فساد در ميان نخبگان ماريشه دوانيده است

 

 

 

"كنزا بورواوئه" يكي از روشنفكران منتقد ژاپني, در تحليل علل بحرانهاي سياسي - اجتماعي اخير ژاپن مي‌گويد: ژاپن در اوج قدرت اقتصادي نيز ضعفهاي نهفته‌اي در خود داشت كه بدليل رشد سريع, كسي از موضع انتقادي با آن برخورد نكرد. ما قابليت انتقاد از سنتهاي غيردموكراتيك موجود در جامعه ژاپن را پيدا نكرده ايم. بعد از جنگ دوم جهاني, حزب ليبرال دموكرات بدون وقفه بر اين كشور حاكم بوده است. در اين پنجاه سال, گروهي سياستمدار و مديران اقتصادي انحصار طلب پديد آمده اند كه بر همه چيز دست انداخته‌اند.در دوران جنگ سرد,اينگونه تداعي
مي شد كه پرداختهاي بخش خصوصي به حزب ليبرال دموكرات,سيستم سرمايه‌داري را در ژاپن تضمين مي نمايد؛ولي اكنون اين كمكها ديگر ضرورتي ندارد. عامل ديگري كه حزب ليبرال دموكرات در پنجاه سال اخير بدان تكيه نموده است,محافظه كاري ژاپني مي باشدكه براساس
  وجدان عمومي, سيستم امپراتوري را برحق
مي داند و ليبرال دموكراتها , از اين گرايش در جهت حاكميت پنجاه ساله خود سود جسته اند. به همين دليل ما نتوانسته ايم دموكراسي بمعناي واقعي را در ژاپن مستقر كنيم. فساد در نخبگان ژاپني ريشه دوانيده است و اين شامل بانكها, بخش خصوصي و خود ليبرال دموكراتها
مي شود. در واقع كل ساختار حكومتي ژاپن فاسد شده است. ما ناچار از ساختن ژاپني جديد هستيم ولي در ژاپن نيروي سياسي جايگزين وجود ندارد. بايد ارزش‌گذاري نويني در ژاپن شكل بگيرد تا بتواند بدون اتكا به موقعيت قدرت اقتصادي, كارآيي داشته باشد. ما نياز به يك انضباط اخلاقي جديد داريم, اما پاگرفتن اين انضباط اخلاقي نياز به درگيري با يك رشته نارسايي‌هاي تاريخي ژاپن دارد؛ بخصوص آنچه در دوران معاصر رخ داده است. جناياتي كه ژاپن در طي جنگ مرتكب آن گرديد, هيچگاه مورد ارزيابي جدي واقع نشد و به همين دليل, دور جديدي از خشونت در جامعه پديد آمده است.      

" دي تسايت، آلمان"