|
|||||
گزیده ▪ ▪ ▪ ▪ ▪ ▪ |
|||||
مطلب وارده 26 آبان ماه 1388 - 2009 Nov 17
منشور برادري، کاملترين ايده براى وحدت و تفاهم ملى
به نقل از حیات نو چهارشنبه ۲۷ آبان ۱۳۸۸● شماره ۱۹۰۰ http://www.hayateno.info/Detail.aspx?cid=156842&catid=565
وزير سابق اطلاعات ضمن برشمردن راههاى رسيدن به وحدت و تفاهم ملى گفت: حضور جريان افراطى خطرناک مانع وحدت است. على يونسى گفت: وحدت از اصول سياسى مورد تاکيد حضرت امام خمينى (س) بود که همواره در طول مبارزاتشان با رژيم شاه مخصوصا در اوج خيزش ملت ايران در سال 1357 و همچنين بعد از پيروزى انقلاب اسلامى و در طول جنگ تحميلى بر آن تاکيد فرمودند. بزرگترين هنر امام (س) اين بود که تنوعات قومى مذهبى و سياسى را به فرصت تبديل کرد. نگاه ايشان به جامعه ناشى از نگاه قرآن بود که اختلافات ظاهرى مثل رنگ و زبان و قوم را به جلوه ظهور آيات الهى مىداند. وى افزود: به پيروى از راه امام خمينى (س) بايد مديران جمهورى اسلامىهميشه با پذيرش واقعيت تاريخى طبيعى قومىو مذهبى ملت ايران وحدت ملى را تعريف نمايند. خطر و تهديد واقعى آن گاه رخ مىنمايد که پاى ترويج و تبعيض ناروا در ميان باشد. وحدت با شعار و گفتار عملى نيست. چتر وحدت وقتى بر سر همه سايه ما مى افکند که همگان احساس اعتماد اطمينان مشارکت و امنيت نمايند. وزير سابق اطلاعات در پاسخ به اين سوال که راه و روش امام براى تحقق شعار وحدت چگونه بود و با مخالفان و منتقدان خود چگونه عمل مىکرد؟ گفت: امام خميني(س) همه احزاب و گروههاى سياسى و شخصيتهاى مبارز را که قصد همراهى و خدمت داشتند بهرغم اختلاف سلايق مىپذيرفت. نمونه مشخص آن تعيين و نصب اول رئيس دولت بود. مرحوم بازرگان با پذيرش مشى محافظه کارانه در طول حيات سياسى خود معمولا روشهاى انقلابى رهبر انقلاب را برنمىتابيد ولى امام خمينى (س)هم ايشان و هم تعدادى از ياران مرحوم بازرگان را در پستهاى حساس دولت موقت و شوراى انقلاب تحمل کردند و اگر مهندس بازرگان استعفا نمىداد شايد حضرت امام تا پايان دورهاش او را تحمل مىکرد. بعد از استعفا همچنان نقدهاى تند خود را عليه سياستهاى امام خميني(س) اعلام مىکرد ولى هرگز امام خميني(س) درصدد برخورد با او برنيامد. البته امام با گروهکهاى تروريست و شرور شجاعانه برخورد مىکرد که آن هم لازم بود. وزير سابق اطلاعات آنگاه به بيان اين نکته اشاره کردند که مدل حکومتى امام خميني(س) برگرفته از حکومت امام على (ع) بود که هرگز مخالفان سياسى خود را زندان و يا محدود نکرد و حتى اجازه نداد با قاتلش ابن ملجم به جز مجازات قصاص برخورد ديگرى صورت گيرد و در لحظات پايانى عمر پربرکتش توصيه مىکرد که مبادا ابن ملجم را اذيت کنيد و مىفرمود: «من از پيامبر خدا مکرر شنيدم که مىفرمود: «شکنجه نکنيد حتيسگها را» و همچنين مىفرمود: مبادا کسانى ديگر را به صرف ارتباط و دوستى با ابن ملجم دستگير نماييد.» اين روش حکومتى امام على است که عدالت و رافت اسلامى را به درستى معرفى کرد و نام مقدس او را براى هميشه قرين عدالت قرار داد. وى ادامه داد: برگرديم به روش حکومتى امام خمينى (س)که در پايان عمر مبارکشان در چند ماهه آخر دست به اقدامات بسيار مهمى زدند مانند اصلاح و بازنگرى قانون اساسى و تاکيد بر بازگشت همه به اجراى قانون زيرا در زمان جنگ گاهى ضرورتهاى دفاعى ايجاب مىکرد بر خلاف قانون عمل شود. حضرت امام براى اينکه استثناى به يک روش و رويه تبديل نشود آن ار ملغى فرمودند. همچنين اجازه ندادند در زمان خودشان بستگان خودشان وارد امور اجرايى کشور شدند زيرا ورود بستگان امام خمينى در امور اجرايى کشور شبهه و شايعه دور زدند قانون را تقويت مىکرد. يونسى در ادامه توضيحات خود در ضرورت قانونگرايى گفت: به نظر من علت اصلى منع ورود نظاميان در امور سياسى جناحى و حزبى از سوى حضرت امام خميني(س) حفظ و تقويت جايگاه قانون است زيرا اصولا نظامىها خود را فوق قانون تصور مىکنند و تربيت نظامى ايشان اقتضا مىکند بنا به فرمان و دستور مافوق عمل کنند نه بنا به دستور قانون و براى رسيدن به هدف خود را در محدوده قانون اسير نمىکنند. همچنين نظامىها عادت کردهاند که هر ميدانى را ميدان جنگ تصور کنند و هرکس را که در مقابلشان باشد او را دشمن بدانند. در صورتى که ميدان سياست ميدان رقابت است نه ميدان عداوت يکى از مشکلات امروز ما اين است که مرزبندىها به هم ريخته است. مرز دشمن رقيب مخالف و منتقد يکى شده است. يکى از پيامدهاى بسيار بد حضور نظاميان در امور سياسى کشور امنيتى شدن فضاى جامعه است و هر وقت فضاى جامعه امنيتى شد، توسعه کشور به محاق مىرود. وزير اطلاعات دولت اصلاحات در پاسخ اين سوال که چرا امام خميني(س) به جدايى مجمع روحانيون از جامعه روحانيت رضايت دادند؟ گفت: به نظر من حضرت امام خميني(س) اختلاف در خانواده انقلاب را يک امر طبيعى مىدانست که سرپوش گذاشتن به آن چيزى را حل نمىکرد. امام خمينى اختلافات را مديريت مىکرد و درصدد نابودى آن نبود زيرا حذف و رفع آن هم امکانپذير نبود و شايد به مصلحت هم نبود. حضرت امام خمينى به هر دو جريان روحانى کمک مالى مىکرد و از هر دو نهاد از پستهاى مهم کشور استفاده مىکرد. امام خمينى (س) در همان زمان که از آيتالله جنتى و آيتالله يزدى در پست بسيار مهم شوراى نگهبان استفاده مىکردند از شخصيتهاى بزرگوارى مانند آقايان خوئينىها و کروبى در جايگاه بسيار رفيع ديگر بهره مىگرفتند. يونسى در پاسخ به اين سوال که دعوا و اختلاف طلبگى بر سر او چه بود که حضرت امام خميني(س) آن را مهم نمىدانست ولى ديگران خيلى ناراحت مىشدند؟ پاسخ داد: به نظر من بيشتر اختلافات ناشى از اين بود که ميزان اختيارات حاکميت دينى چيست؟ و تا کجا حاکم اسلامىمىتواند در امور مردم دخالت نمايد؟ اختيار و اراده حاکم در محدوده قانون است و يا فوق قانون؟ جريانهاى سياسى آن روز هرکدام به يک نظريه گرايش داشتند. در آن زمان عناوين اصولگرا و صلاحطلب نبود بلکه اصلاحاتى از قبيل چپ راست محافظهکار راديکال انقلابى سازش کار و.. مطرح بود. در آن زمان اکثر اصلاحطلبان طرفدار مشى انقلابى و راديکال بودند در آن روزها اين محافظهکاران يا به تعبير امروز اصولگرايان بودند که از حقوق شهروندى حقوق بشر اقتصاد آزاد همکارى با جامعه جهانى و... دفاع مىکردند ولى اصلاحطلبان امروز در آن دوران خواهان روشهاى سختگيرانه تصرف سفارت امريکا ادامه جنگ و.... بودند. امروز جايگاهها عوض شده است. امام خمينى هر دو جريان را هدايت مىکرد و از هر دو جريان هم کمال بهرهگيرى را به عمل مىآورد. رقابت اين دو جريان نشاط سياسى جامعه را تضمين مىکرد و حذف هر کدام به زبان انقلاب و امنيت ملى است. يونسى در پاسخ به اين سوال که پس مشکل کجاست؟ جواب داد: به نظر من مشکل در ذات هيچ کدام از دو جريان سياسى نيست بلکه مشکل ناشى از حضور يک اقليت تند و افراطى در ميان آنهاست. حضور يک جريان افراطى خطرناک مانع وحدت و سبب اصلى توليد بحران است. البته جريانهاى رسمى کشور گاهى از آن اقليت راديکال به عنوان ابزار و وسيله استفاده مىکند و همين که بهره خود را از آن بردند از آن فاصله مىگيرند. عناصر اين اقليت افراطى نانشان در دعوا و بحران است و هيچ خاصيتى در شرايط عادى ندارند. در حقيقت بحران و بحرانزا هستند. وى با بيان اينکه جامعه هميشه از افراط و تفريط و خشونت متنفر است گفت: آنچه سبب زوال گروههاى تروريست مثل منافقين شد خشونتطلبى آنها بود زيرا خشونت و افراطىگرى آنها سبب شد که مردم از آنها فاصله بگيرند. وزير پيشين اطلاعات در پاسخ به اين سوال که راه بازگشت به حالت عادى و وحدت ملى چيست؟ گفت: اجراى قانون بىاستثناء به اجرا گذاشته شود.
|
|||||
|