سخني از مهندس حسن عبوديت

بسمه الله الرّحمن الرّحيم

وكم اَهلَكنا قَبلَهُم من قرن هُم اَشَدَّ منهُم بَطشاً فَنَقَّبوُا في البلاد هَل من مَحيّص 0(36)ق.

چه بسا نسلها كه پيش از ايشان هلاك كرديم كه بس نيرومندتر از اينان بودندودر شهرهاپرسه زده بودنداما سرانجام مگر گريزگاهي بود؟

انَّ في ذلكَ لَذكري لمن كانَ لَهُ قلب اَواَلقَي السَّمعَ وهُوَشَهيد (37)ق

قطعاًدراين عقوبت ها براي هرصاحب دل وحق نيوشي كه خودبه گواهي ايستد، عبرتي است.

خوشحال شدم كه لطف ا...هم دل،هم دوره دانشكده ،هم درس،هم شهري وهم بند خاطراتش رانوشته است،آنرا خواندم.ياديادآوران و خاطرات گذشته تجديدشد.روابط عاطفي من با لطف الله وقتي عمق بيشتري پيداكردكه مدت سه ماه در انفرادي زندان قزل قلعه بااوهم سلول بودم.قرآن مي خوانديم وگذشته راجمع بندي مي كرديم ،سپس قريب چهارماه هم  در فلكه زندان موقت شهرباني دركنار پنج نفر ديگر ازدانشجويان،عباس نراقي،مقدس زاده، مهدوي، قناديان وبلريان زنداني مي كشيديم.

دوره بسيارخوبي بودوخداي راشكر مي كردم كه تنهانبودم،ممكن است سليقه هامختلف باشدولي شوق يادگرفتن وبي ادعائي وصداقت لطف الله هيچ گاه فراموشم نشده واميدوارم درهمين راستا باحفظ اين .ويژگي ها عاقبت به خير شود.

بر شمردن واقعيات تاريخ معاصر گام بزرگي درجهت انتقال تجربيات به نسل هاي آينده است.به نظر من همه بايستي زكات علم وتجربيات خودرابدهندوخودرامالك مطلق تجربيات ندانند. تجربيات متعلق به يك فرد نيست بلكه تمامي نسل ها درآن شريك مي باشند.باشدكه ديگران نيز تجربيات خودرا مكتوب ودراختيار ملت عزيزمان بگذارند.

حسن عبوديت

22/12/1378