مطبوعات خارجي
اظهار نظر دانشمندان دربارة اوضاع داخلي ايران
"آزادي" ميراث كل بشريت است نه ميراث انحصاري غرب
تكليف سرنوشت ايران از طريق يك "ترميمِ" سياسي يا فقط تغيير "رژيم" مشخص نخواهد شد. معضل ايران به مراتب عميقتر و ريشهدارتر از اين حرفهاست. هر اتفاقي در ايران بيفتد, بر ديگر كشورهاي منطقه تأثير عميقي باقي خواهد گذاشت. نه به خاطر خشونت محافظهكاران در ايران يا به خاطر پشت پا زدن آنان به وعدهها و تعهدات نيمبندشان, بلكه ناشي از آن نيروي محركهاي خواهد بود كه جوانان امروز ايران را به بيان تقاضايشان براي كسب آزادي وادار ميسازد و بار ديگر به ما يادآوري ميكند كه آرزوي آزادي و حق بهرهمندشدن از يك زندگي بهتر در انحصار چند كشور موسوم به "غربي" نيست, بلكه ميراث كل بشريت است؛ نه فقط به سود آمريكاييها, بلكه به نفع همة كسانيكه به آزادي و دموكراسي اعتقاد دارند خواهد بود كه از آرمان مردم ايران براي رسيدن به يك دگرگوني مسالمتآميز در جهت رسيدن به دموكراسي حمايت كنند. آيا مهمترين درس عبرتي كه از وقايع يازدهم سپتامبر ميتوان آموخت آن نبوده است كه بنيادگرايي و اعمال تروريستي همانند دموكراسي و حقوقبشر جهانشمول هستند و ثبات و آزادي در يك بخش از جهان بدون تضمينشدن آنها در نقاط ديگر دنيا تأمين نخواهد شد؟
منبع: والاستريت جورنال,18 ژوئن 2003 (28 خرداد 1382)
نويسنده: آذر نفيسي (استاد ادبيات دانشگاه جان هاپكينز, نويسندة كتاب "خواندن لولتيا در تهران: يادداشتي در زمينة كتابها" است.
كشف بزرگ ايرانيان در دوم خرداد 76
انتخاب آقاي خاتمي به مقام رياستجمهوري در سال 1997(خرداد1376)خيلي غافلگيركننده بود.فقط پيروزي درخشان آقاي خاتمي ـ كسي كه هميشه لبخند بر لب دارد ـ نبود كه نظام ايران را تكان داد, اتفاق اصلي اين بود كه براي نخستين بار از دوران شروع انقلاب سال 1979(1357) تعداد زيادي از مردم يعني رقم باورنكردني 88درصد از افراد داراي حق رأي بهپاي صندوقهاي رأي رفته بودند. ايرانيها اين امكان را دوباره كشف كرده بودند كه بتوانند در شكلدهي سياست كشور خودشان سهيم باشند و بهدنبال اعتراضهاي دانشجويي سراسري در ژوئيه سال 1999(18 تير 1378), خودجوشي شديد يك جامعة سياسي بسيار آگاه, كل زندگي در اين كشور را تغيير داد. چهار ماه بعد , در آوريل سال 2000(بهار 1379) قوة قضاييه طي حملهاي ضربتي همة روزنامههاي اصلاحطلب مهم را تعطيل كرد, تجمعهاي عمومي را ممنوع اعلام كرد و چندين روشنفكر را راهي زندان كرد. حافظان نظام موجود, بند چتر نجات را كشيده بودند. هرچند آنها نتوانستند اصلاحطلبان را از نظام موجود طرد كنند, اما دلسردي به احساسي فراگير تبديل شد كه اين احساس در دور دوم انتخابات شوراها در سال گذشته, آشكارا خود را نشان داد. بيشتر ميتوان گفت كه مردم از لحاظ سياسي چنان مستأصل شدهاند كه عدة بسياري ـ اگر نگوييم اكثريت مردم كه اين روزها با آنها در تهران صحبت ميكنيم ـ در اين ميان حتي از اعمال فشار ايالاتمتحده استقبال ميكنند. كمتر ايرانياي پيدا ميشود كه از بوش هواداري كند و عدة كمي فراموش كردهاندكه اين امريكاييها بودهاند كه در سال 1953 (1332) دولت دموكراتيك محمدمصدق را سرنگون و ايران را به حكومت خشونتكار محمدرضا پهلوي واگذار كردند. اين نااميدي صرف است كه بسياري از ايرانيها را امروزه به آغوش دشمن قديميشان ميكشاند. آنها تصور ميكنند كه فقط مداخلهاي از خارج است كه ميتواند كشورشان را نجات دهد.
اكنون نيز در مورد ايران, تكرار همان چيزي را تهديد ميكند كه قبل از اين دربارة عراق رخ داده است؛ امريكاييها اعمال فشار ميكنند, اما بسيار جنگطلبانه, به دور از انعطافپذيري و بر بخشي نادرست, درحاليكه بسياري از اروپاييان همان بخش را مورد تأييد قرار ميدهند و بر ديگر مسائل مهر خاموشي ميزنند. نمونهاي از فشار نامتناسب بر مكاني نادرست, هياهويي است كه بر سر تجهيزات هستهاي ايران ايجاد شده است. شكي نيست كه طرح اتمي ايران ماية نگراني است, اما اول اينكه اين مسئله به هيچوجه موضوع تازهاي نيست, دوم اينكه ايران كه قدرتهاي دشمن و مهاجم هميشه در كمين آن نشستهاند و در تاريخ خود بارها مورد تهاجم واقع شده, چندان ماية ملامت نيست اگر بهدنبال سلاحهاي هستهاي باشد و سوم اينكه همة شواهد دال بر آن است كه اگر غرب به اقدامات متقابلي كه در پيمان مربوط به قرارداد منع سلاحهاي اتمي قيد شده است, عمل كند, تهران نيز اين متمم را امضا خواهد كرد. جناح حاكم در ايران چنان عملگراست كه حاضر است به اين موضوع نيز تن دهد كه از حمايت خود از حماس و حزبالله نيز كه چندان هم گسترده نيست, دست كشد. اروپا ميتواند بهطور همزمان ايالات متحده را ـ كه خود هم دقيقاً نميداند با جمهوري اسلامي بايد چهكند ـ براي اتخاذ سياستي مشترك و واقعگرايانه كه بعضي سياستمداران دولت بوش نيز در تلاش براي آن هستند, بهسوي خود جلب كند. غرب به سختي ميتواند گروههاي مخلتف اجتماعي را كه در داخل كشور براي ايجاد تغييرات تلاش ميكنند بهطور مستقيم حمايت كند. خصوصاً به اين خاطر كه آنها كمتر به شكل يك حزب سازماندهي شدهاند. اما بهخوبي امكانپذير است كه ابزار و مصالح غيرجنجالي, ولي حسابشدة ديپلماسي غربي كه در كنار تحريك و انگيزهبخشي, شامل اقدامات جبري اقتصادي و سياسي نيز ميشود, به شكل هدفدار و با تأكيد بر مسئلة دموكراسي بهكار گرفته شود, نه اينكه مثل گذشته فقط بر معضل سلاحهاي اتمي يا موارد خاصي از حقوق بشر تمركز كند.
كسيكه اين روزها با حالت انساني كه انگار همهچيز را ميداند, اعلام ميكند كه از ابتدا تلاش براي تحقق روند اصلاحات در ايران سادهلوحانه بوده است, اين نكته را ناديده ميگيرد كه همين روند بوده كه ذهنيتي مشخصاً دموكراتيك را در ميان مردم ايران رواج داده است. با نگاهي دقيقتر ميتوان گفت كه ديگر اصلاً به روزنامهاي اصلاحطلب در ايران نياز نيست, زيرا همهكس همهچيز را ميداند و هيچ فضاحتي در سياست ايران از ديد مردم پوشيده نميماند. در تاريخچة جمهوري اسلامي, كدام زمان بوده است كه خواستههايي مانند آنچه دانشجويان, روشنفكران, نمايندگان مجلس و هر روز هم بيش از پيش روحانيون قم مطرح ميكنند, چنين به صراحت در "ملأعام" مطرح شده باشد؟ اكنون پس از گذشت ششسال از روند اصلاحات, امكان زندگي به شيوهاي ديگر, بهنحويكه قابل دسترسي باشد, نزديك شده است. اين همزمان هم بهمعناي موفقيت و هم گواهي فوت جنبش دوم خرداد است, چرا كه حالا ديگر مسئلة اصلاحات محدود در نظامي با ساختار تئوكراتيك مطرح نيست. حالا ديگر مسئلة نظامي ديگر, نظامي دموكراتيك مطرح است, چه صفت "اسلامي" را به خود داشته باشد و چه نداشته باشد.
منبع: ديسايت,28 ژوئن 2003 (7 تير 1382)
نويسنده: نويد كرماني (روزنامهنگار و اسلامشناس, عضو كالج علوم برلين)
اوضاع داخلي ايران؛ 18 تير و امريكا
هدف اصلاحطلبان تغيير از درون نظام است
اين درست است كه بعضي از ايرانيها آنچه را كه در عراق روي داد به فال نيك گرفتند, به اين اميد كه اين رويداد فشار مستقيمي بر محافظهكاران بياورد تا اجازه دهند اصلاحاتي انجام بگيرد كه جبهة داخلي را مستحكمتر كنند. ولي نتايج فشارهاي امريكا تا به حال نتيجة عكس داده است؛ چرا كه اصلاحطلبي كنوني, از ديد محافظهكاران به مزدوري و پاسخگويي به تحريكات امريكا تبديل شده است و اين خود براي بهخشم آوردن لايههاي گستردهاي از مردم ايران, لايههايي كه رابطة عاطفي استواري با روحانيون و هويت اسلامي نظام دارند و اين نظام را در خطر ميبينند كافي است. صرف پشتيباني معنوي امريكا از معترضين به سياستهاي نظام در ايران (در سالروز 18 تير) پاكيزگي خواستههاي اصلاحطلبانه را زير سؤال ميبرد كه هدف آقاي خاتمي و جناح فكري و عقيدتي طرفدار او از اين اصلاحات, تغيير از درون نظام بود و نه تغيير خود نظام در كل.
منبع: النهار,18 ژوئن 2003 (28 خرداد 1382)
نويسنده: سالم مشكور
تظاهرات در تهران: شعارها و هدفها
رسانهها و كانالهاي فضايي ناسيوناليست و سلطنتطلب مخالف كه از ايالات متحده امريكا پخش ميشوند, در برانگيختن اعتراضات در تهران نقش داشتهاند, بيآنكه اين بدان معني باشد كه همه تظاهركنندگان با اين رويكردها همسو باشند. تظاهركنندگان در حقيقت رويكردهاي سياسي متفاوت و حتي ناسازگار داشتند اعم از ناسيوناليست و كمونيست و سلطنتطلب تا اصلاحطلبان نااميد شده... آنچه آنها را به هم پيوند ميداد, خشم و اعتراض آنها از اوضاع سياسي روا در كشور است. اين چيزي بود كه در شعارها ديده ميشد. تحليلگران ميگويند كه نظام اسلامي در دو دهة گذشتة زندگي سياسي خود, توانست بسياري از بحرانها را پشت سر بگذارد, بنابراين خواهد توانست اين بحران را هم پشت سربگذارد, اما فرق اين بحران با بحرانهاي قبلي اين است كه در اين بحران نيرويي پشتيبان هم كه قبل از اين نبود در كار است و آن ايالات متحدة امريكاست.
منبع: الشرق, 18 ژوئن 2003 (28 خرداد 1382)
شمارش معكوس تشييع سياسي؟!
در صورتيكه حوادث جاري در ايران به يك انقلاب بينجامد, اين انقلاب در يك روند منطقهاي و بينالمللي جريان پيدا ميكند و تأييد امريكا از آن و بلكه تحريك براي شروع آن از جورجبوش تا ايستگاههاي تلويزيوني ايران در ايالاتمتحده امتداد مييابد. اما جنبههاي مثبت انقلاب احتمالي ايران داراي يك جنبة خطرناك است: تا امروز, جهان شيعي راديكال, اساساً بهدليل وجود حكومت شيعي ايران با ايالات متحده رو در رو بود و صفبندي سياسي ـ ايدئولوژيك از نظر ديني و مذهبي متداخل بود؛ همين مسئله از انقلاب احتمالي انقلابي متفاوت خواهد ساخت, چرا كه تب و تاب راديكالي ايراني, ديگر تب و تاب ضدامريكايي نيست, بلكه عكس آن نيز صادق است. در عراق مشكل امريكا با سنيهاست و نه با شيعيان (و نه با كردها), "حزبالله" لبنان رو به تحليل ميرود, دوگانگي دمشق در گفتار و كردار شدت پيدا كرده است, در فلسطين ـ اسراييل ـ برخورد ميان يهوديها و مسلمانان سني مذهب فلسطيني در جريان است, تركيه, پس از جنگ عراق, ديگر دوست بااخلاصي براي ايالاتمتحده نيست كه پل ولفوويتز از تركيه خواسته است كه در سياستهاي خود تجديدنظر كند. بنابراين, تحول ايراني فصولي را در پي دارد كه اعلام خواهد كرد شمارش معكوس تشيع سياسي آغاز شده است كه در اين راستا با اقليتهاي متعدد قومي و ديني در مشرقزمين همگام خواهد شد. وضعيت بهطور قطع نگرانكننده است.
منبع: الحيات, 17 ژوئن 2003 (27 خرداد 1382)
نويسنده: حازم صاغيه
حركت مردمي هدف مشخصي را دنبال نميكند
در اين مرحله نميتوان اظهار كرد كه در ايران حركت مردمي مخالف با رژيم, كه هدف مشخصي داشته باشد, جريان دارد. اما ميتوان گفت كه حوادث اخير نخستين قيام عليه سياستهاي اجرايي نظام ازسوي گروههاي مشخص مردم تلقي ميگردد. البته وضعيت آينده و شكلگيري حركت مذكور بستگي كامل به ايران دارد كه حاكميت تا چه اندازه به صداها و خواستههاي مردم گوش بدهد. امريكا كه تا چندي قبل ايران را جزو كشورهاي "محور شرارت" معرفي ميكرد, حالا معلوم نيست در رابطه با ايران به چه نوع اقدامهايي دست خواهد زد. اگرچه واشنگتن خواهان برچيدهشدن رژيم حاكم بر تهران است, در اين راستا علاوه بر لزوم دموكراتيككردن ايران, سه علت را مطرح ميكند:
1ـ توسعة برنامه تسليحات اتمي ايران 2ـ حمايت از گروههاي ترور 3ـ حمايت از شيعيان عراق
منبع: مليت, 17 ژوئن 2003 (27 خرداد 1382)
نويسنده: سامي كهن
اگر تجربة عراق با شكست مواجه شود...
ماهيت نگرانيهاي جوانان در ايران, ماهيتي احساسي است, اما از آنجا كه سياست حكومت در ايران بهشدّت در زندگي خصوصي افراد دخيل است, جوانان و دانشجويان گناه اوضاع را به گردن نظام سياسي مياندازند. به اين ترتيب است كه يك زندگي خصوصي به سرانجام نرسيده, يكباره به خميرمايهاي براي مقاومت سياسي بدل ميشود. جوانان و دانشجويان در ايران براي داشتن آزادي با والدين خود مشكل دارند, اما از آنجا كه نظام حكومتي سنتگرايي را سرلوحه خود قرار داده, براي اين كار مسئول شناخته ميشود. بر همين اساس ايدئولوژي حاكم باعث ميشود احساس مخالفتي نسبت به دقيقاً همان ارزشها و سنتهايي ايجاد شود كه همين ايدئولوژي مايل به دفاع از آنهاست. به همين علت هم هواداري از امريكا درحقيقت امري سياسي نيست. يك ايراني آنقدر سادهلوح نيست كه فكر كند امريكاييها صدام را سرنگون كردهاند تا براي عراقيها دموكراسي را به ارمغان بياورند.
پايان دوران غلبة محافظهكاران بر سياست ايران ـ اگر اصلاً پاياني در كار باشد ـ به شيوة ديگري صورت خواهد گرفت. زمانيكه امريكا واقعاً موفق بشود طي چند سال آينده, نظام اقتصادي و سياسي نمونهاي در عراق برقرار كند و درواقع عراق امريكايي شود, امريكا از نظر ايرانيها پشت دروازههاي كشورشان خواهد بود. در اين حال, هيچكس قادر نخواهد بود از ورود تودهاي آنان به ايران جلوگيري كند و دوران محافظهكاران به پايان خواهد رسيد, همانطوركه زماني ديكتاتورهاي بلوك شرق به پايان كار خود رسيدند. اما اگر تجربة عراق با شكست مواجه شود, ايرانيها بايد منتظر يك نسل ديگر از حكومت محافظهكاران باشند.
منبع: تاگس سايتونگ, 21 ژوئن 2003 (31 خرداد 1382)
نويسنده: اشتقان وايدنر
طرح هستهاي در ايران قدرت ديني و غيرديني را متفق ميسازد
جيمزوولسي ـ رئيس سابق سيا ـ خطاب به نشرية پانوراما گفت: "بگذاريد واضح بگوييم, اين "طرحِ مانهاتان" ]منظور تأكيد ايران بر داشتن نيروي هستهاي[ طرح محافظهكاران ايران است وزارتخارجه نيز در اين خصوص اتفاق نظر دارد. براي نخستينبار با سياست امريكا همصدا گرديده است." به عقيدة او, تنها راه خلع سلاح ايرانيها حمايت از دانشجويان (معترض در سالگرد 18 تيرماه) است. ازسوي ديگر, روئل مارك گرشت ـ كارشناس مؤسسة امريكن اينترپرايزـ معتقد است كه طرح هستهاي در ايران قدرت ديني و غيرديني را متفق ميسازد. اينكه ايرانيها بتوانند ايران را به يك لبنان ديگر تبديل كنند كه درسالهاي دهة هشتاد توانستند امريكاييها را از آن بيرون برانند, بحث جاري در واشنگتن را ضروري ميكند.
منبع: پانوراما, 20 ژوئن 2003 (30 خرداد 1382)
نويسنده: ماركو دمارتينو
حركتهاي بيهدف, چشمانداز روشني ندارد
زمانيكه دانشجويان حركتي را در سال 1999 (1378) شروع كردند, چشمانداز حركتشان كاملاً مشخص بود و تنها خواستهشان فراخگردانيدن عرصه براي روند اصلاحات و دموكراسي بود و آنها آقايخاتمي و نمايندههاي اصلاحطلب را رهبران و نمايندگان خودشان بهحساب ميآوردند. اما سرنوشت غالب بر حركت كنوني, از چارچوب هرجومرجطلبي و حركتهاي بيهدف و اعتراض به خاطر اعتراض تجاوز نميكند و هيچگونه چشماندازي براي تعبير سياسي و يا حتي رهبري دانشجويي يا سياسي كه به اهداف مورد انتظار عينيت ببخشد وجود ندارد.
منبع: الحيات, 18 ژوئن 2003 (28 خرداد 1382)
نويسنده: حسن فحص
اوضاع داخلي ايران؛ اصلاحطلبان
اصلاحطلبان ايران؛ استعفا آري يا نه؟
مسئلة "استعفادادن يا ندادن" مسئلهاي است كه اصلاحطلبان ايران را در حال حاضر, بيشتر از هر زمان ديگري در اين شش سال كه از روي كارآمدنشان ميگذرد آزار ميدهد. مصلحت آن است كه اصلاحطلبان دربارة مشروعيت و امكانپذيربودن استعفاي سياسي بهمنزلة يك بخش جداييناپذير از هر نظم اجتماعي دموكراتيك به تعمق بپردازند. وقتيكه اميد به رسيدن به يك آرمان يا نزديكشدن به آن نقش برآب بشود, هم سازش و هم جستوجوي قدرت از حركت بازميايستد؛ به همين علت استعفادادن يكي از عناصر جوهر موازين اخلاقي سياسي دموكراتيك است. من معتقدم كه با رد لايحة توأمان مورد بحث توسط شوراينگهبان, آن لحظه مورد نظر براي اصلاحطلبان ايران فرارسيد. احتراق و فوران خودجوش و مستمر احساسات و عواطف مردم در خيابانهاي تهران نشانة ديگري از نقش برآب شدن اميد به تحقق آرمان اصلاحات سياسي است.
منبع: ديلياستار,20 ژوئن 2003 (30 خرداد 1382)
نويسنده: احمد صدري (استاد و رئيس دپارتمان جامعهشناسي و مردمشناسي در كالج ليكفارست در ايالات ايلينوري, واقع در ايالات متحده امريكاست).
خاتمي بماند يا برود...؟
در شرايطي كه بعضي شخصيتهاي اصلاحطلب مثل دو انديشمند ديني؛ عبدالكريم سروش و محسن كديور و بعضي از فعالان حزب مشاركت از آقاي خاتمي ميخواهند كه در اعتراض به عملكرد تندروها در حكومت از سِمت خود كنارهگيري نمايد, محافل سياسي مشهور به گروه محافظهكار در جناح اصلاحطلب, همانند مجمع روحانيون مبارز به رهبري آقاي مهدي كروبي ـ رئيس مجلس ـ كه هنوز اميدشان را به ادامة روند اصلاحات در كشور از دست ندادهاند, بر ادامة فعاليت و تلاش رئيسجمهور خاتمي پافشاري ميكنند.
منبع: الشرق,16 ژوئيه 2003 (25 تير 1382)
نويسنده: يوسف عزيزي
تبعيديان ايران از طريق ماهواره بذر تغيير و تحول ميكارند
هرچند رضا پهلوي حمايتش را از فرستندههاي مستقر در لسآنجلس ابراز داشته, اما از فرستندههاي افراطيتر خود را كنار نگاهداشته است. پهلوي در يكي از مصاحبههاي اخيرش گفت كه رسانههاي ايرانيان در خارج از كشور فاقد "مركزيت و هماهنگي" است و به آنها توصيه كرد كه از مردم نخواهند به تظاهرات خياباني دست بزنند, چرا كه اين امر بهانهاي بهدست مسئولان دولت ميدهد تا آنها را سركوب كنند. به گفتة او بهترين پادزهر در برابر سركوب, "بيان روزانة حقايق و وقايع" است.
منبع: واشنگتن پست,26 ژوئن 2003 (5 تير 1382)
نويسنده: مايكل دابز
امريكا در منطقه؛ مجاهدين خلق
سازماني با دو چهره
آنچه باعث ميشود شناخت مجاهدين دشوار باشد اين است كه اين سازمان حداقل دو وجهة متفاوت دارد. يكي به عمليات كاملاً منظم در عراق مربوط ميشود كه در آنجا ارتش, اونيفورم مخصوص, تقويم, مراسم ويژه, نشريات, اردوگاههاي آموزش نظامي, درمانگاه و آنچه "اردوگاه بازآموزي" ناميده ميشود وجود دارد. وجهة ديگر, دفاتري در پايتختهاي سراسر جهان تحت پوشش بازوي سياسي سازمان يعني شوراي ملي مقاومت است كه افرادي كاملاً باتجربه كه به چند زبان مسلط هستند و از كت و شلوار و كراوات استفاده ميكنند, در آنجا حضور دارند. وزارتخارجة امريكا در اقدامي مغاير با سياست امريكا, بازوي سياسي سازمان را بخشي از شبكة تروريستي مجاهدين تلقي ميكند و در فهرست سازمانهاي تروريستي قرار ميدهد, اما اجازه ميدهد كه بهطور علني در امريكا فعاليت كنند و آنها حتي تشكيلات خود را بهعنوان يك سازمان فشار در وزارت دادگستري ثبت كردهاند. با اينكه بيش از 150 عضو مجاهدين كه در هفتة گذشته بازداشت شده بودند آزاد شدند, در عين حال, آيندة مجاهدين در فرانسه نامشخص است. مقامهاي فرانسوي ميگويند كسانيكه داراي مجوز اقامت قانوني هستند, حق دارند در فرانسه بمانند و افزودند كه قصد اخراج هيچيك از آنها را به ايران ندارند. بهطور نمونه, خانم رجوي از موقعيت پناهندگي سياسي تا سال 2006 برخوردار است. اما دربارة آقاي رجوي مقامات اطلاعاتي امريكا ميگويند كه طبق آخرين اطلاعات در عراق زندگي ميكند اما هيچ اطلاعي از اين كه در حال حاضر در كجا اقامت دارد, در دست نيست و حتي معلوم نيست كه او هنوز زنده است يا نه.
منبع: نيويورك تايمز,30 ژوئن 2003 (9 تير 1382)
نويسنده: الين شولينو
تحرك فرانسه و ديپلماسي مدرن
به واسطة دستگيري مجاهدين در فرانسه اعتراضاتي آغاز شد كه ممكن است به سرتاسر اروپا كشيده شود. نمايندگان شوراي اپوزيسيون ايران در خارج اعلام كردند: "ما تا زمانيكه تمام مجاهدين آزاد نشدند به كار خود ادامه خواهيم داد." به عقيدة كارشناسان, حركت پاريس به اين ترتيب ميتواند نشانهاي حاكي از نزديكي به واشنگتن باشد؛ از يكطرف با هدف بدترنكردن روابط بين دولت بوش و جمهوري اسلامي كه هماكنون نيز تنشآلود است و از طرف ديگر به منظور مشروعساختن فرانسه بهعنوان رهبر يك ديپلماسي مدرن كه قادر است طرفهاي درگير را به توافق برساند.
منبع: پانوراما, 19 ژوئن 2003 (29 خرداد 1382)
نويسنده: پاولو پاپي
گزارش سرويس ضدجاسوسي فرانسه از برنامههاي مجاهدين خلق
گروه مخالفان ايراني (مجاهدين خلق) در فرانسه كه اعضاي آن در عمليات گستردة پليس فرانسه بازداشت شدند, براساس گزارش محرمانهاي كه سرويس ضدجاسوسي فرانسه دوهفته قبل از برخورد با آنان تهيه كرده بود, براي حمله برنامهريزي كرده بودند. گزارش حاكي است كه اين سازمان در فرانسه "فعاليتهاي بسياري انجام داده كه ماهيتي مخفي, شبهفرقهگرايي و غيرقانوني و حتي جنايتكارانه داشته است." اين گزارش كه توسط آژانس اطلاعات داخلي فرانسه تهيه شده, كاملترين توصيف رسمي از جنبش تبعيديان ايران از زمان برخورد آنها در هفتة گذشته بهشمار ميرود. گزارش حاكي است: "براساس اطلاعات اخير, مجاهدين در نظر داشتند در صورت حملة امريكا و بريتانيا, اهداف ايراني در اروپا ازجمله سفارتخانهها و كنسولگريها را هدف عمليات خود قرار داده و اعضاي بريدة جنبش را كه با سرويسهاي اطلاعاتي ايران همكاري ميكنند, مورد سوءقصد قرار دهند." در گزارش آمده است كه بسياري از اعضاي سازمان در فرانسه بهطور مرتب به عراق سفر كرده و در آنجا دورة آموزش نظامي و سياسي را گذراندهاند. براساس اين گزارش, آنها غالباً از مدارك جعلي استفاده ميكردند و براي اينكه رفتوآمد آنها سوءظن برنيانگيزد از مسيرهاي مختلف به عراق سفر ميكردند. گزارش حاكي است كه اعضاي "ارتشآزاديبخش" سازمان كه در عراق مستقر است, بهطور مرتب به مقرهاي گروه در اوورسوراواز واقع در حومة پاريس رفتوآمد ميكردند و بعضي از كهنه كارها در فرانسه مستقر شده بودند. گزارش تصريح ميدارد كه مبارزان و هواداران سازمان در فرانسه را 200 تا 300 نفر و تعداد اندكي از "اعضاي اصلي" تشكيل ميدهند. اين گزارش ميافزايد, نشرية غيرقانوني گروه بهنام "مجاهد" خطر "ايجاد بينظمي اجتماعي را دربرداشت, چرا كه خوانندگان را تحريك ميكرد كه رهبران بلندپاية ايران را كه احتمالاً بهمنظور انجام سفر رسمي به اروپا ميآمدند به قتل برسانند." براساس اين گزارش, سازمان از شبكة بانكداري پيچيده در فرانسه, اروپا, امريكاي شمالي و خاورميانه استفاده ميكند.
منبع: نيويورك تايمز, 25 ژوئن 2003 (4 تير 1382)
نويسنده: الين شولينو
اقدام هماهنگ
اينكه بازداشت مريم رجوي و فشارهاي وارده بر ايران بهطور همزمان اتفاق افتادهاند, يك امر اتفاقي نبوده است. بازداشت مريم رجوي زماني صورت ميگيرد كه رژيم ايران سعي دارد موقعيت تضعيف شدة خود را در جهان و در درون مرزهاي كشور خود از نو مستحكم كند. ما جامعة امريكاييهاي ايرانيتبار تقاضا داريم كه دولت فرانسه بيدرنگ مريم رجوي و بيش از 20 عضو شوراي ملي مقاومت ايران را كه در بازداشت بهسر ميبرند آزاد كند, همة افراد و كشورهاي آزاديخواه بايد عليه اين اقدام هولناك ايستادگي كنند و از مردم ايران در پيمودن مسير آزادي و دموكراسي حمايت نمايند.
منبع: آتلانتا جورنال, 23 ژوئن 2003 (2 تير 1382)
نويسنده: مايك دولاتي (امريكايي ايراني تباركه ساكن آلفارتا است)
چرا فرانسه با مجاهدين خلق برخورد ميكند؟
تا هفتة جاري, حمايت از مجاهدين خلق ايران, همچنان بهصورت يك سياست دوحزبي فرانسه به قوت خود باقي بود. در سال 1987 (1366) ژاكشيراك ـ نخستوزير وقت فرانسه ـ با امضاي توافقنامهاي با مجاهدين در ازاي حمايت از اين سازمان, از آنان قول گرفت كه در خاك فرانسه به قتل مقامهاي ايراني مبادرت نورزند. تا سال 1988 (1367) مجاهدين خلق يك نيروي رزمندة دههزارنفره در عراق تشكيل دادند. اين نيرو, صدامحسين را در مبارزه نسلكشانهاش عليه كردها و نيز سركوب شيعيان عراق در جنوب اين كشور در سال 1991 (1370), ياري رساند. بسياري از كردها و شيعيان عراق خواهان آن هستند كه رهبران اين سازمان به علت ارتكاب جنايات عليه بشريت محاكمه شوند. ولي مجاهدين در كنگرة امريكا طرفداراني دارند. بيش از 300 قانونگذار امريكايي از هر دو حزب, هر از گاهي بيانيههايي در حمايت از مجاهدين صادر نمودهاند و سخنگويان اين سازمان ميگويند كه پيشنهاد كردهاند در صورت وقوع جنگ امريكا عليه ايران, خدمات مجاهدين را در اختيار امريكاييها قرار دهند؛ ولي احتمال اينكه ايالات متحده خدمات سازماني را بپذيرد كه خود, آنان را "تروريست" ميخواند, بسيار ضعيف است. با اين همه, فرانسويها از قرار معلوم دلايل ديگري دارند. حال كه صدام رفته است, دوستاني در خاورميانه براي فرانسه باقي نماندهاند, چنين مينمايد كه پاريس بر آن شده است كه با نابودساختن مجاهدين, نظر تهران را به خود جلب كند.
منبع: والاستريت جورنال, 23 ژوئن 2003 (2 تير 1382)
نويسنده: امير طاهري
مركب نامرئي, سرنوشت مجاهدين خلق را رقم ميزند
در شرايطي كه فرانسه يكي از نيروهاي مخالف اصلي را به نفع ايران قلعوقمع ميكند, جورج بوش تظاهرات دانشجويي در تهران را كه از چند روز قبل به راه افتاده است, تحسين ميكند و احساس ميشود كه اين تعريف و تمجيد بخشي از جنگ مقدماتي امريكا عليه همساية بزرگ عراق است. اتفاق غيرمنتظرة بزرگ در جنگ متقابل با واسطه, موضعگيري دولت فرانسه و انصراف نهايي از حمايت يا پذيرش "مجاهدين خلق" بود. ايالات متحده در سال 1997 (1376) مجاهدين را در فهرست گروههاي تروريستي قرار داد. اتحادية اروپا نيز در سال 2000 اين سازمان را يك سازمان تروريستي دانست. در اين صورت, براي آنها مكاني جز عراق كه از طريق آن حسابهاي قديمي را با ايران تصفيه كنند باقي نماند. معلوم شد كه اين جنبش وارد آخرين تونل شده است و همچنان كه براي تحولات بزرگ ايران مقدّر است, چنين مقدر شده كه پايان كار اين جنبش در پاريس, آن هم با يك مركب نامريي مشكوك نوشته شود.
منبع: الشرقالاوسط, 22 ژوئن 2003 (1 تير 1382)
نويسنده: سمير عطاءالله
چهل سال فعاليت, با هويتهاي متعدد
مجاهدين خلق در طول تاريخ چهلسالة خود هويتهاي متعددي داشتهاند, از قبيل: جنبش سياسي مردمي ايران, ارتش در تبعيد مجهز به تانك در عراق و سرانجام يك گروه كه امريكا آن را گروه تروريستي خوانده است. اكنون اعضاي پيشين اين سازمان و كسانيكه ناظر اعمال آن هستند ميگويند كه اين گروه اساساً به يك گروه آييني تبديل شده است. گروه مزبور طي دوران تبعيد خود بهتدريج تعداد زيادي از اعضاي خود را از دست داد و به گروه كوچكي متشكل از چندهزار نفر تبديل شد و دچار انزوا گرديد. هرگونه رفتاري در اين گروه تحت نظارت مسعود رجوي, رهبر پرجذبة سازمان قرار دارد. اين گروه در طول ساليان دراز از حمايت اساسي كنگرة امريكا برخوردار بوده كه علت عمدة آن ضديت آنان با دولت ايران بوده است. شوراي ملي مقاومت ايران بهعنوان يك سازمان پوششدهندة وابسته به سازمان, در ساختمان ملي مطبوعات فرانسه داراي يك دفتر است و سخنگويان آن شورا استدلال ميكنند كه وزارت امورخارجة امريكا, نام مجاهدين خلق را به فهرست گروهها و سازمانهاي تروريستي افزوده است تا بدينوسيله حكومت ايران را خشنود سازد. گنجاندهشدن نام آنها در فهرست تروريستها زماني صورت گرفت كه دولت كلينتون قصد داشت روابط خود را با تهران تجديد كند. مقامات فرانسه گفتند كه حملات آنها براي دستگيركردن اعضاي سازمان بهدنبال كسب اطلاعاتي سري صورت گرفته است. اطلاعات مزبور دلالت بر آن داشته است كه سازمان مجاهدين, درحاليكه نيروهاي نظامي آنها در عراق خلع سلاح شده و ديگر خطري براي ايران محسوب نميشوند, قصد داشتند حملاتي را عليه ديپلماتهاي ايراني مقيم اروپا به انجام برسانند.
منبع: واشنگتن پست, 21 ژوئن 2003 (31 خرداد 1382)
نويسنده: كارل ويك
فرانسويها تعصبگرايي مجاهدين خلق را دستكم گرفتند
به نظر ميرسد كه رهبران فرانسه طي واردآوردن ضربات ناگهاني به رهبري مجاهدين, به روشني تعصبگرايي و عزم راسخ مخالفان ايراني را دستكم گرفته بودند, چرا كه بعد از آنكه دونفر زن و يك مرد در برابر ستاد كل سازمان ضدجاسوسي فرانسه و در مركز پاريس اقدام به خودسوزي كردند, دولت بر آن شد تا بهنوعي از اين شور و حرارت كم كند. چون در پايتخت فرانسه, خودسوزي همانقدر وحشيانه به نظر ميآيد كه انفجارات تروريستها غيرقابل قبول است.
منبع: ايزوستيا, 19 ژوئن 2003 (29 خرداد 1382)
نويسنده: المار حسيناف
روابط ايران و انگلستان
اهداف استراو در چهارمين سفرش به ايران
استراو اميدوار است كه از خلال سفر به تهران دو هدف را كه بسيار با اهميت ميداند محقق سازد. البته درصورتيكه بخواهد بلر را به خودداري از تصميمگيريهاي تندروانة مورد درخواست بازهاي امريكايي متقاعد سازد.
1ـ نخستين هدف استراو, گرفتن يك تعهد رسمي از رهبران ايراني در مورد امضاي دو توافقنامه فرعي ديگر درچارچوب پيمان منع گسترش سلاحهاي هستهاي است.
2ـ دومين هدف, متقاعدكردن رهبران ايران به پرهيز از اعمال خشونت در مورد مخالفان و بلكه گشودن باب گفتوگو با رهبران است.
منبع: الشرقالاوسط, 30 ژوئن 2003 (9 تير 1382)
نويسنده: امير طاهري
اختلافات و اشتراكات ايران و انگليس
محافل محافظهكاران در ايران, بهخاطر گفتههاي بلر كمي قبل از ديدار جك استراو از تهران, از اين ديدار اظهار ناخرسندي كردند. همچنانكه شخصيتهاي اصلاحطلب هم از حساب بازكردن روي موضع اروپا و اختلافات بين اروپاييها و امريكاييها نيز هشدار ميدهند و آنچه را براي صدام, كه در خلال بحران عراق, موضع مشابهي گرفت, روي داد, بهعنوان نمونه ياد ميكنند. وزيرامورخارجة بريتانيا در نشست مطبوعاتي خود در روز يكشنبه به اختلاف ديدگاههاي حكومت ايران و انگليس اشاره كرد و تأكيد كرد كه ايران بايد توافقنامة الحاقي ويژة عدم گسترش جنگافزارهاي هستهاي را بيقيد و شرط امضا كند. به نظر ميرسد بين دو كشور در رابطه با حقوقبشر در ايران و دو مسئلة فلسطين و عراق نيز اختلاف نظر وجود دارد؛ چه استراو تأكيد كرد كه هر حكومتي كه در آينده در عراق روي كار آيد, بايد منافع امريكا و انلگيس را پاس دارد, ولي ديدگاههاي دو طرف در رابطه با مسئلة سازمان مجاهدين خلق ـ كه مقرّ آن در عراق است ـ مشابه است.
منبع: الشرق,2 ژوئيه 2003 (11 تير 1382)
نويسنده: يوسف عزيزي
موضع تند و غيرقابل انعطاف استراو در تهران
به گفتة يك منبع در وزارتخارجه كه مذاكرات استراو و خرازي و همينطور كنفرانس مشترك مطبوعاتي آن دو را در پي گرفته بود, جكاستراو در آغاز مذاكرات با رساندن اين مطلب به همتاي ايراني خود مبني بر اينكه امضاي توافقنامة الحاقي براي منع گسترش سلاحهاي هستهاي امر قابل بحثي نيست و كشورهاي امضاكنندة پيمان اصلي بايد به چارچوبهاي قانوني آن پايبند و متعهد شوند, كاملاً راه مانور را بر خرازي بست. جك استراو در ادامه گفت كه حتي در صورت امضاي توافقنامه توسط ايران, امتيازات سياسي يا فني و يا مادي بر ايران تعلق نخواهد گرفت. همان منبع اضافه ميكند كه جك استراو در گفتوگوهاي خود در مورد ابعاد دخالت ايران در عراق و حمايت ايران از سازمانهاي مخالف صلح اسراييل و فلسطين نيز با همان تندي برخورد كرده و براي خرازي و ديگر مذاكرهكنندگان ايراني روشن كرد كه در مورد مفهوم تروريسم ميان لندن و واشنگتن هيچگونه اختلافي وجود ندارد.
منبع: الشرقالاوسط, 1 ژوئيه 2003 (10 تير 1382)
نويسنده: نوريزاده
استراو؛ سلاح هستهاي, ايران و اسراييل
با توجه به اظهارات آقاي خاتمي, تهران براي انجام مذاكرات مربوط به امضاي توافقنامة الحاقي آمادگي دارد. با اين حال, ايران مخالف نشاندادن گذشتهاي يكجانبه و بيقيد و شرط است. استراو در پاسخ به سؤال مربوط به علل اوجگيري "فرياد" كشورهاي غربي درخصوص برنامههاي هستهاي ايران و فقدان نگرانيها در ارتباط با توليد سلاح كشتارجمعي در اسراييل خاطرنشان كرده كه ايران پيمان منع گسترش سلاح هستهاي را امضا كرده است و بايد مسئوليتهاي محولة خود را اجرا كند, اما اسراييل اين سند را امضا نكرده است. اين درحالي است كه لندن, تلآويو را نيز براي پيوستن به پيمان منع گسترش سلاح هستهاي دعوت ميكند.
منبع: نزاويسيما ياگازتا, 1 ژوئيه 2003 (10 تير 1382)
نويسنده: آندرويي ترخف
ديدگاههاي منجر به ترديد در ادامة جنگ (ايران, سوريه و كرةشمالي)
در مورد عراق مداخلة پيشگيريكننده در امورداخلي آن كشور يك گزينش يا تصميمگيري قابل تصور و قابل تحقق بود, چرا كه امريكا بدون يك بسيج سراسري و فراگير ميتوانست به عراق تجاوز كند و آن را به اشغال خود درآورد, اما اين مسئله در مورد ايران كلاً مصداق ندارد. جمعيت ايران سهبرابر جمعيت عراق و مساحت ايران چهاربرابر مساحت عراق است. سرزمين ايران از لحاظ جغرافياي طبيعي ناهموار و صعبالعبور است و همين مسئله باعث ميشود كه عمليات تهاجمي و رزمي در داخل ايران از لحاظ لجستيكي در حد يك كابوس باشد و ديگر آنكه مردم ايران كلاً, روياروي تهديدات بيگانگان, با رژيم حاكم بر خود متحده شده و تحت لواي آن قرار ميگيرند. تجاوز به خاك ايران, تعهدي آنچنان عمده و تكليفي آنچنان خطير است كه گرفتن تصميم به چنين عملي در همة موارد, بهجز شرايط و اوضاع بسيار غيرعادي, غيرقابل تصور است.
منبع: فارن افرز, ژوئيه و اوت 2003 (تير و مرداد 1382)
نويسنده: كنت ام پولاك
درپنتاگون, در حال حاضر, امكان بروز جنگي در برابر اين تهديد (ايران و داشتن سلاحهاي هستهاي) را بعيد ميدانند. مايكل اهانلون, يكي از بزرگترين كارشناسان نظامي امريكا در مؤسسة بروكينگز, چنين هشدار ميدهد: "ارتش ايران بسيار قدرتمندتر و باانگيزهتر از ارتش عراق است و انجام حملهاي زميني به واسطة دشواري دستيابي به تهران, كاري سخت بهشمار ميآيد."
گري سيك, كارشناس مسائل ايران در دانشگاه كلمبيا, اظهار ميدارد: "دولت از محبوبيت كمتري نسبت به گذشته برخوردار است؛ بهترين سياست همان عدم مداخله است."
منبع: پانوراما, 20 ژوئن 2003 (30 خرداد 1382)
نويسنده: ماركو دمارتينو
بنابراظهارات رسمي از واشنگتن, قرار است حاكميت ايران كه تاكنون به حمايت از تروريسم بينالمللي و ايجاد اختلال در روند صلح خاورميانه و عراق متهم شده است, نه از راه يك حملة نظامي, بلكه با قيامي مردمي به زانو درآيد.
منبع: تاگس سايتونگ, 17 ژوئن 2003 (27 خرداد 1382)
نويسنده: بهمن نيرومند
برنامة تسليحات اتمي ايران و حمايت از تروريسم جزو مواردي است كه به غير از امريكا, ازسوي ديگر كشورها هم جدّي تلقي ميشود, اما موضوع مهمتر آن است كه چگونه ميتوان خطرهاي مذكور را مهار كرد؟ 1ـ با فشارهاي سياسي؟ 2ـ با بهرهبرداري از حركتي داخلي؟ 3ـ با بهرهمندي از تحريم؟
4ـ با بهرهمندي از مداخلة نظامي (خارجي)؟
چنين به نظر ميرسد كه بوش در اين مرحله بهجز مورد آخر (مداخلة نظامي خارجي) به ديگر موارد اهميت زيادي ميدهد.
منبع: مليت, 17 ژوئن 2003 (27 خرداد 1382)
نويسنده: سامي كهن
به نظر ميرسد كه دانشجويان گزينة ديگري براي دولت امريكا فراهم آورند تا بدون مداخله كنار بنشيند و منتظر انقلاب دوم ايرانيها باشد.
منبع: نيوزويك, 30 ژوئن 2003 (9 تير 1382)
نويسنده: ريچارد ولف و بابك دهقانپيشه
حملة نظامي ازجانب امريكا به ايران, اصلاً نبايد بهعنوان يك راهحل مطرح شود و جناح مخالف نازپروردة لسآنجلس هم با برنامههاي پوچ ماهوارهايشان ارزش آن هزينههايي را ندارند كه واشنگتن متقابلاً براي ايشان تقبّل ميكند.
منبع: ديسايت, 28 ژوئن 2003 (7 تير 1382)
نويسنده: نويد كرماني
امريكاييها بايد بدانند كه نميتوانند كاري براي مردمي انجام بدهند كه بيش از بيستسال است با آنها دشمني ميورزند. واشنگتن بايد از تجربههاي پياپي آموخته باشد كه مؤثرترين استراتژي آن است كه هيچ اقدامي بهعمل نياورد.
منبع: آتنزنيوز, محل نشر: يونان, 1 ژوئيه 2003 (10 تير 1382)
نويسنده: ويليام اُبيمن (مديرمطالعات خاورميانه در دانشگاه براون)
گفته ميشود تأسيسات هستهاي ايران در مناطق مختلف در ايران قرار دارد و تهاجم نظامي امريكا باعث بروز مشكلاتي خواهد شد. اگر بوش, رئيسجمهور امريكا درقبال سياست ايران قدم اشتباهي بردارد, ضربة بزرگي به انتخابات رياستجمهوري در سال آينده وارد خواهد آورد. واقعيت اين است كه گروههاي تندرو درون دولت بوش, در آينده براي آزادسازي ايران تلاش خواهند كرد؛ ولي تا زمانيكه شواهد و مدارك قطعي در رابطه با حمايت از اعضاي القاعده و توسعة انرژي هستهاي توسط ايران در بين نباشد, امريكا همچنان در بنبست ايستاده است.
منبع: يوميوري (ژاپن), 5 ژوئيه 2003 (14 تير 1382)
نويسنده: ياناگي زاوا
حكمرانان تهران دربارة تهديد نظامي ازجانب ايالات متحده بسيار سخن ميگويند, اما سخنان و بيانيههاي روحانياني همچون صانعي, منتظري و كديور است كه احتمالاً سرنوشت آيندة ايران را رقم خواهد زد.
منبع: ديلياستار, 4 ژوئيه 2003 (13 تير 1382)
نويسنده: جان ساير (رئيس شعبة روزنامة "ديلي استار" در واشنگتن)
جورج بوش قصد ندارد نيروي خود را صرف برانداختن حكومت محافظهكاران در ايران بنمايد. او ترجيح ميدهد به پيروزيهايش در افغانستان و عراق تحكيم ببخشد. از نو دوستيهاي ديرينه را در اروپا برقرار سازد و رشد اقتصاد امريكا را تشويق نمايد و در 17ماه آينده, بار ديگر بهعنوان رئيسجمهور مورد تأييد قرار بگيرد.
منبع: پانوراما, 3 ژوئيه 2003 (12 تير 1382)
نويسنده: پنيوبوئن جورنو
واشنگتن كه اينك به شكل بيسابقهاي براي حل سياسي درگيري اعراب و اسراييل تلاش ميكند, ممكن است در حال حاضر به حفظ نظام حكومتي در سوريه اهتمام بورزد تا براندازي آن؛ چرا كه بايد راهحل مطلوب را در روند سوريه محقق سازد. درحاليكه تلاش براي براندازي نظام آن كشور موجب ميشود كه واشنگتن فرصت بهدست آمده را براي وادارساختن دمشق به ايجاد اين راهحل مطابق شرايط امريكا و اسراييل از دست بدهد.
منبع: العرب العالميه,7 ژوئيه 2003 (16 تير 1382)
نويسنده: احمد عبدالله
ديدگاههاي منجر به ادامة جنگ (ايران, سوريه و كرةشمالي)
جان پايك, كارشناس نظامي گفت: "وقوع حملهاي بازدارنده (عليه ايران) براي اولين ماههاي سال آينده پيشبيني شده است. چنانچه امريكاييها به اين كار دست نزنند, اسراييليها به آن خواهند پرداخت؛ براي آنان, چشمانداز يك ايران هستهاي قابل قبول نيست."
منبع: پانوراما, 20 ژوئن 2003 (30 خرداد 1382)
نويسنده: ماركو دمارتينو
به راهانداختن جنگ عليه ايران فرصتي براي تصفيه حساب قديمي خواهد بود. امريكاييها هنوز به اشغال درآمدن سفارتشان را در تهران توسط دانشجويان ايراني فراموش نكردهاند. زمانيكه ايالات متحده تصميم به جنگ عليه ايران بگيرد, در توجيه اين جنگ با مشكلي مواجه نخواهد شد. تنها يك اتهام از كل اتهاماتي كه امريكا به ايران نسبت ميدهد (توليد بمب هستهاي, مانعتراشي فراروي پيشرفت روند صلح در خاورميانه, حمايت از حزبالله و...) براي گرفتن انتقام از دشمن سرسخت خودش در منطقه كافي است.
منبع: الوسط,16 ژوئن 2003 (26 خرداد 1382)
نويسنده: سمير عواد
محمودعلي چهرگاني (رهبر جنبش بيداري ملي ]رستاخيز ملي[ آذربايجان جنوبي) گفت: "طي ملاقاتهايم در كاخسفيد و پنتاگون دريافتم كه ايالات متحدة امريكا در رابطه با ايران بسيار جدي و مصمم است و چنين مينمايد كه حداكثر ظرف يكسالونيم آينده, ايران تجزيه خواهد شد. شروع تظاهرات دانشجويي اخير, سرآغاز چنين امري است. امريكاييها بيشتر از همة گروههاي مخالف در ايران, ميخواهند از تركهاي آذري استفاده كنند, علت اصلي توجه امريكاييها به ما نيز همين امر است."
منبع: استار,25 ژوئن 2003 (4 تير 1382)
نويسنده: عرفان ساپماز
مردم ايالات متحده از رئيسجمهورشان تندروتر و افراطيتر هستند و اشتياق بيشتري دارند كه امريكا قدرت نظامي خود را به نمايش درآورد. ديروز نظرسنجي مشترك "واشنگتن پست" و شبكة تلويزيوني ايبيسي انتشار يافت. آن نظرسنجي نشان ميداد كه امريكاييها به نسبت 56 به 38درصد از توسل به نيروي نظامي جهت خنثيكردن برنامة تسليحات هستهاي ايران جانبداري ميكنند.
منبع: اتاوا سيتيزن,25 ژوئن 2003 (4 تير 1382)
نويسنده: ديويد وارن
به دشواري ميتوان تصور كرد كه ايران دربرابر خواستههاي امريكا تسليم شود. همچنين امريكا نيز در مورد سلاحهاي كشتارجمعي كه مهمترين بهانه آن بوده است عقبنشيني نخواهد كرد. هرچند به نظر ميرسد كه سناريوي به سبك عراق بهدليل مسابقة انتخاباتي آينده بوش و مشكلات داخلي كشور منتفي باشد, اما انجام حملة هوايي عليه تأسيسات "حساس" ايران را كارشناسان بهطور جدّي مورد توجه قرار دادهاند.
منبع: ليبراسيون,9 ژوئيه 2003 (18 تير 1382)
نويسنده: ژان پيرپرن
آيا دولت امريكا كه تحت سلطة محافظهكاران جديد قرار دارد, به روندي راضي خواهد شد كه نتيجة آن ايجاد يك قدرت منطقهاي دموكراتيك بهنام ايران باشد كه سدّ راه راهبرد نوليبرالي ـ نواستعماري امريكا براي ايجاد ساختاري جديد در خاورميانه است؟ آيا دونالد رامسفلد ـ وزيردفاع امريكا ـ و يارانش بيشتر در تلاش براي آن نيستند كه با تحريك مداوم براي برپايي "قيام مردمي" ايران را بيثبات سازند و حتي در صورت امكان دست به عمليات نظامي محدودي بزنند, تنها به اين دليل كه خود را بهعنوان شكلدهندگان جديد به جمهوري اسلامي عرضه كنند؟
منبع: فرانكفورتر روندشاو,9 ژوئيه 2003 (18 تير 1382)
نويسنده: ابراهيم توفيق (مدرس رشته علوم اجتماعي در دانشگاه فرانكفورت)
بارن بويم (Barenboim) از "سياست اشغالگري" اسراييل انتقاد ميكند
رهبر اركستر بلندآوازه و پيانيست معروف اسراييلي دانيل بارن بويم پايان اشغال سرزمين را خواستار شد. بارن بويم به مجلة خبري اشپيگل ميگويد: "شهركها بايستي برچيده شوند" و ادامه ميدهد كه "ما حق نداريم, كه به قواي اشغالگر تبديل شويم هيچ ملتي اين حق را ندارد."
"اشغال نظامي مانند يك غدّة سرطاني براي جامعة اسراييل ميماند" بارن بوم از عدم پيشرفت عقايد صهيونيسم انتقاد كرده و ميگويد: "ما نميتوانيم فقط از حق يهوديها براي سكونت در اينجا صحبت كنيم. ما بايد از خود بپرسيم كه ميزان هزينهاي كه براي اين حق بايد بپردازيم, چه مقدار زياد است و بر سر انسانهاي ديگر كه اينجا سكونت دارند چه خواهد آمد."
اسراييل بايد ثابت كند كه با همسايگان عرب خود در خاورميانه پيوند ارگانيك دارد.
يك كشور فلسطيني پديدهاي نيست كه اسراييل بايد آن را تحمل كند." منافع درازمدت ما هم در همين خاورميانه نهفته است." ساخت ديوار جنجالي حائل مناطق فلسطيني را بارن بويم يك "اشتباه" قلمداد كرده و ميگويد: "ما نبايد ديوار بسازيم, بلكه بايد پل بسازيم" همچنين اين رهبر معروف بينالمللي اركستر و رئيس اپراي دولتي برلين از خشونت فلسطينيها هم انتقاد ميكند و ميگويد. "حملات انتحاري فلسطينيها فقط باعث اضطراب امنيتي اسراييليها شده و ديگر هيچ." و فلسطينيها با قبول فرهنگ "قربانيشدن (شهادت)" احتمالاً باعث مقبوليت افراطيگري ميشود.
اشپيگل 2003/8/2
اقدام جديد دولت آرژانتين
دولت جديد آرژانتين با لغو دستورالعمل "عدم پيگيري قضايي" اعضاي وابسته به حكومت نظامي آن كشور, امكان بازداشت متهمان به قتل و جنايت و شكنجة آن دوره و تحويلدادن آنها به دادگاههاي خارجي (اسپانيا) را فراهم كرده است.
رئيسجمهور كنوني, كه چند ماه است بر سر كار است, خود براي مدتي كوتاه زنداني حاكمان نظامي مستبد بود. نستور كيرشنر (Kirschner) قول داده است كه با پايانيافتن "فرهنگ عدم پيگرد خاطيان" اين لكة ننگ بيستساله را از دامان دموكراسي آرژانتيني بزدايد. در دوران استبداد حاكمان نظامي, بين سالهاي 1976 تا 1983, كه به دورة "جنگ كثيف" شهرت دارد, حدود 30000 نفر مخالفان چپگرا كشته و هزاران تن ديگر ناپديد شدهاند.
اشپيگل 2003/7/26
1