نبرد پيشگيرانة جنگ‌طلبان!
ردلف آگشتين مديرمسئول مجله اشپيگل

آنچه كه در حال حاضر, واشنگتن با آن دست به گريبان است, وضعيت رواني (شيزوفرني) است. جورج دبليو بوش سعي مي‌كند دنيا را آرام كند, از اين ‌رو, ازسويي اعلام مي‌كند حمله به عراق قطعي نشده است, اما از سويي ديگر و در دنبالة همان جمله‌بندي اضافه مي‌كند كه تغيير رژيم در بغداد غيرقابل بحث است!
پس چگونه؟ شايد با بحث اقناعي؟ يا اين‌كه اين مرد در كاخ سفيد فكر مي‌كند, كه صدام‌حسين با تمايل كامل گلوله‌اي را تحويل خواهد داد كه با همان گلوله مهمان خود ابونضال را (بعد از بازجويي‌هاي گسترده به‌وسيلة سازمان جاسوسي عراق) به قتل رساند.
اگر موساد و سيا نتوانند صدام را خاموش كنند,‌ يك حملة نظامي قوي لازم است و اين, سؤالِ قانوني بودن حمله را مطرح مي كند و اين‌كه آيا ما آلماني‌ها هم در آن شركت داشته باشيم؟ و اين يكي از اسرار احزاب مخالف دمكرات مسيحي‌ خواهد ماند, كه چرا اكنون دربارة آن بحث و گفت‌وگو نشود و اين بايد انجام شود.
فرماندة سابق ناتو در اروپا "وسلي‌كلارك" احتمال حملة بوش به عراق را, در سال آينده حدود 70 درصد تخمين مي‌زند. اما يك حملة پيش‌گيرانه از نظر قوانين بين‌الملل (هجوم و شروع به جنگ) ممنوع است و بدين‌صورت يك جنايت بين‌المللي رخ خواهد داد. همان‌طور‌كه "يورگ فيش" استاد تاريخ دانشگاه زوريخ در روزنامة (ولت وُخه) نوشته است, بيسمارك, كه واقعاً پاسيفيست هم نبود, در تمام طول زندگي به‌شدت از حملة پيشگيرانه اجتناب مي‌كرد و هنري كيسينجر, كه خدا مي‌داند هميشه طالب صلح به هر قيمتي نبوده است, مي‌نويسد: "انحلال يك دولت خارجي را موضوع تهديدات نظامي مي‌داند" و با يك حملة دفعي, تمام سيستم صلح 1648 وستفالن,( كه پايه و اساس آن عدم مداخله قدرت‌هاي بيگانه در امورداخلي دول مستقل است را به زير سؤال مي‌برد. فقط يك نوع جنگ بين دول مستقل مجاز است: دفاع در مقابل يك تهديد واقعي. آيا واقعاً بغداد آمريكا را تهديد كرده است؟
اگر منظور اين است, كه به مراكز سازمان القاعده حمله بشود, پس بايستي بوش به پاكستان حمله مي‌كرد. اگر كشوري با دكترين بنيادگرايي خشن و افراطي هدف بود, بايستي بوش عربستان سعودي را در نظر داشت.
اگر بدان فكر شده بود كه قدرت واقعي اتمي در خاورميانه را نابود كند, براي بوش, دولت اسرائيل تنها دولت مورد نظر مي‌توانست باشد.
هرچند كه نابودي تسليحاتي عراق به‌وسيلة بازرسان سازمان ملل, بعد از جنگ كويت به‌طور كامل انجام نشده باشد, اما بغداد در حال حاضر نه‌تنها تهديدي جدي براي اروپا نيست, به هيچ‌وجه خطري براي آمريكا هم محسوب نمي‌شود.
البته دولت آمريكا اين را مي‌داند. منظور آنها انتقام از مردي است, كه واشنگتن را تحريك و از تحقير آنها لذت مي‌برد؛ هرچند كه آنها در درازمدت دستيابي به نفت منطقه را در نظر دارند. براي اين‌كار استدلال‌هاي مورد قبولي براي يك حملة‌ برنامه‌ريزي شده لازم است. وزير دفاع آمريكا (رونالد رامسفلد) مي‌خواهد ارتباط عراق با القاعده را كشف كرده باشد. با وجود اين در اين سناريوي تهديد, حتي سازمان سيا هم نمي‌‌خواهد واقعاً به او حق بدهد. چندين بار ادارة جاسوسي همكاري نكرده است. اطلاعات منتشرشده دربارة ديدار افراد بن‌لادن با عراقي‌ها بسيار سطحي و سست بودند, و همكاري آنها را در وقايع يازده سپتامبر, مي‌توان غيرمحتمل دانست. اگر چنين باشد كه تصميم در مورد حمله به عراق به سازمان ملل احاله شود, واشنگتن از اين اقدام به هراس خواهد افتاد؛ چرا كه مطمئن نيست اكثريت را براي اين امر به‌دست آورد.
در آمريكا, كه هنوز دمكراسي برقرار است,‌ سياستمداران برجسته ـ و نظامي‌هاـ با حملة نظامي مخالفت كرده‌اند, و احساسات عمومي هم براي حملة نظامي سريع فروكش كرده است. (كه احتمالاً اين حمله بايستي به‌تنهايي انجام پذيرفته و هزينة زيادي هم در بر داشته باشد.)
در حال حاضر در هيچ‌كدام از كشورهاي اروپايي هم اكثريتي حتي ضعيف براي حمله به عراق وجود ندارد و حتي انگلستان, كه به‌طور سنتي نزديك‌ترين متحد نظامي آمريكاست, به نقشة بوش با ترديد نگاه مي‌كند.
صدراعظم آلمان (اشرودر) تأكيد مي‌كندكه آلمان به هيچ‌وجه در يك "ماجراجويي" نظامي در عراق مداخله نمي‌كند. او حق دارد, حتي اگر هم در مبارزات انتخاباتي حزب سوسيال دمكرات, صداهاي تند و تيزي به گوش برسند, بهتر از اين در به آن در زدن و تاكتيك به آينده موكول كردن احزاب دمكرات مسيحي است و اين امر از وزير سياست خارجي جهاني (آقاي شويبله) گرفته تا نامزد صدراعظمي (اشتويبر) صدق مي‌كند و اگر اين موضع‌گيري صريح صدراعظم آلمان, سفير آمريكا در آلمان را ناراحت مي‌كند كه اعتراض خود را در مقابل روزنامه‌هاي مورد نظرش اظهار مي‌دارد, اين حقّ اوست.
اگر واشنگتن هم تعجب بكند, دولت آمريكا غيرمستقيم به صدراعظم آلمان در مبارزة انتخاباتي كمك مي‌كند. اين موضع‌گيري سياسي عمومي آمريكايي‌ها با مفهوم اين‌كه "ما آقاي دنيا هستيم" فقط مي‌تواند براي حزب سوسيال دمكرات جلب آرا نمايد.
دوستان واقعي آنهايي نيستند, كه به "اتحاد با متحد, بدون قيدوشرط" سوگند مي‌‌خورند, بلكه آنهايي هستند كه انتقاد خود را صريح و روشن بيان مي‌كنند. اين چيزي است كه در مورد موضوع عراق قبلاً بايد اتفاق مي‌افتاد. (البته "متحد بدون قيد و شرط" جملة اشتباهي است‌ كه اشرودر در مورد جنگ بر ضد تروريسم براي پشتگر‌مي آمريكا‌يي‌ها در بين متحدينش به كار برد.) مثلاً در دهة هشتاد, دولت ريگان, صدام‌حسين را ـ كه براساس دكترينِ روزولت در مقابل (به قول آنها) حاكمان خونخوار, مفيد براي منافع ژئو‌پولتيكي آنها مي‌دانست ـ كمك مي‌كرد. اگر صدام نامشروع است,‌ اما او بچة نامشروع ماست.
در جنگ صدام ديكتاتور عراق بر ضد رژيم ايران, واشنگتن نه‌تنها عكس‌‌هاي شناسايي جنگي براي عراق مي‌فرستاد, بلكه به متحد عراقي خود كمك تسليحاتي مي‌كرد و حتي در طراحي نبردهاي نظامي نيز شركت مي‌كرد و اين از واقعيت‌هاي آشكار بود. اما چيزي كه هفتة گذشته فاش شد اين بود كه: سازمان‌هاي جاسوسي آمريكايي در آن زمان مي‌دانستند كه صدام گازهاي شيميايي جنگي را به‌كار مي‌برد, ولي اين كار به نظر آنها در آن زمان از نظر ژئوپلتيكي خطرناك نبود!




( ـ مترجم: صلحي كه به‌دنبال جنگ سي سالة اروپا برقرار شد.


سوتيترها:

جورج دبليو بوش سعي مي‌كند دنيا را آرام كند, از اين ‌رو, ازسويي اعلام مي‌كند حمله به عراق قطعي نشده است, اما از سويي ديگر و در دنبالة همان جمله‌بندي اضافه مي‌كند كه تغيير رژيم در بغداد غيرقابل بحث است!



اگر منظور اين است كه به مراكز سازمان القاعده حمله بشود, پس بايستي بوش به پاكستان حمله مي‌كرد. اگر كشوري با دكترين بنيادگرايي خشن و افراطي هدف بود, بايستي بوش عربستان سعودي را در نظر داشت.



اگر بدان فكر شده بود كه قدرت واقعي اتمي در خاورميانه را نابود كند, براي بوش, دولت اسرائيل تنها دولت مورد نظر مي‌توانست باشد.



در جنگ صدام ديكتاتور عراق بر ضد رژيم ايران, واشنگتن نه‌تنها عكس‌‌هاي شناسايي جنگي براي عراق مي‌فرستاد, بلكه به متحد عراقي خود كمك تسليحاتي مي‌كرد و حتي در طراحي نبردهاي نظامي نيز شركت مي‌كرد و اين از واقعيت‌هاي آشكار بود. اما چيزي كه هفتة گذشته فاش شد اين بود كه: سازمان‌هاي جاسوسي آمريكايي در آن زمان مي‌دانستند كه صدام گازهاي شيميايي جنگي را به‌كار مي‌برد, ولي اين كار به نظر آنها در آن زمان از نظر ژئوپلتيكي خطرناك نبود!




1