وقتي بمبها فرو ميافتند و نبرد در راه تسخير بغداد ادامه مييابد, قانون قدرت بر قوانين ديگر چيره ميشود. زورمندان بر مبناي اين بيعدالتي قدرت آن را دارند كه كساني را كه ممكن است مايل باشند بخرند و به آنان پاداش دهند و كساني را كه تمايلي نداشته باشند تحقير نمايند و حتي آنان را مجازات كنند. سخنان رئيسجمهور كنوني امريكا كه گفته است: «كساني كه با ما نيستند, عليه ما هستند.» بر رويدادهاي جاري, سنگيني ميكند و طنين اعصار بربريت از آن به گوش ميرسد. آيا اين سرزمين همان آموزگاري است كه دروس دموكراسي ميداد؟
تنها بيگانگان نيستند كه وقتي يك ايدهآال رنگ ميبازد و به نقطهاي ميرسد كه اكنون به كاريكاتوري از خود مبدل شده است, احساس اندوه ميكنند. بسياري از خود امريكاييها نيز كشورشان را دوست دارند و مردمي وجود دارند كه از اين كه به ارزشهاي بنيادي آنان خيانت شود دچار اندوه ميشوند. اين رئيسجمهور بوش و دولت اوست كه ارزشهاي دموكراتيك را كمرنگ ميكنند و بهطور مسلم براي كشور خود فاجعه ميآفرينند و در همان حال, سازمان ملل را ناديده ميگيرند و حالا هم با شعلهور كردن يك جنگ از طريق نقض قوانين بينالملل, دنيا را به رعب و وحشت افكندهاند. از ما آلمانيها همواره پرسيده ميشود كه آيا ما به كشور خود افتخار ميكنيم يا نه؟ پاسخدادن به اين پرسش هميشه بار سنگيني بر دوش پاسخدهنده نهاده است. دلايلي براي شك و ترديد ما وجود داشته است. ليكن اكنون من ميتوانم بگويم كه مردودشناختن اين جنگ پيشگيرانه ازسوي اكثريتي در كشور من موجب آن شده است كه من به آلمان افتخار كنم. ما آلمانيها پس از آنكه مسئوليت دو جنگ جهاني و پيامدهاي جنايتكارانة آن را به دوش كشيديم, اكنون به ظاهر گامي متفاوت برداشتهايم. به نظر ميرسد كه ما از تاريخ درس عبرتگرفتهايم. بسياري از مردم اين روزها دچار نااميدي شدهاند و دليل آنان نيز براي گرفتارشدن به اين حالت موجه است. با اين همه, ما نبايد بگذاريم كه فريادهايمان؛ «نه» گفتنهايمان به جنگ و «آري» گفتنهايمان به صلح, خاموش شود. چه اتفاقي افتاده است؟ سنگي كه آن را تا قلة كوه غلتانديم, بار ديگر فروافتاده و در پاي كوه قرار گرفته است. ليكن ما بايد دوباره آن را بالا ببريم, حتي با علم به اينكه ميتوانيم انتظار داشته باشيم كه آن سنگ باز هم از قلة كوه به پايين فروغلتد.
منبع: لسآنجلس تايمز, 7 آوريل 2003 (18 فروردين 1382)
نويسنده: گونترگراس (نويسندة معاصر و معروف آلماني)
من معتقدم اين جنگ غيرضروري و نامطلوب بود. نهادهاي ارتجاعي واشنگتن كه ولفوويتز, پرل, ابرامز و فيث را پرورش دادند, فضاي اخلاقي و فكري ناسالمي پديد ميآورند. اسناد مربوط به سياست بدون آنكه مورد بررسي دقيق قرار بگيرد, دست به دست مي گردد و اين اسناد را دولتي ميپذيرد كه خواستار توجيه سياست غيرقانوني است. تنظيم يك دورة استراتژيك براي پر بودجهترين تشكيلات نظامي تاريخ به گروههاي فشار ايدئولوژيك ـ پايه (از قبيل رهبران بنيادگراي مسيحي), بنيادگراهاي ثروتمند و كارگزاراني چون «كميتة امورعمومي امريكا ـ اسراييل» (AIPAC)سپرده شده است. به نظر ميرسد اين سازمان چنان تبهكار است كه واژههاي مهمي چون دموكراسي و آزادي را تحريف كرده و از آنها به صورت پوششي براي چپاول سرزمينها و تسويهحسابهاي مختلف, استفاده كرده است. برنامة امريكا نسبت به جهان عرب به صورت همان برنامة اسراييل درآمده است. همراه با سوريه, عراق در گذشته تنها خطر نظامي جدياي تلقي ميشد كه اسراييل را تهديد ميكرد و بنابراين بايد درهم كوبيده ميشد. به علاوه چه معنايي دارد كه شما كشوري را آزاد و دموكراتيزه بكنيد كه هيچكس چنين چيزي از شما نخواسته است و در جريان اين امر, آن را به اشغال نظامي درآوريد, ولي در عين حال توان برقراري نظم و حفظ قانون را نداريد؟ پس از آنكه مردم عراق را بمباران كرده و مدت 13 سال در قرنطينه نگاه داشتهايد, اين انتظار كه آنها از حضور شما استقبال كنند, برنامة راهبردي مسخرهاي است.
منبع: گاردين, 20 آوريل 2003 (31 فروردين 1382)
نويسنده: ادوارد سعيد (استاد ادبيات تطبيقي دانشگاه كلمبيا)
رشد نوانديشي در منطقه نبايد تحتتأثير نظاميگري متوقف شود
نويد كرماني, اسلامشناس و نويسنده و عضو پيوستة دانشكدة تحقيقاتي علوم برلين در گفتوگو با تاگس سايتونگ گفت: «بديهي است افزايش تروريسم ـ كه انتظارش ميرود ـ واكنش كشورهاي منطقه و جوامعشان در مقابل حملة امريكا به عراق و دخالت در منطقة خاورميانه خواهد بود. چون در قبال عملكردي نظامي كه عليهشان اعمال ميگردد, چيزي در چنتة سياسي ندارند كه عرضه كنند. من از هواداران نظرية هانتينگتون نيستم. اما آن به اصطلاح گفتوگوي بين تمدنها را هم الگوي چندان هوشمندانهاي نميدانم. بحران كنوني آشكارا نشان ميدهد كه يك غرب «خاص» وجود ندارد و به همين نسبت هم يك جهان اسلام «خاص» موجوديت اندكي دارد. مرزها از ميانة فرهنگها عبور ميكنند. به اين ترتيب, هم از الگوي «برخورد تمدنها» و هم از «گفتوگوي فرهنگها» كه مثبت تفسير شده است, كاريكاتوري بيش نميماند. من حتي سرآغازهاي يك «تغيير انديشه» يا «انديشة نو» را همراه با اصلاحات عيني سياسي و اجتماعي در جهان اسلام از هماكنون ميبينم و اين سرآغازها نابود نميشوند, مگر به خاطر سياست كنوني امريكا و اين اصلاً پيش شرط خوبي نخواهد بود كه جوامع اسلامي بخواهند براساس حملة امريكا و غربيها به يك «انديشة نو» دست پيدا كرده و ماهيت خود را مورد پرسش قرار بدهند.
منبع: تاگس سايتونگ, 5 آوريل 2003 (16 فروردين 1382)
نويسنده: آدالبرت ريف
در حقيقت امر, مسئلة آزادي و حقوقبشر مطرح نيست. بلكه مسئلة نفت وضعيت جغرافيايي ـ راهبردي و حكومت جهاني مطرح است. انكار نقش منافع ملي و جاهطلبيهاي امپرياليستي در سياست ايالاتمتحده, بسيار شگفتآور است. جنگ عراق, يك نمايش قدرت گسترده و حركتي براي رعبانگيزي است تا بتواند از دمشق تا پيونگ يانگ, خوشرفتاري را با اعمال زور به يك امر اجباري تبديل كند, چرا كه اگر واقعاً بوش و بلر به آنچه ميگويند معتقد باشند, اگر براي آنها نه «نفت», بلكه يك «امر خير» مطرح باشد, آيا اين, بيش از حد ماجراجويانه و خطرناك نيست؟
نهتنها از بوش و هوادارانش, بلكه از روشنفكران ليبرال امريكايي نيز شنيده ميشود كه اسلامگرايي افراطي با توان تروريستي ـ چالش تمامتخواهانة سوم در عصر مدرنيسم ـ جانشين فاشيسم و كمونيسم و دشمن خوني غرب است.
منبع: دي سايت, 19 آوريل 2003 (30 فروردين 1382)
نويسنده: يان رُس
70 درصد از شركتكنندگان در نظرسنجي نشريه «لسآنجلس تايمز» معتقدندكه ايالاتمتحده امريكا براي حمله به عراق «حق اخلاقي لازم را دارا بوده است» و تقريباً 80 درصد از آنان وجود ارتباط ميان صدام حسين و القاعده و اسامه بن لادن را باور دارند.
درنهايت, حيرتانگيزترين برداشت: 60 درصد امريكاييها معتقدند كه «رئيسجمهور عراق تا حدودي مسئوليت حوادث روز 11 سپتامبر را بر دوش دارد.» و حيرتانگيزتر از آن اين است كه حتي نمايندگان دولت جرجبوش هنوز به ذهنشان خطور نكرده است كه چنين اتهامي را نيز به صدام نسبت دهند.
منبع: ايزوستيا, 6 آوريل 2003 (17 فروردين 1382)
نويسنده: ماكسيم يوسين
ديدگاههاي منجر به ترديد در ادامة جنگ (ايران, سوريه, كرةشمالي)
آقاي استراو وقت زيادي صرف كرده تا به مجلس عوام انگلستان اطمينان دهد كه «تغيير رژيم» در عراق, يك امر استثنايي است كه درنتيجة تهديد منحصر به فرد اعمالشده ازسوي يك ديكتاتور بيرحم براي يكبار شكل ميگيرد.
كالين پاول, وزيرخارجه امريكا, روز پنجم آوريل, به روزنامة «الحيات» ـ چاپ لندن ـ گفت: «هيچكس در دولت امريكا دربارة تهاجم به ايران يا سوريه صحبت نكرده است. مثل اينكه همه دوست دارند ما را به عمليات تهاجمي متهم كنند. چنين چيزي روي نداده و نخواهد داد.»
منبع: ساندي تلگراف, 13 آوريل 2003 (24 فروردين 1382)
نويسنده: جوليان كومان
âââ
تحليلگر نظامي و كارشناس استراتژيك, دكتر عادل سليمان ميگويد: «نميتوان آنچه را در افغانستان روي داد ـ از نظر انگيزهها و پيامدها ـ با آنچه در عراق روي ميدهد سنجيد. شعار حمله به افغانستان «آزادي پايدار» بوده و در چارچوب پيكار با تروريسم انجام گرفت. در اين جنگ, امريكاييها اصرار داشتند تأييد كنند كه اين حمله ادامه دارد. اما شعار امريكاييها در عراق, آزادي عراق بود, هدف در اينجا تفاوت دارد. اگر حمله به افغانستان ـ از ديدگاه امريكاييها ـ هنوز در چارچوب پيكار با تروريسم در همهجا ادامه دارد, حمله به عراق ادامه ندارد.
منبع: الاهرام, 13 آوريل 2003 (24 فروردين 1382)
نويسنده: حسين فتحالله
âââ
پيتر شول لاتور در گفتوگو با دي ولت در پاسخ به اين پرسش كه آيا ايران كشور بعدي است كه امريكا به آن حمله خواهد كرد, گفت: «ايران بسيار خطرناك است. اين كشور بسيار كوهستاني است و از ارتشي مجهز به سلاحهاي كاملاً مدرن برخوردار است. درگيرشدن با ايران بهمعناي جنگي چندين و چندساله خواهد بود. هراس من از اين است كه امريكاييها بهطور جدي به فكر اين موضوع باشند. كل اين ماجرا بهشدت ازسوي اسراييل پيش برده ميشود, زيرا ايران به ظاهر سلاحهايي دارد كه بُرد آنها تا اسراييل ميرسد.
منبع: دي ولت, 16 آوريل 2003 (17 فروردين 1382)
نويسنده: والتراودكازرر
âââ
كمال خرازي در مصاحبه با لوموند, در پاسخ به اين پرسش كه آيا اين احتمال وجود دارد كه ايران هدف آينده باشد؟ گفت: «فرق بسيار زيادي بين ايران و عراق وجود دارد. ايران يك كشور مردمسالار است. ايرانيان رأي ميدهند و نظر خود را ابراز مينمايند. نظام ما ازسوي ملت حمايت ميشود درحاليكه در عراق, صدامحسين يك ديكتاتوري وابسته بود.»
منبع: لوموند, 11 آوريل 2003 (22 فروردين 1382)
نويسنده: افسانه بصيرپور
âââ
جك استراو, وزيرامورخارجه انگليس, در پاسخ به اين پرسش كه آيا پس از عراق, امكان يك جنگ پيشبينيشده عليه ايران هست يا خير؟ گفته است: «چنانچه اين موضوع حقيقت داشت نگران ميشدم, ولي اين درست نيست و ما مخالف چنين رويكردي هستيم.»
منبع: لوموند, 5 آوريل 2003 (16 فروردين 1382)
نويسنده: افسانه بصيرپور
âââ
درواقع, در درون دولت بوش هيچگونه توافقي در مورد اقدام بعدي وجود ندارد. به گفتة يك مقام كاخسفيد, اقدام نظامي عليه سوريه يا ايران بهطور جدّي مطرح نيست. اين مسئله در هيچ سطحي از نشستهاي بين سازماني مورد بحث قرار نگرفته است. اما تا زمانيكه امكان چنين اقدامي وجود دارد, لازم است به اصول اوليه برگشته و آنچه را كه دولت بوش ميخواهد در سياست خارجي بهدست آورد يادآور شد. ببينيم چهطور به اين هدفها دست پيدا خواهد كرد. آنچه محتمل است اين است كه اجراي سياست منزوي ساختن و سرنگوني رژيم ايران به اين زوديها انجام نخواهد گرفت.
منبع: تايم, 21 آوريل 2003 (1 ارديبهشت 1382)
نويسنده: مايكل اليوت
âââ
يكي از ديپلماتهاي واشنگتن گفت: «شما بايد درك كنيد كه در مورد عراق تا چه حد خستگي و فرسودگي پديد آمده است و با اين خستگي بايد به ادارة امور عراق بپردازند. وي افزود: «هيچكس به جنگ ديگري تمايل ندارد.»
منبع: گاردين, 14 آوريل 2003 (25 فروردين 1382)
نويسنده: جوليان بورگر
âââ
نو محافظهكاران بينهايت علاقه دارند كه به ابزار خشن جنگ متوسل شوند. جنگ در عراق, كه هيچ امكان اصلاحات داخلي در آن وجود نداشت, راه درستي بود و احتمالاً همين راه هم براي كرةشمالي انتخاب خواهد شد. اما اين, بهترين راه براي برخورد با موقعيتهاي پيچيده و دقيقاً متناسب و هماهنگ در ايران و سوريه ـ كه ميتوان به اصلاحطلبان داخلي دل و جرئت بخشيد ـ نيست.
منبع: اينديپندنت, 9 آوريل 2003 (20 فروردين 1382)
نويسنده: جوهان هاري
âââ
حملات وزير دفاع امريكا بدان معنا نيست كه دستگاه بوش پس از سرنگوني رژيم صدامحسين, جنگ پيشگيرانه در سوريه و ايران انجام خواهد داد؛ بلكه «تنبيه عراق» بايد هشداري براي آنها بشود.
منبع: لوموند, 9 آوريل 2003 (20 فروردين 1382)
سرمقاله
âââ
ريچارد پرل, عضو شوراي سياسي پنتاگون گفت: «روش مقابله با تهران اقدام نظامي نيست.»
برژينسكي, مشاور سابق رئيسجمهور كارتر, اظهار اميدواري ميكند: «مشكلاتي كه بعد از جنگ عراق بايد با آن مقابله شود, كمي واقعبيني و هوشياري در محاسبات خاورميانهاي اين دولت ايجاد مينمايد.»
منبع: لوموند, 5 آوريل 2003 (16 فروردين 1382)
نويسنده: ژان كراوز
âââ
كالين پاول در مقر ناتو در بروكسل در گفتوگو با همتايان اروپايي خود گفت: «ما از كشورهايي نيستيم كه خواهان ادامة جنگ به هر قيمتي باشند اين بدان معنا نيست كه ما به رژيمهايي كه از فعاليت تروريستي حمايت ميكنند توجه نخواهيم كرد. اما اين بدان معنا هم نيست كه جنگي عليه اين كشورها به راه خواهيم انداخت. اما در مورد كرةشمالي, من از جمله كساني هستم كه طرفدار راهحلي چند جانبه ميباشم.»
منبع: فيگارو, 4 آوريل 2003, (15 فروردين 1382)
نويسنده: پيرروسلن
âââ
در مورد اينكه آيا ايران هدف بعدي است يا نه, بايد گفت اگر هم اينطور باشد, اين امر بستگي به بازسازي عراق و حل درگيري عربي ـ اسراييلي دارد. اگر امريكا در اين مورد پيروز شود, تازه ميتوان در مورد حمله به ايران صحبت كرد.
منبع: الحيات, 23 مه 2003 (2 خرداد 1382)
نويسنده: پاتريك سل
âââ
امريكا نياز ندارد كه عليه ايران و سوريه جنگي راه بيندازد و نيز نياز نميبيند كه در نظام آن دو كشور تغييري ايجاد كند. چيزي كه امريكا خواستار آن است, تغييردادن سياست معمول در اين دو كشور است.
منبع: العرب العالميه, 20 مه 2003 (30 ارديبهشت 1382)
نويسنده: فهد الفانك
âââ
تحليلگران بعيد ميدانند كه ايالات متحده تهاجم نظامي عليه ايران را به اجرا بگذارد, مگر اين كه بازهاي دولت امريكا بتوانند نظر خود را بر ديگران تحميل كنند. تحليلگران تأكيد ميورزند كه گزينة نظامي عليه ايران در برخورد امريكا با مسئلة ايران بهعنوان آخرين گزينه باقي خواهد ماند.
منبع: الشرق, 14 مه 2003 (24 ارديبهشت 1382)
نويسنده: يوسف عزيزي
âââ
ليودميلاگولاگينا, از مسئولان ارشد علمي انستيتوي شرقشناسي, در گفتوگويي با «نزاويسيما ياگازتا» اشاره كرده است: «وقتي امريكاييها از تغيير رژيم در ايران سخن به ميان ميآورند, در اصل بيشتر خواستهها مطرحاند تا طرحهاي آمادهشده.» گولاگينا بعيد ميداند كه ايالاتمتحده گزينة عراقي را در ايران تكرار كند.
منبع: نزاويسيما ياگازتا, 30 مه 2003 (9 خرداد 1382)
نويسنده: يوگني ورلين
âââ
نومحافظهكاران نخست اينكه: از اسراييل به زيان فلسطينيها يك جانبه پشتيباني ميكنند كه اين مسئله راهكار بلر براي صلح را به خطر مياندازد. دوم اينكه: معتقدند قوانين بينالمللي يك افسانه است و سازمان ملل متحد, يك يادگار فاسد از گذشته است. در عوض آنها بهدنبال صلح (به شيوه) امريكايي ـ كه در آن امريكا از چنان قدرت و برتري نظامي برخوردار است كه سلطة جهاني آن را تضمين ميكند ـ هستند و مشكل بلر اين است كه اگرچه او آشكارا با هدف سياست خارجي نومحافظهكاران ـ يك خاورميانة دموكراتيك ـ موافق است, اما او با روش رسيدن به اين هدف كه ناديدهگرفتن سازمان ملل متحد و نيل به آن از طريق «ائتلاف بيچون وچرا» ميباشد, موافق نيست.
منبع: اينديپندنت, 9 آوريل 2003 (20 فروردين 1382)
نويسنده: جوهان هاري
ديدگاههاي منجر به ادامة جنگ (ايران, سوريه و كرةشمالي)
جيمز وولسي, رئيس تندروي سابق سيا در سخنراني خود در دانشگاه اوكلا (UCLA) ـ يكي از ليبرالترين دانشگاهها در كاليفرنيا ـ براي اجتماعي نزديك به 400 نفر سخنراني كرد و عنوان «تغيير رژيم در عراق و فراسوي آن» را موضوع اصلي سخنراني خود قرار داد و به ارائة يك راهنماي جنگطلبانه درخصوص آينده خاورميانه پرداخت و گفت اين جنگ چهارم, بسيار طولانيتر از جنگ جهاني اول و دوم براي ما به طول خواهد انجاميد. اگرچه اميدوارم اين جنگ به اندازة چهاردهه جنگ سرد طول نكشد.
منبع: ساندي تلگراف, 13 آوريل 2003 (24 فروردين 1382)
نويسنده: جوليان كومان
âââ
در منطقه, هيچكس گفتههاي كالين پاول مبني بر اينكه امريكا بعد از پرداختن از جنگ با عراق, به سوريه و ايران حمله نخواهد كرد را باور نميكند, چرا كه پيش از اين هم ـ زمان حمله امريكا به افغانستان ـ گفته شد اين جنگ به كشورهاي ديگر كشيده نخواهد شد, اما امريكا بعد از اينكه كار خود را در افغانستان به پايان رساند, به طرف بغداد لشكر كشيد. پس چرا بيانات تهديدگرانة مقامات امريكايي را جدي نگيريم كه ممكن است اين تهديدها در آينده به يك تلاش برنامهريزيشده و حسابشده تبديل شوند؟
منبع: الاهرام, 13 آوريل 2003 (24 فروردين 1382)
نويسنده: حسين فتحالله
âââ
تدگالن كانپتر, مدير مطالعات دفاعي در انستيتوي تعيينكننده و با نفوذ كاتو ميگويد: «جنگ يا بهكارگيري حملات نظامي محدود در عرض دوسه سال آينده در ايران بسيار محتمل است, مگر آنكه تغييرات عمدة سياسي در اين كشور روي دهد.»
منبع: ساندي تلگراف, 13 آوريل 2003 (24 فرودين 1382)
نويسنده: جوليان كومان
âââ
ويليام كريستول ـ روشنفكر عاليرتبة گروه محافظهكاران جديد (نئوكانها) ـ در مقابل كميتةروابط خارجي سنا در پاسخ به اين سؤال كه «آيا منطق جنگ عراق حمله به سوريه را كه تمام آن ضوابط و معيارها را داراست (هدف قراردادن رژيم بعث, بهدليل ارتباط با تروريستها و داشتن سلاحهاي كشتارجمعي, اجتنابناپذير نميكند؟» گفت: «جنگ با سوريه نميتواند غيرممكن باشد.» اين پيام از واشنگتن است: «شوك و وحشت ممكن است هنوز پايان نيافته باشد.»
منبع: گاردين, 13 آوريل 2003 (23 فروردين 1382)
نويسنده: جاناتان فريدلند
âââ
در نشستي كه دو هفتة پيش در مؤسسه «امريكن اينترپرايز» در حضور ريچارد پرل برگزار شد, مايكل لدين عضو سابق شوراي امنيت ملي در روزگار رئيسجمهور ريگان گفت كه جنگ عليه عراق بايد نبردي در ضمن يك جنگ منطقهاي طولانيتر باشد. وي بر آن بود كه اين جنگ اگر به عراق منحصر باشد, پيروزمند نخواهد بود و ايران و سوريه نيز اين را ميدانند ولي لدين بر آن بود كه شايد در رابطه با ايران نيازي به كاربرد نيروي نظامي نباشد زيرا از ديدگاه او در ايران گرايشي به تغيير از درون در كار است.
منبع: النهار, 8 آوريل 2003 (19 فروردين 1382)
نويسنده: روزانا بومنصف
âââ
براساس گزارشهاي رسيده, داگلاس فيث, معاون وزير دفاع, روي يك سياست جديد كار ميكند كه طرحريزي شده تا نشان دهد سوريه از گروههاي تروريستي, تهديدي براي منطقة خاورميانه است. والتر لنگ پشتيباني متخصص و اطلاعاتي سابق خاورميانه در پنتاگون ميگفت: «روشن است كه گروه سياستگذار در وزارت دفاع قصد دارند حضور دولت سوريه را بهعنوان عاملي در درگيري اعراب و اسراييل از بين ببرند.»
منبع: ساندي تلگراف, 13 آوريل 2003 (24 فروردين 1382)
نويسنده: جوليان كومان
âââ
علي اكبر ولايتي گفته است: «امريكا اين جنگ را به راه انداخت تا پيش از اين كه به ما حمله كند, حلقة محاصرة جمهوري اسلامي را كامل كند.»
منبع: لوموند, 5 آوريل 2003 (16 فروردين 1382)
نويسنده: افسانه بصيرپور
âââ
پل ولفوويتز, معاون وزيردفاع گفت: «به عقيدة من, بسياري از كشورها از جمله سوريه, سرانجام اين پيام را از جنگ عراق خواهند گرفت كه خيلي بهتر است بدون درگيري و خونريزي با شرايط بينالمللي كنار بيايند, بهتر است سلاحهاي كشتارجمعي را تهيه نكنند و تروريسم را بهعنوان ابزاري براي سياست ملّي خود به كار نبندند.»
منبع: ساندي تلگراف, 13 آوريل 2003 (24 فروردين 1382)
نويسنده: جوليان كومان
âââ
جان كالابريز, يك كارشناس منطقها ي در «موسسة خاورميانه» واشنگتن, خاطرنشان ميسازد كه يك حملة نظامي پيشگيرانه امريكا يا حتي اسراييل عليه تأسيسات هستهاي ايران در جريان يا مدتي پس از جنگ عراق را نميتوان منتفي دانست. روزنامة گاردين گزارش داد كه آريل شارون, نخستوزير اسراييل چنين طرحي را روي ميز خود دارد كه در نوبت امضاست.
منبع: يوراسيانت, 4 آوريل 2003 (15 فروردين 1382)
نويسنده: افشين مولوي
âââ
جان بولتون, يك مقام عاليرتبة وزارت خارجه و نيز مسئول كنترل تسليحات در نشست خصوصي و محرمانة كميتة امورهمگاني امريكا ـ اسراييل ـ يك گروه متنفذ از لابيستها ـ عنوان كرده بود: «پس از جنگ با عراق, برخورد با برنامة سلاحهاي اتمي ايران از اهميت يكساني نسبت به برخورد با برنامة سلاحهاي اتمي كرهشمالي برخوردار خواهد بود.»
منبع: ساندي تلگراف, 13 آوريل 2003 (24 فروردين 1382)
نويسنده: جوليان كومان
âââ
محافظهكاران جديد كه از پيروزي در عراق سرمست هستند, آمادهاند تا پروژة طراحي مجدد سياست جهاني را به گستردگي هر پروژهاي در قرن بيستم آغاز كنند و دموكراسي به سبك امريكايي را به خاورميانه صادر نمايند.
منبع: اينديپندنت, 9 آوريل 2003 (20 فروردين 1382)
نويسنده: جوهان هاري
âââ
جداي از انگيزههاي شخصي و سياسي تهاجم پاول و پيش از او رامسفلد به سوريه و ايران, بايد گفت كه اين هشدارها با توجه به زمان و مكان كنوني, گسترش دايرة درگيري عليه دو كشور اساسي منطقه ـ كه عملاً با سياستهاي امريكا به مخالفت برخاستهاند ـ تلقي ميشود.
منبع: السفير, 8 آوريل 2003 (19 فروردين 1382)
نويسنده: عصام نعمان
âââ
نيمي از امريكاييها هماينك و بيآنكه در انتظار پايانيافتن جنگ عراق بمانند, براي جنگ ديگر آماده ميباشند؛ زيرا اگر اظهارات دونالد رامسفلد, وزيردفاع و كالين پاول, وزير امورخارجه امريكا را باور نماييم, تلاش تهران براي دستيابي به سلاح هستهاي اثبات شده و صادرات تجهيزات نظامي ازسوي دمشق به ارتش صدامحسين نيز تأييد گرديده است. به اين ترتيب, وضعيتي پديد آمده كه بسياري از مخالفان جنگ عراق دربارة آن هشدار داده و از آن بيم داشتند: «احتمال دارد اين جنگ به مذاق امريكاييها خوش آيد.»
منبع: ايزوستيا, 6 آوريل 2003 (17 فروردين 1382)
نويسنده: ماكسيم يوسين
âââ
از نظر مايكل لدين, كارشناس برجستة ايدئولوژيك نئوكان و عضو مؤسسة تحقيقاتي اينتر پرايز امريكا و كارشناس خاورميانه و بهعنوان فردي بانفوذ در كاخ سفيد, «عراق فقط يك جنگ در نبردي بسيار وسيعتر است. درواقع, ايران ”مادر تروريسم مدرن است“.»
منبع: لوموند, 5 آوريل 2003 (16 فروردين 1382)
نويسنده: ژان كراوز
âââ
ريچارد هاوس يكي از مهمترين آجودانهاي وزير امورخارجه اشاره ميكند: «ايالات متحده مصمم است بدون توقف پيش برود.»
منبع: لوموند, 5 آوريل 2003 (16 فروردين 1382)
نويسنده: ژان كراوز
âââ
برخي از بازهاي بسيار مغرور از پيروزي, در دولت امريكا معتقدند كه شرايط كنوني براي مقابله با ايران, و نه دستيابي به يك راهحل ميانه با آن, شرايط مناسبي است.
منبع: الاتحاد, 27 آوريل 2003 (7 ارديبهشت 1382)
نويسنده: جفري كمپ (مدير برنامه راهبردي مركز نيكسون ـ واشنگتن)
âââ
يك مقام بلندپاية امريكايي, روز چهارشنبه هشدار داد كه اگر سازمان سيا يا آژانسهاي اطلاعاتي ديگر شواهدي مبني بر تأييد اين سوءظن كه انفجارهاي عربستان سعودي در ايران طرحريزي يا مورد حمايت قرار گرفته, در آن صورت گفتوگو با ايران «احتمالاً به رويارويي» منجر خواهد شد. در پاسخ به اين پرسش كه «در اين حالت, گزينههاي دولت امريكا چه خواهد بود؟» يك مقام بلندپايه ديگر اذعان داشت كه تلاش براي بازداشت عادل و ساير اعضاي القاعده فوقالعاده دشوار خواهد بود؛ امّا وي افزود: «گزينة نظامي هرگز منتفي نيست.»
منبع: نايت رايدر, 15 مه 2003 (25 ارديبهشت 1382)
نويسنده: جان والكات
âââ
اين مسلم است كه تقريباً در تمام نقاط محدودة مرزي ايران, ماشين نظامي بيهمتاي امريكا, مرزهاي ايران را محاصره ميكند. پنتاگون از مجاهدين خلق مستقر در عراق پشتيباني ميكند و اسراييل به واشنگتن هشدار ميدهد «در صورتيكه به زودي تغيير و تحولي صورت نگيرد, ايران احتمالاً در عرض دوسال آينده به بمب اتمي دست خواهد يافت.» اين سؤال كه «كشور بعدي كدام است؟», در تمام مأموريتهاي خارجي امريكا پيش از حمله و همزمان با حمله به عراق, همواره اذهان را اشغال ميكرد, اكنون به نظر ميرسد كه تنها يك پاسخ دارد؛ ايران كشور بعدي است.
منبع: گاردين, 27 مه 2003 (6 خرداد 1382)
نويسنده: سيمون تيسدال
âââ
هواداران اسراييل و ايرانيهاي مخالف در ايالات متحده, كميتهاي بهنام «ائتلاف براي دموكراسي در ايران» تشكيل دادهاند. ازجمله اعضاي آن مايكل لدين (پژوهشگر انستيتوي امريكاييهاي راستگرا) و موريس آرميتيه (رئيس مركز صهيونيستي مطالعات امنيتي و نمايندة سابق مجلس سناي امريكا) و راب سبحاني (مشاور نفتي) ميباشند. لدين در اين سمينار گفت: «كمككردن به ايجاد تغييراتي بنيادي در ايران ضروري است» و ادعا كرد نظام حكومتي تهران در آستانة فروپاشي است و وقت آن رسيده كه واشنگتن براي براندازي آن اقدام كند.
منبع: الوسط, 27 مه 2003 (6 خرداد 1382)
نويسنده: محمد دلبح
âââ
بيل كريستول, با سخنان خود يك عنوان مهم برنامة خبري فاكس نيوز را بهوجود آورد: «درواقع پسر بنلادن احياناً در ايران است. دارودستة القاعده در ايران در حال بازسازي سازمان خود و تغيير و تبديل مقررات آن هستند. ايران يكي از حاميان اصلي تروريستي در بيتالمقدس است. آيا مايليد در مورد مسئلة ايران جدي رفتار شود؟»
آقاي كريستول بهظاهر حاضر است با تماشاي برنامههاي راديو ـ تلويزيوني, تماشاگر يك جنگ ديگر باشد!
منبع: هرالد تريبيون, 26 مه 2003 (5 خرداد 1382)
نويسنده: مورين داود
âââ
منابع امريكايي اظهار ميدارند كه ايران پس از مدت زماني كوتاه ـ مثلاً يك سال آينده ـ قادر به دستيابي به سلاحهاي اتمي خواهد گرديد. واشنگتن بهطور علني اعلام ميكند كه قصد دارد مانع چنين روندي گردد.
منبع: مليت, 25 مه 2003 (4 خرداد 1382)
نويسنده: ياسمين چونگار
âââ
كونداليزا رايس در مصاحبه با ايزوستيا در پاسخ به اين پرسش كه «آيا در نظر داريد رژيم تهران را تغيير دهيد؟» گفت: «رژيم ايران در كل جهان و در خاورنزديك از تروريسم پشتيباني ميكند و به اين منطقه سلاح صادر ميكند و سران سازمان القاعده را پناه ميدهد و برنامة توليد سلاح كشتارجمعي را پي ميگيرد. موضع دولت ما اين است؛ در ايران بايد دولتي روي كار آيد كه بتواند پاسخگوي منافع اكثريت ايرانيها باشد.»
منبع: ايزوستيا, 31 مه 2003 (10 خرداد 1382)
نويسنده: يوگني باي
مجاهدين خلق در مقابل مجس اعلا و لشكر بدر؟
امريكاييها با «مجاهدين خلق ايران» كه در عراق ساكن هستند, به توافقي شبيه به آتشبس رسيدهاند, ولي اين توافق, بسيار فراتر از يك پيمان آتشبس است. امريكاييها به اين كشف رسيدهاند كه «مجاهدين خلق» در برابر مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق و لشكر بدر گزينة تمامعيار سياسي و نظامي است, ولي تفاوت در اينجاست كه اعضاي مجلس و نيروهاي مسلح آن با لباسهاي شخصي وارد عراق شدند, اما مجاهدين خلق همچنان در عراق بهسر ميبرند!!
منبع: الرأيه, 26 آوريل 2003 (6 ارديبهشت 1382)
نويسنده: طارق مصاروه
مفاد توافقنامة امريكا و مجاهدين خلق
برپاية نوشتههاي «نيويورك تايمز», «نيروهاي امريكايي برپاية توافقنامهاي كه در پانزدهم آوريل امضا شد و فرماندهي امريكايي (منطقه) مباني آن را تأييد كرد, موافقت كردهاند كه به خودروها و تجهيزات و امكانات موجود در پادگانهاي مجاهدين آسيبي نرسانند و عليه نيروهاي مخالف مشمول اين توافقنامه به هيچ عمل خصمانه دست نزنند. در مقابل, سازمان مجاهدين خلق موافقت كرد كه بر نيروهاي امريكايي آتش نگشايد و مؤسسههاي عمومي و امكانات خصوصي را ويران نسازد و توپخانه و نيروهاي ضدهوايي خود را در حالتي غيرتهديدآميز نگاه دارد.»
منبع: الشرق الاوسط, 1 مه 2003 (11 ارديبهشت 1382)
نويسنده: وليد ابومرشد
آيندهاي تاريك براي مجاهدين خلق
هر چند كه واشنگتن خواهان تغيير رژيم در ايران است و آن را جزو محور شرارت خوانده است, با اين همه, تصميم به پاياندادن به حيات سازمان مجاهدين و 15 هزارتن اعضاي آن دارد. حسين مهدوي كه نقش سخنگوي اين سازمان نظامي را برعهده دارد, درحاليكه در قرارگاه «اشرف» زير تصاوير مسعود و مريم رجوي در اتاق پذيرايي نشسته بود گفت: «امروز ما در عمق فقر و بحران قرار داريم. وضعيت بحراني است و شرايط براي ما آسان نخواهد بود.» اما وي با لبخندي اجباري ميگويد: «با اين همه, روحية اعضا بسيار عالي است. بهطور مرتب رزمندگان جوان جديدي به ما ميپيوندند. آنها از ايران و همچنين از اروپا و امريكا ميآيند.»
منبع: فيگارو, 21 آوريل 2003 (1 ارديبهشت 1382)
نويسنده: دلفين مينويي
آيا تباني ميان واشنگتن و مجاهدين خلق ممكن است؟
شماري از تحليلگران معتقدند كه با وجود انزجار متقابل ميان واشنگتن و مجاهدين در قبال تهران, احتمال دارد آن دو نتوانند تباني كنند. عزيز تيموريان, كارشناس در امور ايران كه در لندن سكونت دارد, تصريح ميكند: «امريكا امروز از استحكام و صحت مواضع خود در منطقه مطمئن است و من گمان نميكنم كه امريكاييها حتي در برنامة محدودي به مجاهدين اطمينان كنند؛ زيرا مجاهدين خارج از حمايت مالي صدام نميتوانند براي مدت زيادي دوام آورند ـ كه پيش از آن نيز چنين بوده است ـ بنابراين براي واشنگتن نشان دادن بيتوجهي به آنها تا زمانيكه سرنوشتشان ازسوي دولت موقت عراق تعيين نشده است, آسانتر خواهد بود.
منبع: ايزوستيا, 28 آوريل 2003 (8 ارديبهشت 1382)
نويسنده: آلكساندر زورين
مجاهدين خلق به برگ برندهاي در دست امريكا تبديل گشته است كه ايالات متحده براي مهار نظام ايران يا براي پيكار با آن بهكار ميبرد. شايد رهبران اين سازمان آرزو كنند كه همانند مخالفان عراقي, سوار بر تانكهاي امريكايي وارد تهران شوند, ولي با بازنگري در تاريخ اين سازمان آشكار ميشود كه سازمان يادشده دوباره شكست خورد؛ يكي هنگاميكه بمبهاي خود را در جاهايي منفجر كرد كه مردم در آن حضور داشتند و از اينرو ايرانيان بر آن شدند كه اين سازمان تروريستي تنها به منظور كينهكشي از حكومت ايران است (كه دست به ترور ميزند) و يكبار ديگر, هنگامي كه تن به واقعيت داد و دست خود را در دست امريكا نهاد.
چه ريشخندآميز است كه سازماني براي مقاومت در برابر نفوذ امريكا بنيان نهاده شود و پس از چند دهه و براي بهدست آوردن كرسيهاي حكومت تهران, همپيمان آن گردد... و با انديشههاي راديكال و با ادعاهاي اسلامي بنياد نهاده شود و سپس با انديشههاي راستگرايان نژادپرست امريكايي سازگار شود. سياست, هنگامي كه با ماكياوليسم درآميزد, همين است.
منبع: البيان, 7 مه 2003 (17 ارديبهشت 1382)
نويسنده: مجدي شندي
مجاهدين خلق, قربانيان ابراز دوستي امريكا در مقابله با ايران
تعداد زيادي در يك تظاهرات مقابل هتل فلسطين در بغداد تجمع كردند و از ايالات متحده خواستند كه سازمان مجاهدين خلق را طرد و نيروهايش را نيز تارومار سازد, زيرا از هواداران صدامحسين هستند. بهرغم وجود اين توجيه براي رهايي از شرّ سازمان, درك امريكا اين است كه از دسترفتن فرصت بهرهبرداري از سازمان بهعنوان برگي براي تحقق اهداف خاص با ايران, رهاشدن از آن را حداقل در آيندة قابل پيشبيني, غيرممكن ميسازد. شايد تظاهرات گستردهاي كه در 18 آوريل گذشته در كربلا برپا گرديد, بر تلاش عناصري از سازمان براي متقاعدكردن امريكاييها به اين كه عناصر مسلح وابسته به مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق, پياپي و با پشتيباني كامل رژيم ايران از مرزهاي آن كشور به عراق سرازير ميشوند, صحّه بگذارد.
منبع: الاتحاد, 21 مه 2003 (31 ارديبهشت 1382)
نويسنده: السعد عمر المنهالي
واشنگتن چه گزينهاي را برميگزيند؟
منبع: الدستور, 17 مه 2003 (27 ارديبهشت 1382)
نويسنده: يعقوب جابر
تلاشي از سوي امريكا براي بهبود روابط با تهران است, تاريخ بار ديگر تكرار ميشود, زيرا واشنگتن همچنان ميان انحلال سازمان و پراكندهكردن افرادش و يا باقيگذاردن آن بهعنوان سلاحي براي اعمال فشار, سرگردان باقيمانده است.
«حزبالله» در لبنان در مقابل «مجاهدين خلق» در عراق
وينسنت باتل, سفير امريكا در لبنان گفت: «بر سوريه و لبنان تكليف است كه براي خلع سلاح حزبالله لبنان و سيطره بر آن, همة تدابير لازم را بهكار نبرند.» اطلاعات ديپلماتيك حاكي از آن است كه كالين پاول با اين باور, لبنان و دمشق را ترك گفته كه هر دو كشور مايل نيستند براي خلع سلاح حزبالله با اين حزب وارد عمليات نظامي شوند.
ديگر اينكه ايالات متحده خود بايد مستقيماً و همراه با اسراييل اين مأموريت را به انجام برساند. ميان ديدار پاول از سوريه و لبنان و ديدار آقاي خاتمي از اين دو كشور, يك عامل مشترك و در عين حال يك ارتباط مخفي وجود دارد و آن آيندة «حزبالله» است. آيا «حزبالله», بخشي از مذاكرات امريكايي ـ ايراني اعلامنشدهاي كه از ژنو آغاز شد و موضوعهاي مهمي مثل افغانستان و عراق را شامل شد, خواهد بود؟
آيا وجود «حزبالله» در لبنان در مقابل حضور «مجاهدين خلق» در عراق خواهد بود؟
منبع: العرب, 23 مه 2003 (2 خرداد 1382)
نويسنده: اسعد الخوري
ايران و حكومت آيندة عراق
ايران و شيعيان عراق
همه ميدانند كه در عراق خلأ قدرت است, ولي خطرآفرين خلأ قدرتي كه مردم عراق فروپاشي آن را ديده و تجربه كردهاند... مردم عراق, حزب كمونيست روزهاي حكومت عبدالكريم قاسم را تجربه كردهاند... و تصاير كشتارهاي موصل همچنان جلوي ديد است. آنها حكومت ناسيوناليستهاي عرب و ناصريهاي روزگار عبدالسلام عارف را تجربه كردهاند. آنها حكومت بعث عراق را از سال 1968 نيز تجربه كردهاند. پس, جناح مذهبي ـ چه يك جريان شيعي مذهب كه ساختار اصلي آن توسط مجلس اعلاي انقلاب اسلامي باشد و چه توسط حزبالدعوه و يا ساختار سنّي مذهب داشته باشد و در گروه اخوانالمسلمين متبلور شود ـ شايستة انجام اين مأموريت است. شكل طبيعي قضيه ميتواند اين باشد كه «رهبري اين جناحها» و خصوصاً جناح شيعه چه از نظر تربيت اعضاي سازمانهاي سياسي و يا نيروهاي مسلح همانند لشكر بدر بايد به ايران بازگردد! منظور از سخن ما در اينجا, حرف از دههزار مرد تربيت شده از نظر فكري و سازماني و تسليحاتي است!!
منبع: الرأيه, 26 آوريل 2003 (6 ارديبهشت 1382)
نويسنده: طارق مصاروه
بيطرفي مؤثر
برخورد مسالمتآميز تهران در مورد حملة امريكا به عراق تا حدودي از صيانت ذات نظام سرچشمه گرفته است. ايران با خصومت و دشمني با يك ابرقدرت هيچ چيز بهدست نميآورد و خيلي چيزها از دست ميدهد, اما دلايل ظريف زيركانهتري هم وجود دارد. تورگوت ترلومن, سفير سابق تركيه در ايران ميگويد كه اصلاحطلباني همانند آقاي خاتمي «حقيقتاً خواهان برقراري دير يا زود روابط با امريكا هستند.»
برقراري روابط خفيف و معتدل ميان ايران و امريكا در ماههاي آينده, يعني از زماني كه روند تشكيل يك دولت جديد عراقي آشكار ميشود, مطمئناً مورد آزمايش قرار خواهد گرفت. واشنگتن خواهان يافتن رهبري براي اكثريت شيعيان عراق است كه هم طرفدار غرب و هم محبوب باشد و در ضمن تحت نفوذ و كنترل تهران هم نباشد.
منبع: نيوزويك, 21 آوريل 2003 (1 ارديبهشت 1382)
نويسنده: اوئن ميتوز
ايرانيها براي شكل بخشيدن به عراق وارد عمل ميشوند
اكثريت ايرانيان, مسلمان شيعه هستند و اين امر نگرانيهايي در واشنگتن پديد آورده است مبني بر اينكه تهران در صدد است با استفاده از علايق مذهبي شيعيان عراق را ـ كه اكثريت اتباع كشور را تشكيل ميدهند ـ تحتتأثير قرار دهد. رامسفلد دربارة احساسات طرفداري از ايران در ميان بعضي از مسلمانان افراطي عراق گفت كه عراقيها اجازه نخواهند داد يك حكومت اسلامي به سبك كشور ايران, در عراق ايجاد شود.
ژنرال ديويد مك كرنان, فرماندة نيروهاي زميني در عراق, روز چهارشنبه گفت كه در خلال دورة انتقالي از ديكتاتوري به دموكراسي در عراق «منافع و مصالح متضاد و متعددي» در كشور وجود دارد كه در تلاش هستند تا دولت آينده عراق را شكل دهند. او از جناحهاي مختلف شيعه و سني و ديگران در اين رابطه نام برد. اوگفت: «در حال حاضر تلاشهايي كه ازسوي شيعيان و هر جناح ديگري كه تحت نفوذ ايرانيان انجام ميشود, خطر آشكاري براي نيروهاي ائتلاف بهشمار نميرود, اما با اين منافع «متضاد و متعدد را با دقت زير نظر داريم.» او در ادامه گفت: «اگر واقعيت روشن شود, احتمالاً در شرايط كنوني در عراق اين بخشي از دموكراسي خواهد بود.»
منبع: واشنگتن تايمز, 26 آوريل 2003 (6 ارديبهشت 1382)
نويسنده: بيل گوتز
ايران از عراق «ميترسد» و نه برعكس
منبع: النهار, 28 مه 2003 (7 خرداد 1382)
نويسنده: سالم مشكور
ايالات متحده نميتواند بر تأثيرات ايران در درون عراق چشم فروپوشد, ولي آنكه عراق را با جزييات و تحولات آن در دو دهة اخير ميشناسد, ميداند كه اين نگرانيهاي امريكا بيبنيادند. عراق ايران نيست, و آنچه در ايران روي داد, در سال 1979 بود و ما اكنون در سال 2003 هستيم و همة عراقيان و اسلامگرايان عراق بهطور خاص در اين فاصله, انبوهي از آزمونها را پشت سر نهاده و درسها و عبرتهايي گرفتهاند, ولي اين نگراني از يك حكومت ديني و امتداديابي ايران در عراق ازسوي كساني تغذيه ميشود كه كمترين سخني كه دربارة آنها ميتوان گفت اين است كه به ادامه دشواريهاي عراقيان, هر چند به شيوههاي ديگر, از راه منع برپايي يك حكومت دموكراتيك عادلانه, كه شايد بسياري از كشورهاي منطقه و از آن ميان ايران را خوش نيايد (زيرا ايران نگران آن است كه مبادا نمونة ليبرال عراقي بر هويت ايدئولوژيك حكومت بر آن اثر بگذارد) كمك ميكنند.
منبع: واشنگتن تايمز, 26 آوريل 2003 (6 ارديبهشت 1382)
نويسنده: بيل گوتز
رقابت بر سر حكومت آيندة عراق
براي ترسيم هويت نظام سياسي عراق پس از صدام حسين, سه گروه در حال پيشي جستن از يكديگر هستند. اگرچه اين مسابقه زير چتر حمايت امريكاييهايي است كه تصميم نهايي را ميگيرند:
گروه نخست: فرماندهان داخلي يا كسانيكه طي سالهاي حكومت استبداد و خشونت و سركوب در عراق باقي ماندند؛ اين افراد احساس ميكنند كه نسبت به ديگران از حق بيشتري برخوردارند, چرا كه با سركوب و محكوميت روبهرو شدهاند, اما همچنان انگيزههاي خود را محفوظ نگهداشتهاند و همين مسئله به آنها نسبت به ديگران موقعيت بهتري ميدهد؛ چون آنها حقايق فعلي عراق را بهتر و بيشتر از بقيه درك ميكنند.
گــــروه دوم: عراقيهاي بازگشته از تبعيد در ايران و كسانيكه خواستار تقليد تجربه سياسي ايران (كه با پشتيباني قدرتمندانه تهران صورت ميپذيرد) هستند؛ چرا كه تهران خواستار آن است كه تجربة خود را دستكم در جنوب عراق ـ كه اكثريت شيعه مذهب هستند ـ پياده كند.
گروه ســـوم: مخالفاني كه از واشنگتن و برخي پايتختهاي اروپايي آمدهاند؛ اين گروه براي ترسيم آينده نظام براي خود حق ويژهاي قائل هستند, چرا كه معتقدند آنها طي سالهاي گذشته كشورهاي غربي را عليه صدام و رژيماش تحريك كردهاند و نيز آنها بسيار بيشتر از ديگران در پرتو نظامهاي مردمسالار زندگي كردهاند و اين مسئله آنان را معتقد كرده كه ايجاد يك نظام مردمسالار تعدّدگرا كه دين را از سياست جدا ميداند, بسيار ضروري و با اهميت است.
منبع: الشرق الاوسط, 26 آوريل 2003 (6 ارديبهشت 1382)
نويسنده: راجح الخوري
آيتالله حكيم از طرف اكثريت سخن ميگويد
آيتالله حكيم در مصاحبهاي با اوئن ميتوز, خبرنگار «نيوزويك» در تهران گفت: «مردم عراق مسلمان هستند. تمام گروههاي سياسي اعتقاد دارند كه هر حكومتي در عراق بايد دموكراتيك بوده و به اسلام احترام بگذارد. ما نميخواهيم بخشي از دولتي باشيم كه تحت نظارت و سرپرستي خارجيان است. نيروهاي خارجي بايد به سرعت عراق را ترك كنند و عراقيها بايد بتوانند خود دولت مطلوب خود را مستقر كنند. ما هيچ دولتي را كه از خارج بر عراق تحميل شود, نميپذيريم.
منبع: نيوزويك بين المللي, 28 آوريل 2003 (8 ارديبهشت 1382)
نويسنده: اوئن ميتوز