|  صفحه اول  |  بایگانی ترجمه ها  |  بایگانی مطالب وارده |      

 

 

 

 ترجمه از سایرنشریه ها

11 خرداد ماه 1385 - 2006 Jun 01

 

آيا حمله به ايران جدي است؟

 

منبع: السفير، 29 آوريل 2006 (9 ارديبهشت 1385)

نويسنده: ايمانوئل والرشتاين

برگردان: چشم‌انداز ايران

 

مقاله هرش انعكاس گسترده‌اي داشت به‌طوري‌كه پس از آن مقالات مشابهي در روزنامه واشنگتن پست و خبرگزاري آسوشيتدپرس ظاهر گرديد و بوش بدون اين‌كه آنها را غيرمحتمل بداند، نظرياتي از اين دست را "برآوردي افراط‌آميز" توصيف كرد. جك‌استراو، وزيرخارجه [اسبق] انگليس گفت كه حمله به ايران مسئله‌اي است كه "نمي‌توان تصورش را كرد" و طرح استفاده از سلاح‌هاي هسته‌اي يك "حماقت مطلق" است.

 

اما بايد توجه داشت كه هرش روزنامه‌نگاري است كه با شخصيت‌هاي نظامي عالي‌رتبه در سازمان سيا روابطي دارد و نيز تاكنون مسائل بسياري كه فاش نموده به حقيقت پيوسته‌اند.

 

در هفته گذشته (اوايل ارديبهشت1385) انستيتو مطالعات فرانسوي "اي.ار.اي.اس" ضمن انجام تحقيق در مورد تجاوز امريكا به عراق، آن را "شبه‌مصيبتي" براي ايالات‌متحده توصيف كرد و افزود، اين تجاوز موجب شد اعتبار امريكا به‌شدت زير سوال برود. با اين اوصاف نمي‌دانم كه چرا امريكا پس از گذشت سه‌سال از اين مصيبت مي‌خواهد بيش از پيش بي‌اعتبار شود؟

 

هرش مي‌گويد كه رئيس ستاد مشترك تصميم دارد نامه‌اي در مخالفت با حمله به ايران به رئيس‌جمهور ارسال كند. ازسوي ديگر طي چهارهفته گذشته، جمعي از ژنرال‌هاي بازنشسته عالي‌رتبه كه در عراق خدمت كرده‌اند، خواهان كناره‌گيري رامسفلد شدند و به نظر نمي‌رسد كه زمان اين درخواست اتفاقي باشد.

 

چرا اين افسران احساس ترس مي‌كنند؟ هرش بر اين باور است كه آنها از رئيس‌جمهوري كه عقده سروري دارد، هراسان‌اند. بخصوص اين‌كه اين فرد رئيس‌جمهور كشور قدرتمندي همچون امريكا باشد و كنترل ماشين نظامي جهان را نيز در دست داشته باشد.

 

اما به نظر من به غير از بوش بايد نومحافظه‌كاراني كه با روح نظامي اشباع شده او را احاطه كردند نيز شناخت. اگر تمام توجيه‌ها و بهانه‌هاي آنها را براي آغاز جنگ مرتفع سازيم آنها باز هم به جنگ اصرار مي‌ورزند زيرا درحقيقت چيزي براي از دست‌دادن ندارند و اگر ايران به بمب دست پيدا كند بدون شك از نفوذ سياسي آنها در منطقه كاسته خواهد شد. ازسوي ديگر برخي از محافظه‌كاران بر اين باورند كه حمله به ايران ميانگين محبوبيت بوش را موقتاً بالا خواهد برد و ذهن دموكرات‌هاي طرفدار جنگ را پريشان خواهد ساخت و براي تضمين پيروزي جمهوري‌خواهان در انتخابات مجلس سنا در سال 2006 كافي خواهد بود.

 

شايد آخرين علتي كه براي حمله به ايران بتوان نام برد، اسراييل است. دفاع از اسراييل نخستين دغدغه ايالات‌متحده، بويژه دولتمردان بوش به‌شمار مي‌رود. اما به‌راستي چرا اسراييل تا اين حد مي‌ترسد؟ آيا واقعاً از بمباران شدن توسط ايران مي‌ترسد؟ ترديد دارم و فكر مي‌كنم كه آنها به قدرت نظامي مقتدري در خاورميانه نياز دارند تا از تضعيف نيروي سياسي‌شان در منطقه جلوگيري شود.

 

با تمام اين دلايل آيا به‌راستي ايالات‌متحده به ايران حمله خواهد كرد؟ من بر اين باورم كه عقلانيت در بسياري از تصميم‌گيري‌هاي سياسي نتيجه خوبي دارد اما اين نتيجه در مورد حكومت‌هايي كه عقده جاه‌طلبي دارند حاصل نمي‌شود.

    |  صفحه اول  |  بایگانی ترجمه ها  |  بایگانی مطالب وارده