|
||||||
|
چشم انداز ایران - دومین ویژه نامه کردستان - پاییز 1384
انقلاب، ملتي را غافلگير كرد
كاوه بيات٭
يكي از ويژگيهاي انقلاب 1357 سقوط فوقالعاده سريع و دور از انتظار رژيم بود؛ اين پديده سريع و ناگهاني، نظام يا به عبارت دقيقتر جامعه سياسي برآمده را با انبوهي از مشكلات و مسائل مختلف روبهرو ساخت كه براي مقابله با آنها، تقريباً هيچگونه آمادگي مناسبي وجود نداشت: از اينرو هنوز هم كه هر از گاه با عناويني چون "سالهاي اول انقلاب" از اين دوره ياد ميشود "نابساماني" و "بههم ريختگي" حاصله نيز نوعي پيامد منطقي و غيرقابل اجتناب آن تلقي ميشود. بروز مسائل قومي در پارهاي از مناطق مرزي كشور كه ويژهنامه كردستان به مروري بر يكي از حادترين نمونههايش اختصاص دارد، خود به روشني گواه اين امر است. در اين ويژهنامه پس از ارائه چشماندازي تاريخي/ اجتماعي از نحوه شكلگيري و بروز "مسئله كردستان" در قرن حاضر، بخش اصلي نشريه به مجموعه مصاحبههايي با تني چند از اعضاي دولت موقت اختصاص دارد كه هريك در جايگاهي ـ وزارت كشور، استانداري و هيئت اعزامي دولت ـ به نوعي درگير حل و فصل اين مسائل بودند. اين مصاحبهها از لحاظ آشنايي با ديدگاهها و تجارب يكي از طرفين بحث، مهم و درخور توجه است، ولي بهدليل محدوديتهاي موجود، امكان فراهمآوردن امكانات لازم جهت ثبت و انعكاس ديدگاهها و تجارب طرف ديگر بحث ميسر نبوده است؛ انضمام مصاحبهاي با مهندس فاروق كيخسروي ـ يكي از اعضاي سابق حزب دموكرات كردستان ـ گام درخور توجهي است كه در اين زمينه برداشته شده، ولي طبيعتاً نميتواند گوياي ديدگاه و تجربه طرف ديگر ماجرا تلقي شود. همانگونه كه اشاره شد سر ريز ناگهاني و بدون مقدمه انبوهي از مسائل حاد اجتماعي و سياسي ـ ازجمله مسائل و خواستههاي قومي ـ يكي از ويژگيهاي انقلاب بود و فقدان آمادگيهاي نظري و عملي لازم جهت حل و فصل اينگونه مسائل نيز به همچنين. آنچه در درجه اول در بخش مهمي از اين مصاحبهها به نظر ميآيد نوعي تمايل مشخص است براي اجتناب از درگيري و تأكيد بر حل و فصل مسالمتآميز ماجرا ولي چنانچه تحولات بعدي نيز نشان دادند، نيات حسنه بهتنهايي كارساز نبودند؛ درحاليكه طرف مقابل با تن سپردن به نوعي برداشت ماركسيستي ـ لنينيستي از "حق خلقها در تعيين سرنوشت خويش" در بيان خواستههايش، از حداقل انسجام لازم برخوردار بود، در اين سوي بحث، آمادگي نظري لازم براي ارائه راهكارهاي لازم درجهت تأمين خواستههايي از اين دست در يك چارچوب ملي ـ ايراني، نشاني به چشم نميخورد. بهراستي كه انقلاب، ملتي را غافلگير كرد. بهگونهاي كه دكتراحمد صدر حاجسيدجوادي در آغاز مصاحبه خود بيان داشتهاند (ص 42) "... درخصوص زندگي اجتماعي كردها بنده بههيچوجه وارد نبودم. چون كارم كار قضايي بود و با قضاياي اجتماعي برخورد نداشتم..." تأكيد مهندس هاشم صباغيان بر اينكه "نهضت آزادي ايران هيچ برنامه يا تحليلي نسبت به منطقه كردنشين نداشت."(ص 50) و حتي تذكر دكترابراهيم يونسي كه خود در سالهاي اخير با ترجمه مجموعهاي از آثار راهگشا، نقش تعيينكنندهاي در ارتقاء كردشناسي ايفا كردهاند، بر اين كه تا سال 1357 با مقوله قوميت آشنايي جدي نداشتهاند (ص 76) ... خود گواهي بر اين مقوله است. و اين به معناي آن نيست كه در شرايط آن روزگار گروه ديگري از شخصيتهاي طراز اول كشور از چنين دانش و تجربهاي برخوردار بودند، ولي امكان طرح و بيان آن را نيافتند؛ به نظر ميآيد محدوديتي كه بدان اشاره شد كلي و فراگير بود و استبداد و خفقان نظام پهلوي نيز كه در آن هيچيك از مباحث جدي مملكتي امكان طرح و بحث نداشت، ميراثي جز اين نميتوانست برجاي گذارد. يكي ديگر از نكات مهمي كه از انتشار اين ويژهنامه مستفاد ميگردد وجه زنده و پوياي اينگونه مباحث است و لزوم و اهميت بيش از پيش طرح آنها؛ اين ويژهنامه نيز همانند پارهاي از مقالات شمارههاي اخير چشمانداز ايران در بازنگري به نقش و عملكرد سازمان مجاهدين خلق در سالهاي نخست انقلاب، رشته مباحثي را مطرح كرده است كه بهرغم اهميت فراوان، تحتالشعاع تحولات بعدي و بويژه پيشامد جنگ ايران و عراق به دست فراموشي سپرده شدند. لزوم و اهميت بازنگري به اين مباحث و تجارب صرفاً يك اهميت "تاريخي" نيست؛ بهوضوح روشن است كه خواستهها و مطالباتي كه در آن دوره به صورت مورد بحث مطرح شدند هنوز هم در سطح كشور و بويژه مناطق مرزي كشور مطرح هستند؛ اگرچه صورت طرح مسئله در مجموع دگرگوني شده و وجه ميان "ماركسيستي ـ لنينيستي" خود را كم و بيش از دست داده است ولي محتواي آن به قوت خود باقي است گذشته از پيشينه طرح و بحث اين نوع خواستهها در ايران و منطقه از جنگ اول جهاني به بعد ـ بهگونهاي كه در مصاحبه آقاي هوشمند نيز مورد توجه قرار گرفته است ـ تجربه سالهاي مقارن با پيروزي انقلاب نيز به دليل يك حضور ملموس و واقعي در خاطره جمعي جامعه، قطعاً نقش مهمي در مباحث پيش روي خواهد داشت. اين تجارب را بهگونهاي كه اين شماره چشمانداز ايران نيز مدنظر داشته است، بايد مهم دانست و به بحث گذاشت و اميدوار بود كه در سرريز بعدي اين مسائل، براي حل و فصل آنها آمادگياي به مراتب بيش از حسننيت اين و آن فراهم باشد.
٭ كاوه بيات از محققان تاريخ معاصر ايران بهشمار ميآيد كه تاكنون به انتشار بيش از دهها جلد كتاب و مقاله در داخل و خارج ايران دست زده و نيز همكاري با مركز معتبر ايرانشناسي و دانشگاههاي مطرح جهان در كارنامه تحقيقي او ثبت شده است. |
|||||
| فهرست دومین ویژه نامه | صفحه اول | بایگانی سال 84 | اولین ویژه نامه کردستان | |