدهاند. يك روز بعد، توني بلر، نخست وزير بريتانيا، از فرصت كنفرانس
مشترك مطبوعاتي با جلال طالباني، رييسجمهورعراق،استفاده كرده و گفت كه
شواهد موجود در حوادث پيرامون كشتار سربازان بريتانيايي نشان ميدهد كه
مامورين ايراني يا حزب الله لبنان مسوول اين حوادث هستند. اما بلر اقرار
كرد كه شاهدي براي گفته خود ندارد. مقامات نزديك به دولت بريتانيا گفتند
كه تنها دليل اين اتهام، شباهت طراحي اين سلاحهاي مخرب با سلاحهايي است
كه حزب الله لبنان در جنگهاي دهه 1980 براي خروج نيروهاي اسرائيل از جنوب
لبنان، از آنها استفاده ميكرد. آنتوني كردسمن،تحليلگر بلند پايه نظامي
در مركز مطالعات بينالمللي و استراتژيك در واشنگتن، توضيح داد كه چرا
متهم كردن ايران به ارسال اين سلاحها به عراق، بيپايه است. او به
آسشيوتدپرس)AP(
گفت: بخش عمدهاي از تكنولوژي ساخت اين بمبها به دست
شبكههاي غيررسمي رسيده است. شمانميتوانيد دانش توليد يك سلاح را بيش از
يك قرني، پنهان نگه داريد. دولت بلر، خيلي زود، پروپاگانداي خود را رها
نمود. روزنامه اينديپندنت در 5 ژانويه 2006 (16 دي 1384)، تاييد كرد كه
هيچ اطلاعات موثقي وجود ندارد كه دولت ايران را به سلاحهاي انفجاري قوي
در جنوب عراق مرتبط كند. در هر حال، دولت ايالات متحده به ايراد اتهامات
خود عليه ايران ادامه داد.
بوش، نخستين بار اين اتهام را در كنفرانس مطبوعاتي خود در 13 مارس 2006
(22
اسفند 1384)، بيان كرد. وي گفت: برخي از سلاحهاي انفجاري قوي كه
امروزه در عراق ديده ميشوند، از ايران آمدهاند. بوش با ارجاع به
گفتههاي جان نگروپونته، رييس اطلاعات ملي ايالات متحده، گفت: دولت تهران،
مسوول بخشي از حملات مرگ بار روز افزون عليه نيروهاي ائتلاف است. آنها
چريكهاي شيعه را قادر به ساخت سلاحهاي انفجاري قوي كردهاند. هيچ
خبرنگاري اين مساله را پيگيري نكرد كه منظور نگروپونته از قادر كردن
شيعيان به توليد چنين سلاحهايي چيست يا اين كه چريكهاي شيعه براي آموختن
اين كار چه نيازي به خروج از عراق دارند؟
يك روز پس از كنفرانس مطبوعاتي بوش، ژنرال پيتر پيس، رييس ستاد مشترك ارتش
ايالات متحده، در كنفرانس مطبوعاتي پنتاگون تاييد كرد كه وي هيچ شاهدي بر
اين كه دولت ايران تجهيزات يا پرسنل نظامي به عراق ارسال كرده است در دست
ندارد. در اين حال، رامسفلد كه همراه با پيس بود، گفت: تمام آن چه ما
ميدانيم اين است كه تجهيزاتي را در يك كشور يافتهايم كه از كشور همسايه
وارد شدهاند.
در اواخر نوامبر 2006 (آذر 1385)، همزمان با پايان يافتن گزارش گروه
مطالعه عراق، مقامات دولتي مجددا گزارشي را منتشر كردند، مبني بر اين كه
سلاح ها و تجهيزات نظامي ستيزه جويان عراقي توسط دولت ايران تامين
ميشوند. شبكه خبريABC
در 30 نوامبر 2006 (9 آذر 1385)، گزارش داد كه يك
مقام ارشد دفاعي به آن ها گفته است كه شواهد غيرقابل ترديدي از حمايت
ايرانيها از تروريستها در عراق به دست آمده است. اين شواهد عبارتند از
مجموعهاي از سلاحهاي تازه توليد شده در كارخانههاي ايراني.
براساس اين اتهامات جديد، تاريخ توليد اين سلاحها سال 2006 است. گزارش
چنين ادامه پيدا ميكند كه تاريخ ساخت اين سلاحها نشان ميدهد كه اين
تجهيزات مستقيما از كارخانههاي ايراني براي چريكهاي شيعه ارسال شده اند،
بدون آن كه از مسير سومي عبور كرده باشند.
دپارتمان نظامي ضد ايران معتقد است كه يك شبكه غيردولتي، هرگز قادر به
ارسال اين سلاحها يا اجزاي سلاح ها از مرزهاي نسبتا باز ايران و عراق، در
عرض چند ماه، نيست. چنين فرضي شديدا غيرمعقول است.
هم زمان با اين اتهامات، بوش صريحا به نظاميان آمريكايي دستور ميدهد تا
مقامات ايراني مستقر در عراق را دستگير كرده و تلاش كنند تا از طريق آنها
شواهدي را براي پشتيباني از طرح جديد پروپا گانداي خود ارايه كند. نخستين
عمليات از اين دست، درست پيش از كريسمس در مركز بغداد اتفاق افتاد و دومين
حمله به ديپلماتهاي ايراني مستقر در اربيل انجام شد. دومين حمله همزمان
بود با سخنراني بوش مبني بر برخورد با ايرانيان در عراق.
اين حملات، كه در رسانهها از آن به عنوان بخشي از مبارزه عليه هدف هاي
مشكوك وبا اطلاعات صحيح ياد شده است، مشخصا تلاشي براي آغاز يك خط ضد
ايران است كه دولت بوش هيچ شاهد معتبري براي آن در دست ندارد. اين حملات
هم اكنون نياز به توليد اتهامي جديد براي تاييد خود دارند.
غ
|