|
||||||
|
چشم انداز ایران - دومین ویژه نامه کردستان - پاییز 1384
پيشگفتار لطف الله میثمی صاحب امتياز و مديرمسئول نشريه چشمانداز ايران
از سال 1337 (1958) ـ هنگاميكه در عراق انقلاب ضدسلطنتي رخ داد ـ با مسئله كرد عراقي و ملامصطفي بارزاني آشنا شدم؛ رشته تحصيلي دانشگاهيام "مهندسي نفت" بود و مرحوم قاسم نيز با الهام از حركت مصدق، صنعتنفت را ملي كرده بود (قانون شماره 80) و من به دقت پيگير مسائل عراق و كردستان بودم. در سال 1342 كه در پيوند با دادگاه سران نهضتآزادي بازداشت شدم؛ در زندان، با اعضاي حزب دموكرات كردستان آشنا گشتم. بعد از آن كه به سازمان مجاهدين پيوستم مشاهده كردم برادران بنيانگذار؛ حنيفنژاد، سعيدمحسن و بديعزادگان، اين فرزندان انقلاب مشروطيت و نهضتملي براي نجات ايران از يوغ استبداد و استعمار يك راهبرد سه مرحلهاي طراحي كردهاند كه مرحله دوم آن؛ رفتن اعضا به كردستان و پيوند با مردم ستمديده و مومن آن سامان است تا از طريق مبارزه درازمدت و سراسري ايران را آزاد نمايند. بار ديگر در سال 1350 كه سران مجاهدين به همراه تعدادي از اعضا، دستگير، محاكمه و اعدام شدند. با اعضاي بهجا مانده و همبندان كرد در زندانهاي اوين، عشرتآباد و قصر روي مسئله كردستان و تداوم همان استراتژي كار ميكرديم. در زندان شيراز با آقايان غني بلوريان و يوسف عزيزي و... روزها و ساعتهاي زيادي، در اين باره گفتوگو داشتيم. در سال 1353 كه دوباره دستگير شدم تا پيروزي انقلاب در سال 1357، در زندان قصر با همبندان جديد كرد آشنا شدم و درباره مسائل ملي و اقوام صحبتها كرديم. بسياري از سركردگان گروههايي كه پس از انقلاب در كردستان فعال بودند از دوستان ما در زندان قصر بودند. يكي از تأسفهاي من اين است كه چرا بلافاصله پس از پيروزي انقلاب براي معالجه، از كشور خارج شدم. درحاليكه شايد ميتوانستم تا حدودي در پيشگيري از برادركشي و وقايع اول انقلاب در كردستان نقش داشته و موثر باشم. در راستاي همين انگيزه بود كه در سال 1379 به فكر افتادم ويژهنامهاي درباره وقايع و مسائل كردستان منتشر كنم تا شايد بتوان با مرور و ريشهيابي آنچه در اوايل انقلاب اتفاق افتاد، از تكرار دوباره آنها جلوگيري كرد. همانطور كه درباره حادثه 18 تير كوي دانشگاه و 30 خرداد 1360 نيز به چنين ريشهيابيهايي دست زدهايم و قصد داريم درباره موضوعات قابل بحث و ريشهيابي ديگري چون تركمنصحرا و... نيز گامهايي برداريم. من شخصاً در هر مرحله، چه هر بار كه به زندان ميرفتم و چه در مراحل ديگر كه به مطالعه درباره مسئله كردستان ميپرداختم احساس ميكردم ديد و شناخت بهتري نسبت به مرحله قبل پيدا كردهام و طي همين فرايند بود كه بهنام "كردستان هميشه قابل كشف" رسيدم كه اولين شماره آن بعد از سهسال در سال 1382 به چاپ نهايي و انتشار رسيد و در همين راستا از آقاي هوشمند محقق كرد و ديگر كسانيكه با مسئله درگير بودند كمك گرفته و گفتوگوهايي انجام داديم. با مطالعه واكنشهايي كه درباره اين گفتوگوها و شماره يك ويژهنامه كردستان شد به اين نتيجه رسيدم كه هنوز كردستان از زواياي مختلف براي بسياري از كردها و غيركردها كاملاً شناخته نشده است. عنوان "كردستان هميشه قابل كشف" يك عنوان جغرافيايي نيست، بلكه مقصود داشتن خضوع و خشوع دور از تعصبي است كه ما را به شناخت تازه و واقعيتر برساند و تعبير آن "به نگاه شرقشناسانه" مصون از اشتباه و يك تفسير تكبعدي نيست. نهتنها كردستان بلكه ايران هم هميشه قابل كشف است. با يك نگاه اجمالي به تاريخ معاصر ايران خواهيم ديد كه ايراني، چه كرد و چه غيركرد زنداني و شكنجه شده است. هدف اين است كه دست به دست هم بدهيم تا با بازگويي وقايع و ريشهيابي علل وقوع آنها و ترويج فرهنگ گفتوگو و نقد به يك استراتژي جامع برسيم. باشد كه تا دستيابي به چنين راهبرد جامعي حداقل گفتمان جايگزين اسلحه شود. چرا كه جز اين، طي يك مسير اشتباه؛ هرگز نتيجه خوبي نداشته و نخواهد داشت. در پايان لازم ميدانم از آقاي هوشمند كه در انجام مصاحبهها و تهيه عكسها ما را ياري كردند تشكر كنم. همچنين از ديگر دستاندركاران نشريه چشمانداز ايران كه در پيادهكردن نوارها، تهيه، تدوين، تنظيم، ويراستاري، حروفچيني و نمونهخواني شركت داشتهاند. همانطور كه در اولين شماره وعده داديم، اميدواريم دومين شماره نيز آخرين شماره نباشد. |
|||||
| فهرست دومین ویژه نامه | صفحه اول | بایگانی سال 84 | اولین ویژه نامه کردستان | |