گزیده

▪ ▪ ▪ ▪ ▪ ▪

    |  صفحه اول  |  بایگانی ترجمه ها  |  بایگانی مطالب وارده |      

 

 

   مطلب وارده  

10 آبان ماه 1392 - 2013  29  Oct

 

نسیمی بر غبار؛ در باب محمد جواد ظریف

 

سروش رزمی(دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی)

 

سابقه سیاسی دارد ژن هایت،

ته رنگ سیاسی دارد پوستت،

و شیوه ای سیاسی دارد نگاهت.

 

دیوید ایستون، نظریهپردار علوم سیاسی، در بحث جامع و نوینی تحت عنوان مفهوم «دروازه بان» معتقد است که در جوامع مختلف افراد یا نهادهایی هستند که کار اصلی آنها تحدید یا تصفیه انواع و اقسام تقاضاهای مشخص است که در نهایت به نقطۀ تصمیم  گیری حاکمان منتهی می شود. این افراد یا نهادها به نوعی نقش فیلتر را بازی می کنند و با اولویت  بندی درخواست  های ورودی، نقش قابل توجهی در برآورده  شدن حوایج اصلی مردم و گروه  های سیاسی مختلف دارند. در نظام سیاسی فقط تعداد قلیلی از افراد می توانند این نقش را ایفا کنند. در واقع تعداد شهروندانی که در روند مذاکرات سیاسی ورود پیدا می کنند و این مجال را دارند تا خواسته  ها و تقاضاهای واقعی مردم را بیان کنند بسیار اندک است. از این رو، افراد یا نهادهایی که این نقش را بر عهده می گیرند باید ویژگی  های خاصی دارا باشند. حساسیت نقش «دروازه  بان» به گونه ای است که هم می تواند موجد پیشرفت  ها و اعتماد مردم باشد و هم می تواند زمینه  ساز بحران مشروعیت و بی  اعتمادی اجتماعی باشد. با پیروزی حجت  الاسلام حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران در خرداد ماه 1392 و معرفی آقای محمد جواد ظریف به عنوان وزیر پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی برای تصدی پست وزارت امور خارجه، این امید در دل بسیاری از مردم زنده شد که اینک فردی در مقام وزیر امور خارجه قرار گرفته که می تواند حوایج واقعی ملت را در عرصۀ بین المللی جامۀ عمل بپوشاند. بی گمان ملت ایران خوش اقبال است که در این برهۀ حساس، دروازه  بانی وزارت امور خارجه به دیپلمات مجربی سپرده شده است. وی از آن دسته سیاستمداران متفطنی است که به قول مارکوس اورلیوس، فیلسوف رواقی و امپراتور روم، باید آنها را اکنون ستایش کرد و کار ستایش آنها را به نسل  های بعد موکول نکرد. هنگامی که ایشان به عنوان وزیر پیشنهادی از طرف آقای رئیس جمهور به مجلس شورای اسلامی معرفی شد، بی شک برای بسیاری این نکته حائز اهمیت بودکه ببینند مردی که سال ها به عنوان سفیر و نماینده دائم جهوری اسلامی ایران در سازمان ملل فعالیت می کرده و تجارب فراوانی داشته، حال پس از سال ها دل در سنگ شکستن، در این کارزار تأیید صلاحیت چه می کند. خطابه ایشان در مجلس شورای اسلامی به شدت تاثیرگذار بود و صد جای تمجید و تقریظ داشت. او با مقدمه  ای حساب  شده، انتخاب واژگان به  جا، صدایی غرا و با متانت کلام توانست خطابه  ای تاریخ  ساز در مجلس ادا کند که حتی تحسین رئیس مجلس شورای اسلامی را نیز برانگیخت. کلمات و جملات کلیشه ای در این خطابه کمتر به گوش می  خورد. ارجاعات دینی، ادبی و تاریخی درست و حساب  شده بود. آن هنگام برای مخاطبان تیزفهم روشن شد که چرا سیاستمداران خارجی وی را ستایش می کنند. افزون بر این، محمد جواد ظریف شناخت قابل توجهی از زبان انگلیسی دارد. با نگاهی به دیگر خطابه های ایشان در زمان نمایندگی ایران در سازمان ملل، درخواهیم یافت که وی نه تنها زبان انگلیسی، بلکه فرهنگ و جامعۀ کشورهای انگلیسی  زبان را نیز به  درستی شناخته است. حضور گسترده در محافل سیاسی و علمی ایالات متحده امریکا و فعالیت  های دیپلماتیک موثر وی در آن کشور  بر هیچ کس مکتوم نیست. یقیناً این طیف فعالیت منبعث از ابزار زبانی قوی و شناخت همه  جانبۀ ایشان از فرهنگی دیگر است.

 

وقتی ایشان در شامگاه آخرین روز مرداد در برنامه تلویزیونی «دیروز، امروز و فردا» حضور به هم رساند، زوایای دیگری از اندیشه و سبک و لحن گفتاری ایشان بر مخاطبان هویدا گردید. وی در هیئت یک دیپلمات باتجربه با لبخندی خوش  تلالو نشان داد که کلمات در فضای بین  الملل چقدر مهم  اند. بحث «ایران هسته ای» ایشان که در واقع کنایه  ای به ساده  نگری مسئولان وقت بود، تداعی  کنندۀ این جمله معروف لودویگ ویتگنشتاین نیز بود که «معنای هر واژه کاربرد آن در زبان است»؛ مادامی که کاربرد واژه را ندانی آنگاه عنان تعابیر و تفاسیر دیگران را از دست خواهی داد و خواهی دید چه سوء تعابیری به وجود خواهد آمد. وی متذکر شد که معنای «ایران هسته ای» در فضای بین  الملل یعنی ایران مجهز به سلاح هسته ای! وی با لحنی عاری از تکلف و خودنمایی و با ذهنی منسجم منقش به ساختاری منطقی به نقد شیوه مذاکرات گذشته و ترسیم مذاکرات آتی پرداخت و نشان داد که می توان ساده و صریح با مردم سخن گفت. وی حتی یک بار از واژگان انگلیسی استفاده نکرد که این خود حاکی از مخاطب  شناسی ایشان دارد. در این برنامه گویی شیشۀ طاق این هشت سال برافتاد و معلوم گشت که ایراد کار در چه بوده: به کارگیری علی  السویه واژگان. ظریف به نیکی تبیین نمود که به چه شکل باید با دنیا مذاکره کرد تا در ورطۀ پارادوکس  ها نیفتیم. او بدون هیچ  گونه توهین و تحقیر، نقص  های مذاکرات پیشین را به ما نمایاند. در این سال های تب  آلود آنچه که تکرارش دیگر برای مردم ملال  آور شده بود اصطلاح «دیپلماسی عمومی» بود که در هر کوی و برزنی شیپور آن به گوش می رسید. اما این بار ظریف با ظرافتی تمام تشریح نمود که نباید هیچ یک از ابعاد دیپلماسی به هزینه بُعد دیگر فربه شود و می بایست تمامی ابعاد به صورت منسجم و هماهنگ حرکت کند. سخنان سنجیدۀ ظریف به مخاطب نشان داد که چرا دنیا مدام علیه ما قطعنامه صادر می کند! و ما را مدام به کوه یخ تحریم می کوباند. وی در این برنامه از نظام  نامه ای جدید در عرصه مذاکرات بین  المللی پرده برداشت و علی رغم اصرار مجری نشان داد که همیشه باید امید داشت و خویشتن داری نمود و نباید همه چیز را در عرصۀ سیاست سیاه و سفید دید. جوهر و معنای حقیقی سیاست به بیان موریس دووِرژه، سیاستمدار و جامعه  شناس فرانسوی، همیشه و همه  جا ذوجنبتین است. او نشان داد که نظام سیاسی ایالات متحده امریکا یک کل یکپارچه نیست و متغیرهای بسیاری دارد و ساختارهای قدرت آن را باید به درستی شناخت و این خود حاکی از آن است که وی تا چه حد به جزئیات روابط بین الملل – چه از نظر تاریخی و چه از نظر فرهنگی - احاطه دارد. جای بسی خوشوقتی است که بعد از مدت  ها، کلام و اندیشۀ وزیری چنین با علم عجین شده است؛ با علمی که کارل پوپر از آن به عنوان تنها فعالیت بشری یاد می کند که خطاها به طور منظم نقد و بررسی و دیر یا زود تصحیح می شود. محمد جواد ظریف با شناخت مناسبی که از فضای سیاسی ایالات متحده دارد، کالبد شکافی موجز و دقیقی از شرایط سیاسی امریکا پس از فروپاشی شوروی و به ویژه مختصات فکری رادیکال های امریکایی ارائه نمود. البته وی به خوبی نشان داد که می

توان از دل مناسبات موجود راه کارهای صحیح را اتخاذ نمود و مذاکرات را به فرایند برد- برد با حاصل جمع مثبت سوق داد. عرصۀ سایست بین  الملل جولانگاه فوویسم سیاسی، طیاشی و شور و غوغا نیست که به صرافت طبع صورت ها و مناسبات طبیعی را برهم زد و عواطف و احساسات را برانگیخت؛ کما اینکه در این چند سال گویی عقل بلا دید و به کنجی رفته بود! عرصۀ سیاست و علی  الخصوص روابط بین الملل عرصۀ تحلیل و پراتیک عاقلانه و واقع  گرایانه است. جمله کلاسیک هرولد لَسوِل، نظریه پرداز علوم سیاسی، را دوباره به یاد آوریم که سیاست عرصه اندازه  گیری است: «سیاست علمی است که به ما می آموزد چه کسی می برد؟ چه می برد؟ کی می برد؟ چگونه می برد و چرا می برد؟» ظریف با ذکر نکاتی با رنگ و بوی تعقل و تدبیر، بذرهای امید بسیاری را در ذهن مخاطبان افشاند تا باور کنیم امید دیگر پنداری پوچ نیست. امید آنکه بعد از آن خزانِ باغ و بستان سوز دگر بار بهار با کهنه  کارهای نوخیزش، خنده بر چهرۀ زندگی  بگشاید.

 

1. قطعه  ای از شعر «بچه  های این دوران» اثر ویسلاوا شیمبورسکا شاعر لهستانی و برنده جایزه نوبل در ادبیات سال 1996، به ترجمه خانم رویا رضوانی.

1. Fauvism، مکتبی در نقاشی که خصیصۀ اصلی آن بر هم  زدن بی  پروای اشکال و تناسبات طبیعی است.

 

    |  صفحه اول  |  بایگانی ترجمه ها  بایگانی مطالب وارده