|
|||||
گزیده ▪ ▪ ▪ ▪ ▪ ▪ |
|||||
مطلب وارده 31 شهریور ماه 1388 - 2009 Set 21
تا دیر نشده آتش بس بدهید رسول جعفریان
وضعیت شکنندهای پیدا کردهایم، وضعیتی که ادامه آن میتواند عمود انقلاب را بلرزاند و کار را به جاهای باریک و باریک تر بکشاند. این درست است که بحران تنها میان نخبگان و طبقات فرهیخته و شماری از افراد درگیر در امور سیاسی و اداری کشور است نه میان عامه مردم در شهرستانها، اما بهتدریج دامنه این نگرانیها درحال گسترش بوده و با آنچه شاهدیم و تحریکاتی که میبینیم، و تبعاتی که ممکن است وضعیت فعلی داشته باشد، بیم آن میرود که بیش از پیش توسعه یابد. با این حال، و به جز این بحران که ذهن بسیاری از مشغول کرده، چندین خطر جدی ایران اسلامی را تهدید میکند که باید به حال آنها فکری کرد: نخست خطر حمله اسرائیل است که حرف شنوی اندکی از دولت آمریکا دارد و دایما به دنبال تحریک این و آن علیه ایران است. روزگاری اعراب نسبت به حمله به ایران تأمل میکردند و مانعی بر سر این راه و رویه بودند، اما اکنون و در رأس آنها مصر و سعودی، موافق حمله اسرائیل به ایران هستند. اگر چنین اتفاقی بیفید، دولت اوباما قادر به هیچ گونه موضعگیری جز دفاع از اسرائیل نیست. علائم این تحرکات در لبنان و در صحنه سیاست بین المللی آشکار است. دوستانی برای ما در منطقه نمانده و صدای نحس شبکه العربیه که هزار بار از تلویزیون انگلیس بدتر است و همه جهان عرب را علیه ما میشوراند، تقریبا از صبح تا شام یکسره علیه ما بلند است. اینها علائم جدی برای نشان دادن خطر در بیخ گوش ماست. بحث تحریمها که تاکنون خسارتهای زیادی به ما وارد کرده، همچنان جدی است و ما نباید به مذاکراتی که خودمان هم میدانیم بینتیجه است، دل خوش کنیم. فرصتها رو به پایان است و دولت با وجود این بحران جدی و خطرات ناشی از آن، و زمانی که صرف رسیدگی به این بحران دارد، برنامهای برای تدارک مشکل تحریم نمیتواند داشته باشد. دل خوش کردن به آمریکای لاتین و حتی روسیه، به طور اصولی کار درستی نیست و نمیتواند تمام مشکلات و مسائل ما را حل کند. برای این کار فکر و عقل نیاز داریم و مهم تر از همه فرصت. این در حالی است که تمام وقتمان صرف نقد کارهای یکدیگر و تعیین تکلیف برای رفقای قدیم و جدید میشود و هر روز تازه تر از تازه به گوشمان میرسد. در اینجا بیش از این که به فکر دشمن باشیم، به فکر اثبات نفاق شماری از یاران سابق هستیم که خود زمانی کارگزار آنان بودهایم. خطر بالا گرفتن برخی از مشکلات قومی در کشور به خصوص در برخی از مناطق همزمان با ادامه بحران در مرکز، جدی است و نشانههای آن از هم اکنون دیده میشود (ترور در سنندج). تجربه نشان داده است که آرامش کشور در مرزها، در صورتی است که تهران در آرامش باشد. اما در صورت ادامه وضعیت موجود که تقریبا هر دو طرف مرتب بر هیزم آن افزوده و با دمیدن باد در افزایش شعله ها تلاش میکنند، احتمال برآمدن مشکلات در مناطق حاشیهای جدی است. این روزها، بر شمار کانونهای تحریک افزوده شده است، به طوری که انسان میفهمد در نقاط خاصی کسانی مشغول بحرانسازی جدی هستند و برای این که از دیگران عقب نمانند، رشته کار را به مرزهای خطرناک میکشانند. مجالس مداحی که اینچنین داغ شده، تنها یک نمونه از صدهاست که گویی نه برای روضه خوانی و احیاء بلکه برای شعله ور کردن آتش فتنه برپا شده است. هتک حرمتهای مداوم، دشنامهای شگفت و تأسفآور، تیترهای تند و خشن علیه یکدیگر و نیز تهدیدهایی که گاه و بیگاه علیه این و آن عنوان میشود، و مسائل دیگری که لازم نیست اشاره شود، همه در ملتهب کردن اوضاع نقش دارد. این البته منحصر به یک طرف نیست بلکه گویا هر دو طرف در این زمینه، در حال مسابقه هستند. فقط دیدن تیترهای یک روز سایتها انسان را دیوانه کرده و آدمهای دلسوز را ذوب میکند. چه رسد به آن که کسی بخواهد روزانه این اخبار را دنبال کند. مشکل آن است که هر دو طرف نسل انقلاب و به لحاظ تجربی شجاع و حتی زندان دیدهاند و اگر کسی تصور میکند با تشر زدن میتواند دیگران را خاموش کند در اشتباه است. مشکل را باید ریشهای از یک سو و با اخلاق حسنه و سکوت و دعوت صادقانه به مصالحه و گذشت حل کرد. امروز با توجه به آن که در آستانه مهر ماه هستیم، نیاز به یک آتش بس داریم، و اگر این آتش بس برقرار نشود، دامنه بحران عمیقتر شده و به جایی خواهد رسید که دیگر نقطه بازگشتی وجود نخواهد داشت. در چنان آتشی، تر و خشک خواهند سوخت. آنچه اهمیت دارد این است که آتش بس باید از سوی فرماندهی باشد که با قدرت هرچه تمام، با سیاست و کیاست تمام، با بیطرفی، با موضع پدرانه، با تأدیب هر دو طرف، و با خاموش کردن صدای کسانی که از موضع قدرت و با داشتن امکانات بیشمار، خواستار دستگیری این و آن هستند، با جلوگیری از اقدامات تندروانه که دیگران را تحریک کرده و رگ گردن آن را به خروش میآورد، آنان را خاموش سازد. امروز بیش از هر زمان دیگر، باید سیاستمداران ما از یک سو و نیروهای امنیتی کشور و افراد با تجربه برای مقابله با تهدیدات موجود به ویژه تهدیدهای اسرائیل آماده باشند و لازمه آن این است که با خاتمه این بحران، که هیچ راهی جز ایجاد اعتماد عمومی و رفع تردیدها و دستکم به کار بردن اخلاق حسنه در گفتار و کردار و متانت و عقل در حل و فصل مسائل ندارد، جو آرامی را برای توجه و تمرکز روی کانونهای خطر فراهم کنند.
اینجا باید
یادی از حافظ شیرازی کرد که گفت:
|
|||||
|