هجدهم تير

          چهارمين سال انتظار, همچنان اميدوار

 

  حادثة كوي دانشگاه در 18 تير 78, واقعه‌اي نيست كه بتوان از آن به راحتي گذر كرد. واقعه‌اي عبرت‌آموز و در عين حال تلخ كه قلب هر انساني را به درد مي‌آورد, تا جايي‌كه رئيس‌جمهوري اين حادثه را تاوان سنگيني دانست كه براي كشف جريان قتل‌هاي زنجيره‌اي پرداخته شد.

   در اين نوشتار سعي شده با نگاهي به سخنان مقامات رسمي و شخصيت‌هاي سياسي و بيانيه‌ها و تحليل‌هاي ارائه‌شده در آن برهه؛ از آن روزها, اگرچه تلخ و سياه؛ اما به جهت اين‌كه صفحاتي مهم از تاريخ اين سرزمين هستند و بخشي از حافظة تاريخي ما را به خود اختصاص داده‌اند, يادي شود و در عين حال به بازخواني دقيق‌تر و مستندتر اين واقعه پرداخته شود.

  آيت‌الله خامنه‌اي در رابطه با حادثة كوي دانشگاه  وحمله به خوابگاه دانشجويان در 21 تيرماه 78 گفتند: «... اين حادثة تلخ, قلب مرا جريحه‌دار كرد. حادثة غيرقابل قبولي در جمهوري اسلامي بود, حمله به منزل و مأوا و مسكن يك جمعي, به‌خصوص در شب يا در هنگام نماز جماعت, به‌هيچ‌وجه در نظام اسلامي قابل قبول نيست... .»

  «... كساني‌كه در نظام جمهوري اسلامي تخلّف مي‌كنند, بايد با آنان برخورد بشود, اما كسي كه تخلّفي نكرده است, كسي‌كه در خانة خود در حال استراحت است, آن هم در محيط جوان دانشجويي, كار بسيار خطا و ناروايي نسبت به او انجام گرفته است. اين‌كه صدنفر يا دويست‌نفر از كوي دانشگاه خارج شدند و حرف‌هايي زدند و شعارهايي دادند, بهانه و مجوزي نمي‌شود براي اين‌كه كساني, در هر لباس و با هر نامي وارد آن محيط بشوند و كارهاي ناروايي انجام بدهند...»

  آيت‌الله خامنه‌اي در ميان مجروحان كوي دانشگاه نيز چنين گفتند: «... البته حادثه, خيلي تلخ بوده, از جهات مختلف تلخ بوده است. اولاً مربوط به يك شخص نبوده, مربوط به يك جمع بوده است, اين خيلي فرق مي‌كند كه انسان مشكلي را براي يك فرد ايجاد كند, يكي را مثلاً كتك بزند, تا اين‌كه جماعتي را. ثانياً حادثه, مربوط به قشر دانشجو بوده است, يك قشر مغتنم در جامعة ما و فرزندان برگزيدة اين خانواده. درواقع اين‌جور است ديگر, دانشجو جزء بچه‌هاي برگزيدة اين خانوادة بزرگ است كه اسمش ملت ايران است. طبعاً وقتي نسبت به اينها حادثه‌اي انجام مي‌گيرد, انسان بيشتر جريحه‌دار و ناراحت مي‌شود. ثالثاً در محيط دانشگاه بوده, چون خوابگاه هم جزء محيط دانشگاه و كوي دانشگاه, مال دانشجوهاست. رابعاً شب و وقت استراحت و محيط امن و امان زندگي بوده است. بالاخره از اين قبيل علل و موجباتي هست كه هركدام جداگانه و به‌تنهايي موجب مي‌شود كه اين حادثه را براي انسان واقعاً به حالت بد و  تلخ و زشت دربياورد. حقيقتاً هم تلخ بود... .»

  سيدمحمدخاتمي, رئيس‌جمهوري نيز در ديدار خود با وزير فرهنگ و آموزش عالي و معاونان اظهار داشت: «... هر چه دانشگاه, دانشجويان و استادان ما سرزنده و بانشاط باشند,‌ نشانة آن است كه جامعة‌ ما سرزنده و بانشاط است و كساني‌كه جامعه را سرزنده و بانشاط نمي‌خواهند, دانشگاه را نيز سرزنده و بانشاط نمي‌خواهند. برخي ديدگاه‌ها در جامعه, هنوز دانشگاه‌ها را امري تشريفاتي و تفنّني مي‌دانند و يا حتي در مقابل ارزش‌ها قرار مي‌دهند,‌ درحالي‌كه دانشگاه‌ها در ايران در موقعيتي به‌وجود آمدند كه از متن جامعه بودند و همواره در مقابل تجاوزها و وابستگي‌ها قيام كردند و نقش دانشگاه چه قبل و چه بعد از انقلاب كاملاً روشن است كه به‌عنوان يك محيط سرزنده,‌ مدافع هويت مستقل و جامعة سرافراز ما بودند و حتي حركت‌هاي اسلامي در درون دانشگاه‌هاي ما از سرزنده‌ترين و شاداب‌ترين حركت‌هاي اسلامي جامعه بوده است... .» آقاي خاتمي, اهانت به حريم دانشگاه و برخورد بسيار خشن و نفرت‌انگيز با دانشگاه را يكي از تلخ‌ترين حوادثي دانست كه تاكنون براي دانشگاه پيش آمده است.

  اما رئيس‌جمهور, مهم‌ترين اظهارات خود را دربارة اين حادثه در اجتماع مردم همدان مطرح كرد. وي در تشريح ماهيت انقلاب چنين گفت: «انقلاب ما انقلاب كلام بود در مقابل سلاح, انقلاب مهرباني بود در مقابل خشونت و انقلاب آزادي, قانون و انقلاب لبخند بود. انقلاب ملت ما انقلاب مهرباني و لبخند بود. لبخند تمسخر به ستمگران و لبخند مهرباني به محرومان و مستضعفان جهان. با روح اين ملت شريف چه بيگانه هستند, آنان كه  بر طبل خشونت مي‌كوبند... .» «... انقلاب اسلامي, انقلاب حاكميت مردم بر سرنوشت خويش و برآمدن حكومت از دل مردم و مسئول بودن در برابر مردم بود... .»

  خاتمي در قسمت ديگري از سخنانش اشاره كرد: «... تلاش كردند تا دين را مقابل آزادي قرار دهند, ‌تلاش كردند تا اين مسئله را القا كنند كه امنيت با آزادي سازگار نيست, درحالي‌كه براي اين‌كه امنيت داشته باشيم بايد آزادي را قبول كنيم... .» همچنين وي در تقبيح خشونت گفت:‌ «... خشونت در هر شكلي و به هر صورتي محكوم است؛ حتي اگر خشونت تحت عناوين مقدس و مورد اعتقاد مردم و تحت پوشش چهره‌هاي برجستة انقلاب انجام شود, محكوم است, ولي پيش از اين‌كه خشونت‌گران كه در ميان آنها انسان‌هايي هستند كه دلسوز و قصد خدمت دارند مورد ملامت باشند, كساني مورد ملامت هستند كه كوشيده‌اند خشونت را تئوريزه كنند...»

  رئيس‌جمهور با اشاره به جريان خطرناك و منحرفي كه در درون وزارت اطلاعات كشف شد, گفت: «... از پيش مي‌دانستم كه كشف اين جريان تاوان سنگيني دارد و بنده منتظر بحران‌آفريني‌ها بوده و هستم, اما با خداي خود و شما ملت پيمان مي‌بندم تا كشف و دفع آن عامل فساد پيش خواهيم رفت. آن كشف آن‌قدر بزرگ بود كه به دادن اين تاوان‌ها مي‌ارزيد... .»

  خاتمي ضمن طرح سؤال‌هايي از قبيل اين‌كه: «چرا به دانشگاه حمله مي‌كنند و دانشجو را مي‌كوبند؟ چرا كينة خود را نسبت به دانشگاه اين‌چنين پياده مي‌كنند؟» اين‌گونه به اين سؤال‌ها, پاسخ داد: «چون دانشجويان و دانشگاهيان عضو زنده و فعال جامعه هستند و از بزرگ‌ترين حاميان برنامه‌هاي پيشرفت و توسعة اين كشورند.»

  همچنين رئيس‌جمهور, حوادث و شورش‌هاي رخ‌دادة پس از واقعة كوي دانشگاه را يك حركت كور خواند و آن را سناريو و نمايشنامه‌‌اي براي برهم‌زدن شعارهاي دورة جديد رياست‌جمهوري و يك اعلام جنگ با رئيس‌جمهوري و شعارهايش دانست.

  آقاي خاتمي از اين پس در چند سخنراني, ديدار و گفت‌وگوي خود به ضرورت نفي خشونت در جامعه و تكريم دانشگاه و دانشجو پرداخت. وي در اين راستا گفت: «... آيا بايد در مورد كسي‌كه سليقة ما را نپذيرفت, اعمال خشونت كنيم؟ پدرش را درآوريم كه چرا سليقة ما را ندارد؟ اين چه حرف‌هايي است كه زده مي‌شود, ما براي اسلام جانمان را فدا مي‌كنيم؟ بله, همة ما جانمان را براي اسلام فدا مي‌كنيم, مگر اسلام سليقة توست؟ مگر حساب و كتاب ندارد؟ خيلي از همين روحانيون و علما هستند كه بعضي از اصول قانون‌اساسي را قبول ندارند, پس او هم بيايد و بگويد هركس حرف مرا قبول نكند, محارب است و بايد با خشونت با او رفتار كرد... .» و در ديدار خود با رئيس‌ و اعضاي هيئت‌امناي جهاددانشگاهي, دانشگاه را مركز نخبگان اهل دانش و پژوهش و مركز جوانان نخبة نوجوي باشور جواني دانست. «... كساني‌كه با علم و دانش و يا هر چيز نو مخالف‌اند, اوهام و توهمات خود را با رنگ فلسفي و آيه و روايت درمي‌آميزند و آن را مقدس مي‌پندارند و از احساسات, خدا, دين و مردم استفاده مي‌كنند تا ذهنيت‌هاي سنگواره‌اي خود را حفظ كنند... .»

  رئيس‌جمهور, دشمن تاريك انديشي را, ذهن پرسشگر خواند و اظهار كرد, مهم‌ترين جايگاه پرسش, دانشگاه است و همچنين ترويج خشونت به‌نام دين و دعوت به آشوب از بيرون را دو روي يك سكّه دانست. وي در پيام‌هاي بعدي خود بر اين‌كه دانشگاه, كانون اساسي انديشمندي, پرسشگري و حقيقت‌جويي و بالنده‌ترين مركز تحولات جامعه است, تأكيد كرد.

  درخصوص اطلاعيه‌هاي شوراي‌عالي امنيت ملي كه در چهار شماره منتشر شد؛ اگرچه قسمت‌هايي از اين اطلاعيه در يادمان 18 تير سال گذشته در نشريه آورده شد؛ اما از آنجا كه شخصيت‌ها و گروه‌هاي بسياري آن را بسيار مهم و منصفانه خواندند, مجدداً قسمت‌هايي از آن را ذكر مي‌كنيم:

  مادة يك اطلاعية شمارة يك: اين حادثة تأسف‌بار به‌هيچ‌وجه قابل قبول و گذشت نيست و دبيرخانة شوراي‌عالي امنيت ملّي اين حركت را محكوم كرده و با دانشجويان, مجروحان و حادثه‌ديدگان اظهار همدردي مي‌كند.

  مادة 2 اطلاعية شمارة1: دبيرخانة شوراي عالي امنيت ملي گروه ويژه‌اي را براي بررسي همه‌جانبه و رسيدگي دقيق به ابعاد علل و عوامل پيدا و پنهان واقعه و شناسايي دقيق و برخورد قاطع با گروه‌هاي فشار كه با حركت‌هاي غيرقانوني خود منشأ مشكلات فراواني هستند, تعيين و مقرر داشت مقام دستوردهندة ورود نيروي انتظامي به كوي دانشگاه عزل و برابر مقررات جاري با او رفتار شود.

  مادة 3 اطلاعية شمارة 1: كلية‌ خسارت‌هاي مادي و معنوي وارده به دانشجويان جبران و خرابي‌هاي حاصله ترميم گردد.

  در مادة 1 اطلاعية شمارة‌2 شوراي عالي امنيت ملي آمده بود: در راستاي تحقق بند 2 اطلاعية قبلي, مبني بر رسيدگي دقيق به ابعاد, علل و عوامل پيدا و پنهان واقعه و برخورد قاطع با گروه‌هاي فشار و حركت‌هاي غيرقانوني مصوب نمود, وزارت اطلاعات اقدام به شناسايي و برخورد قانوني با اين دسته از افراد نمايد. در نخستين اقدامات انجام‌شده تاكنون تعداد هفت نفر از اين جريان شناسايي و بازداشت شده‌اند.

  مادة 4 اطلاعيه‌ شمارة 2: بودجة لازم در اختيار وزارت فرهنگ و آموزش عالي و وزارت بهداشت و درمان قرار گرفت تا نسبت به رفع ضرر و زيان و خسارت‌هاي وارده اقدام شود.

  همچنين شوراي‌ نمايندگان رهبري در دانشگاه‌ها نيز در بيانيه‌اي آورده بود: «... حملة تعدادي از افراد نيروي انتظامي و عناصر غيرمسئول به كوي دانشگاه تهران به بهانة جلوگيري از تجمع بدون مجوز در خيابان و ضرب و شتم جمعي از دانشجويان ازجمله برخي از دانشجويان شاهد و ايثارگر در محل استراحتشان كه منتهي به مجروح‌شدن تعدادي از دانشجويان و دستگيري جمع بيشتري از آنان گرديده است, به شدت محكوم مي‌باشد... .»

  تعدادي از ائمة جمعة كشور نيز ازجمله امام‌جمعة گرگان (آيت‌الله نورمفيدي) و امام‌جمعة گنبد (حجت‌الاسلام محمدحسين سبحاني) حوادث كوي دانشگاه را از تلخ‌ترين و مصيبت‌بارترين‌ روزها و رخدادهاي تاريخ انقلاب دانستند.

  اين مطالب نگاهي مختصر به روزها و وقايعي داشت كه همگان آن را تلخ و اسفبار دانستند و برخورد خشونت‌باري را كه در اين واقعه با دانشجويان و دانشگاهيان صورت گرفت, محكوم كردند؛ اما پس از گذشت چهارسال, افكار عمومي و دانشجويان براي بسياري از پرسش‌هاي خود پاسخي نيافته‌اند, دانشجويان اگرچه در جريان اين حادثه متحمّل زيان‌هاي جبران‌ناپذيري شدند؛ اما در اين سال‌ها همواره با آرامش و از راه‌هاي مسالمت‌آميز, حقوق از دست‌رفته و حقّة خود را مطالبه كرده‌اند, آن‌چنان كه در نخستين سالگرد اين حادثه با اتخاذ «استراتژي گل و لبخند» ثابت كردند كه منطق در پندار و آرامش و متانت در رفتار, از شاخصه‌هاي دانشجو مي‌باشد و اين امر نشان از اين دارد كه دانشجويان علي‌رغم مشكلات و فشارهاي گوناگون, همچنان اميدوارند.

  در پايان اين سطور تنها مي‌توانيم آرزو كنيم كه ديگر هيچ‌گاه در اين سرزمين, شاهد چنين جنايت‌هايي نباشيم و عدم‌پيگري و ريشه‌يابي اين جنايت‌ها, اميد دانشجويان را به يأس و نااميدي تبديل نكند, كه در اين صورت مشخص نيست, مأيوس‌شدن قشر عظيمي از جوانان ما, از روش‌هاي آرام و قانوني چه حوادث و وقايعي را درپي خواهد داشت.

 

منبع مورد استفاده:

كوي دانشگاه به روايت رسانه‌ها, محمدعلي زكريايي, انتشارات كوير, 1378.

 

 

سوتتيرها:

 

 

خشونت در هر شكلي و به هر صورتي محكوم است؛ حتي اگر خشونت تحت عناوين مقدس و مورد اعتقاد مردم و تحت پوشش چهره‌هاي برجستة انقلاب انجام شود, محكوم است, ولي پيش از اين‌كه خشونت‌گران كه در ميان آنها انسان‌هايي هستند كه دلسوز و قصد خدمت دارند مورد ملامت باشند, كساني مورد ملامت هستند كه كوشيده‌اند خشونت را تئوريزه كنند

 

 

خاتمي: از پيش مي‌دانستم كه كشف توطئة قتل‌هاي زنجيره‌اي تاوان سنگيني دارد و بنده منتظر بحران‌آفريني‌ها بوده و هستم, اما با خداي خود و شما ملت پيمان مي‌بندم تا كشف و دفع آن عامل فساد پيش خواهيم رفت. آن كشف آن‌قدر بزرگ بود كه به دادن اين تاوان‌ها مي‌ارزيد